moshaverrkhob
moshaverrkhob

ازدواج با بزرگتر از خود:فاصله سني زن و شوهر را مي‌توان ۲ تا ۴ سال دانست.

كه در بعضي از منابع دو تا ۷ سال هم در نظر گرفته شده است.

ازدواج با بزرگتر از خود

اختلاف سن در ازدواج
البته اين به اين معنا نمي باشد كه اگر يكي دو سال اين سن ها ها بيشتر باشد يا كم شود نبايد ازدواج صورت گيرد.

شايد بتوان بيان كرد كه اگر همه زمينه‌ها مورد ارزيابي قرار گرفته باشد.

و مشكل به خصوصي نباشد مي توان از فاصله سنيچشم پوشيد .

اما با اين وجود بهترين و مطلوب ترين فاصله سني ۲ الي ۴ سال مي باشد.

طبيعي مي‌باشد كه اگر ساير موقعيت مطلوب نباشد باز هم نمي توان ازدواج موفق داشته باشيد.

مطالب و مقالات سايت “مشاوره ازدواج” توسط تيم تخصصي مشاوران و روانشناسان تهيه و پشتيباني شده است.

فلسفه رعايت اختلاف سن در ازدواج
فلسفه‌ي چنين فرق سني اين مي باشد كه:
اول خانم ها زودتر از آقايان به بلوغ عقلي و جسمي مي‌رسند .


و در آخر زودتر به پختگي رواني خواهند رسيد.
از طرف ديگر هم احتياج هاي جنسي در رابطه با خانوم ها زودتر فروكش خواهد كرد.
و به علت آماده بودن زودتر خانمها براي ازدواج كردن .
و بلوغ اجتماعي اين فرق داشتن سني مطرح شده است.
ديدگاه اسلام در ازدواج با بزرگتر از خود
از ديدگاه اسلام تناسب داشتن متفاوت در ازدواج به عنوان هم كفو بودن مطرح مي باشد.

كفو هم بودن دو همسر به معني تناسب و يكسان بودن .
يكسان بودن در رابطه با سني يعني در نظر داشتن با منطق فرق سني مي باشد.
از نظر اسلام ازدواج كردن با فرق سني فراوان امر نامشروعي نمي باشد.


نبودن تفاهم در اختلاف سن ازدواج
با بيشتر شدن سن انعطاف آدمي كم مي‌شود و همين عوامل در زندگي مشترك باعث مشكل خواهد شد.

منبع:مشاوره ازدواج-ازدواج با بزرگتر از خود

امتیاز:
بازدید: 0
برچسب:
:
[ 1402/8/30  ] [ ۱۶ ] [ moshaverrkhob ] [ ]

گاهي اوقات زوجين پيش از ازدواج متوجه وجود اختلافدر ازدواج نمي شوند و همين امر باعث مي شود كه پس از ازدواج نتوانند با يكديگر فعاليت هاي مشتركي داشته باشند و به مرور از يكديگر خسته شوند و از هم فاصله بگيرند.

به اين مثال توجه كنيد:

تنها چند ماه از ازدواج مان گذشته بود كه متوجه تفاوت هايمان شديم. در زمان نامزدي هركاري مي كرديم كنار هم باشيم اما پس از ازدواج متوجه شدم كه واقعا خريد كردن با او را دوست ندارم، او ساعت هاي زيادي در مغازه ها به دنبال لباس مي گشت و اين امر مرا به شدت كلافه مي كرد. اكنون پس از گذشت سي سال ما ياد گرفتيم تا با تفاوت هاي يكديگر كنار بياييم. البته كه هنوز هم در خريد كردن همان نظر را داريم!

تفاوت هاي جنسي
آيا علاقه به خريد به دليل تفاوت جنسيتي مي باشد؟

تقريبا تمام افراد موافق هستند كه زن و مرد تفاوت هاي زيستي دارند اما به همان اندازه كه متفاوت هستيم مي توانيم مكمل يكديگر نيز باشيم. ممكن است تفاوت هاي جنسي وجود داشته باشد اما تفاوت هاي شخصيتي موضوعي است كه بايد بر آن تمركز كرد زيرا ريشه اصلي درگيري ها به آن بر ميگردد.

تفاوت هاي شخصيتي
آيا شنيده ايد كه مي گويند افراد متضاد مانند آهن ربا هم را جذب مي كنند؟

بر اساس مطالعاتي كه انجام شده است اين امر واقعيت دارد، مراجعين زيادي داشته ام كه در ابتدا از اين تفاوت ها لذت مي بردند اما به مرور همين تفاوت ها باعث درگيري آن ها شده است، به صحبت هاي زير دقت كنيد تا بيش تر متوجه اين امر بشويد:

من(نهال) و سينا سال ها پيش باهم آشنا شديم سينا به شدت آرام و درونگرا بود درحالي كه من پرحرف و اجتماعي بودم او گوش بسيار خوبي براي حرف هاي من بود، او به تمام حرف هاي من گوش ميداد، هرگز به ساعتش نگاه نمي كرد و بودن در كنار او به من آرامش بسيار زيادي مي داد. تنها چند ماه از ازدواج ما گذشته بود كه همين تفاوت ها به نظر خسته كننده مي آمد. كم كم سينا به نظرم مثل يك پيرمرد خسته كننده شده بود كه هيچ برنامه اي براي آينده نداره و ترجيح مي ده كه تمام وقت خودش رو توي خونه باشه.

اين داستان در جلسات زيادي تكرار مي شود و معمولا هر دو زوج از اين تفاوت ها شكايت دارند.

گام اول: نقاط ضعف و قوت
اولين گام براي زوجين اين است كه نقاط ضعف و قدرت خود را شناسايي كنند اين كار ممكن است دشوار بوده و نياز باشد تا از مشاور كمك بگيرند، مشاور با پرسيدن سوال و جواب ليستي از نقاط ضعف و قدرت زوجين تهيه مي كند.

در شرايطي كه زوجين متفاوت از يكديگر باشند احتمالا نقاط ضعف يكي نقاط قوت ديگري است و بالعكس بنابراين از زوجين خواسته مي شود تا به يكديگر اجازه دهند كه در چيزي كه خوب هستند فعاليت را به دست بگيرند.

اين امر ممكن است دشوار باشد اما بايد هردو زوج اين گام ابتدايي را با يكديگر بر دارند.

به طور مثال در داستان نهال و سينا، سينا كه در رشته رياضي تخصص بيش تري داشت اداره امور مالي را در دست گرفت و نهال مسئول خريد و رسيدگي به كلاس بچه ها را به عهده گرفت البته اين بدين معني نيست كه نهال هيچ سهمي در امور مالي ندارد و هنوز هم بايد در تصميم هاي مهم وارد شود و نقش داشته باشد.

منبع:كانون مشاوران ايران-تفاوت هايي كه ازدواج را به قعر سياه چاله طلاق مي كشاند

امتیاز:
بازدید: 0
برچسب:
:
[ 1401/5/30  ] [ ۰۵ ] [ moshaverrkhob ] [ ]

يكي از معيارهاي كه در زمان ازدواج بايد به آن توجه شود اختلاف سني در ازدواج مي باشد، در بسياري از باورهاي فرهنگي و اعتقادي براي زن و مرد اختلاف سني مناسب را تعيين مي كنند، بسياري از خانواده ها اعتقاد دارند بايد سن مرد بيش تر از زن باشد در اين صورت زندگي زوجين ثبات بيش تري خواهد داشت.

زماني كه موضوع ازدواج را مورد بررسي قرار مي دهند برخي از موضوعات زير را مورد بررسي قرار مي دهند كه عبارت اند از:

رشد روانشناختي
شناخت پيش از ازدواج
تشابهات شخصيتي
موارد بيان شده از مولفه هاي تاثيرگذار در امر ازدواج مي باشند، و زوجيني كه دوره سني آن ها با يكديگر مشابه باشند به احتمال زياد در مولفه هاي بيان شده همسو هستند، با اين حال تفاوت سني در ميان زوجين عامل اصلي در ميزان موفقيت زندگي آن ها به شمار نمي آيد و براي اين كه ازدواج موفق تري داشته باشيد بايد سعي كنيد با آگاهي بهتر تصميم بگيريد و در زمينه ازدواج و مشكلات خانوادگي تصميم گيري صحيحي داشته باشيد در اين شرايط مي توانيد از مشاوره خانواده كمك بگيريد تا در اين خصوص به نتيجه گيري صحيحي برسيد.

باورهاي جامعه درباره اختلاف سني در ازدواج
در جامعه ما از نظر اعتقادي و فرهنگي بر روي اختلاف سني زوجين تاكيد بسياري دارند و اين الگو بيش تر طرفدار بزرگتر بودن مرد از زن مي باشند و اعتقاد دارند هر چه سن مرد از زن بيش تر باشد آن زندگي ثبات بيش تري خواهد داشت و از سوي ديگر عواملي مانند افزايش فعاليت زنان در جامعه، اهميت دادن به تحصيلات، پا به عرصه گذاشتن زنان با اعتماد به نفس به بازار كار، باعث شده است تا مسئله بزرگ تر بودن مرد از لحاظ سني در امر ازدواج براي ثبات زندگي زناشويي زير سوال برود.

در اين خصوص افراد به توان مديريتي در مردان اعتقاد دارند و حس مي كنند كه مردان در كنار توان تربيتي زنان مي توانند زندگي زناشويي متعادلي داشته باشند.


تفاوت سني مناسب در ازدواج چقدر است؟
امروزه بيش تر از گذشته شاهد بزرگ تر بودن زن از مرد در امر ازدواج مي باشيم و بر اساس ازدواج هاي صورت گرفته مشخص شده است كه اختلاف سني به تنهايي و به صورت مستقيم بر روي رضايت زناشويي تاثيري نمي گذارد و اين مسئله به تفاوت سني زن يا مرد مربوط نمي شود.

در اين خصوص تحقيقات بسياري صورت گرفته است و بر اساس تحقيقات انجام شده اين موضوع نه تنها قواعد را بر هم زده است بلكه باعث شده است افراد در امر ازدواج به عوامل روانشناختي توجه بيش تري داشته باشند و آن ها را بيش از گذشته مدنظرشان قرار دهند، شناخت پيش از ازدواج از اهميت بسياري برخوردار است و بيش از گذشته بايد به آن توجه كنند.

عوامل تاثيرگذار بر رضايت زناشويي
عواملي كه بر روي زندگي زناشويي اثر مي گذارد و از مولفه هاي تاثيرگذار زندگي زناشويي است مي توان به بلوغ روانشناختي طرفين و شناخت دقيق زوجين نسبت به يكديگر اشاره نمود در صورتي كه زن و مرد از نظر شخصيتي، شباهت هايي با يكديگر داشته باشند سلايق، فعاليت ها و اهداف مشتركي خواهند داشت و در اين شرايط روابط زناشويي آن ها از ثبات بيش تري برخوردار مي شود.

هم چنين توجه به انگيزه هاي ازدواج از اهميت بسياري برخوردار است در صورتي كه فرد از انگيزه هاي ازدواجش آگاه باشد و اين انگيزه ها بيش تر مربوط به عوامل دروني شود تا بيروني، فرد در امر ازدواج موفق تر خواهد بود و احتمالا آمادگي او براي ازدواج بالاتر است.

برخي از جوانان ممكن است به بلوغ عاطفي، اجتماعي و اقتصادي نرسيده باشند و به خاطر فشار والدين و اطرافيانشان تصميم به ازدواج گرفته اند، آن ها چون مهارت هاي لازم براي ازدواج موفق را كسب نكرده اند نمي توانند انتخاب صحيحي داشته باشند.

تصميمي كه نوجوان در اين شرايط مي گيرد به خاطر فشار محيط مي باشد و در اين شرايط ممكن است فرد آمادگي براي ازدواج نداشته باشد. عوامل موثر در ازدواج مي توان به هم سو بودن و شباهت طرفين اشاره نمود البته توجه داشته باشيد هيچ كدام از زوجين به صورت صددرصد به يكديگر شبيه نيستند، اما هر چه ميزان شباهت بيش تر باشد احتمال صميميت، ثبات و رضايت طرفين افزايش مي يابد، توصيه مي شود اگر تصميم به ازدواج گرفته ايد قبل از ازدواج با معيارهاي انتخاب همسر مناسب آشنا شويد.

منبع:كانون مشاوران ايران-تفاوت سني مناسب در ازدواج چقدر است؟

امتیاز:
بازدید: 0
برچسب:
:
[ 1400/10/26  ] [ ۱۴ ] [ moshaverrkhob ] [ ]

درون فكني چيست؟ مكانيسم دفاعي درون فكني چه آسيب هايي مي زند؟

درون فكني چيست و چكونه عمل مي كند؟ درون فكني يا همانند سازي شديد يكي از مكانيسم هاي دفاعي مي باشد كه بعد از فرويد توسط نظريه پردازي به نام ملاني كلاين گسترش يافته است، كلاين بر اين باور مي باشد كه يكي از مكانيسم هاي دفاعي رايج در ميان كودكان درون فكني نام دارد كه قبل از اين كه زبان فرد شكل گيرد به وجود مي آيد و در همين ماه هاي اول در زندگي پديد مي آيد.

در جريان اين مكانيسم نوزاد سعي مي كند تا ويژگي هايي كه مطلوب مي باشد را در درون خود پديد آورد و با تجربه دائمي آن در درون خويش احساس امنيت و آرامش به او دست مي دهد، در ادامه اين مقاله در مورد مكانيسم درون فكني و عملكرد آن توضيحات بيشتري را ارائه مي دهيم تا با آن آشنا شويد.

مكانيسم درون فكني چيست؟
درون فكني كه در اصطلاح تخصصي روانشناسي به نام introjection شناخته مي شود يكي از انواع مكانيسم هاي دفاعي مي باشد كه براي اولين بار توسط زيگموند فرويد مطرح شده است، فرويد بر اين باور مي باشد كه مكانيسم هاي دفاعي واكنش هاي ناخودآگاهي مي باشند كه از ساختار ايگو در برابر دو ساختار ديگر ايد و سوپرايگو محافظت مي كنند.

ايد در خواست هايي در زمينه غرايز و اميال ابتدايي بيان مي كند و از طرف ديگر سوپرايگو با در نظر گرفتن معيارهاي اخلاقي يا همان وجدان اجازه برآورد كردن همه آن ها را نمي دهد در اين حالت بايد ايگو نقش ميانجي گري را ايفا كند و فشارهايي كه به خاطر ساختارهاي متضاد به وجود مي آيد را مديريت نمايد، در همين راستا به كاربستن مكانيسم دفاعي مختلف تا حد زيادي مي تواند كمك كننده باشد .

بر اساس نظريه فرويد زماني كه فرد در درون خود دچار نقص مي شود در اين حالت به همانند سازي شديد با الگوهاي مهم زندگي خود روي مي آورد و در اين شرايط فرد تلاش مي كند تا جنبه هاي مثبت اشيا ( افراد مهم زندگي) را جذب كند و از اين طريق از شر احساسات منفي رها شود، به اين عمل در زبان روانكاوي به عنوان مكانيسم دفاعي درون فكني شناخته مي شود.

مهارت خويشتن داري
مهارت خويشتن داري
مكانيسم درون فكني در نظريه ملاني كلاين
ملاني كلاين يكي از نظريه پردازان پسا فرويدي مي باشد كه باعث شد تئوري او افزايش يابد او بيشتر از فرويد اين مطلب را مورد بررسي قرار داد و بر روي دوران كودكي تاكيد كرد و مفاهيم روانكاوري را براي نوزادان نيز به كار برد، كلاين بر اين باور بود كه در سنين كودكي از برخي از مكانيسم ها بيشتر استفاده مي شود كه مي توان به مواردي مانند دوپاره سازي، درون فكني، برون فكني و همانند سازي فرافكنانه اشاره نمود، در واقع نوزاد از همان ابتدا متوجه مي شود كه مادر يا همان شي ابتدايي داراي ويژگي هاي مثبت و منفي مي باشد.

اما او از نظر رواني قادر نيست تا دو جنبه فرد را مورد بررسي قرار دهد و به همين دليل در ذهن خود به دو پاره سازي يا تقسيم دست مي زند و دو شي را به عنوان پستان خوب و پستان بد در نظر مي گيرد و بعد در نظر مي گيرد تا اين ويژگي ها را با مكانيسم درون فكني در خود ايجاد نمايد، در صورتي كه كودك ويژگي هاي مثبت را جذب كند از احساس تنش و اضطراب در امان خواهد بود و در صورت جذب ويژگي هاي منفي، كودك نسبت به آن ها احساس كنترل خواهد داشت، با اين حال آن چه كودك به درون خود راه مي دهد بازنماي واقعي اشيا نخواهد بود بلكه تا حدودي به تخيل و خيال بافي او مربوط مي شود.

 

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-مكانيسم دفاعي درون فكني چه آسيب هايي مي زند؟

امتیاز:
بازدید: 0
برچسب:
:
[ 1400/6/26  ] [ ۱۲ ] [ moshaverrkhob ] [ ]

فرزندان ازدواج موقت، راه حل مشكل شناسنامه چيست؟

فرزنداني كه از ازدواج موقت به وجود مي آيند از نظر قانوني چه وضعيت و شرايطي خواهند داشت؟ در ازدواج موقت مدت معيني در ميان زن و مرد مشخص مي شوند كه يك نوع پيوند شرعي مي باشد و بعد از اين كه زمان آن به پايان مي رسد باطل مي شود ولي نيازي به طلاق گرفتن نمي باشد.

در زمان ازدواج موقت اگر بچه اي به دنيا بيايد تكليف بچه چه مي شود آيا اين بچه مشروع است يا نامشروع؟ آيا از حقوق هاي قانوني و شناسنامه اي برخوردار مي شود يا خير؟ در ادامه اين مقاله به سوالاتي كه بيان شده است پاسخ مي دهيم و در آن جا به اهميت ثبت ازدواج موقت و حقوقي كه براي ازدواج موقت در نظر گرفته شده است مي پردازيم و در صورتي كه با ازدواج موقت مشكل داريد و در اين زمينه سوال هايي براي شما پيش آمده است مي توانيد از مشاوره ازدواج كمك بگيريد.

فرزندان ازدواج موقت
ازدواج موقت نوعي از ازدواج مي باشد كه به آن صيغه يا متعه نيز گفته مي شود و براي افرادي كه شرايط و موقعيت ازدواج دائم را ندارند براي مدت معيني به عقد يكديگر در مي آيند و عقد آن ها براي مدت معيني با مهر معلوم بين زن و مرد بسته مي شود و هنگامي كه مدت زمان مشخص شده به پايان مي رسد رابطه ميان زوجين نيز به پايان مي رسد.

بنابراين ازدواج موقت يا صيغه يك نوع عقد نكاح است و يك امر قانوني مي باشد و قانون گذاران از آن حمايت مي كنند و در صورتي كه فرزندي از اين ازدواج حاصل شد آن فرزند مشروع بوده است و مانند فرزندان ديگر از حقوق قانوني برخوردار مي باشند و مشكل شرعي و قانوني ندارند.

در چه صورتي ثبت ازدواج موقت الزامي است؟
ثبت كردن ازدواج موقت بسيار اهميت دارد زيرا در صورتي كه فرزندي از اين ازدواج حاصل شود ممكن است به اثبات رساندن مشروعيت براي مادر مشكلات بسياري را به وجود آورد و در صورتي كه زنان قادر نباشند مشروعيت فرزندشان را به اثبات رسانند فرزند آن ها از حقوقي قانوني برخوردار نخواهد بود و در صورتي كه ازدواج موقت به صورتي ثبت شود كه در دادگاه قابل استناد باشد در اين صورت فرزندي كه از ازدواج موقت حاصل مي شود مانند فرزندي كه از ازدواج دائم به وجود مي آيد از حقوقي برخوردار است.

بر اساس قانون پدر بايد براي فرزندي كه از ازدواج موقت حاصل مي شود شناسنامه دريافت كند و اگر به هر دلايلي اين كار را انجام نداد مادر با داشتن حكم ( امين موقت) كه نشان دهنده سرپرستي مادر مي باشد مي تواند براي فرزندش شناسنامه اي با نام خانوادگي خودش تهيه نمايد.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-فرزندان ازدواج موقت | راه حل مشكل شناسنامه چيست؟

امتیاز:
بازدید: 0
برچسب:
:
[ 1400/5/17  ] [ ۰۵ ] [ moshaverrkhob ] [ ]

جرات مندي چيست، چگونه جرات مند باشيم؟

جرات مندي چيست و چه كمكي به ما مي كند؟ يكي از مهارت هاي اصلي زندگي كه باعث مي شود با ديگران تعامل موثر و بهتري داشته باشيد جرات مندي مي باشد، فردي كه جرات دارد در طول زندگي موفقيت هاي بيشتري را كسب مي كند و بهداشت جسمي و رواني بالاتري را تجربه خواهد كرد، يكي از كاركردهايي كه اين مهارت دارد در نه گفتن به جا بسيار كمك مي كند و مفيد مي باشد.

در واقع جرات مندي كمك مي كند در صورتي كه مي خواهيم روابط احترام آميز خود را با اطرافيان حفظ كنيم به درخواست هاي نا به جا آن ها به شيوه درستي جواب منفي بدهيم، اگر مي خواهيد اطلاعات بيشتري در زمينه جرات مندي به دست آوريد بايد اين مقاله را به طول كامل مورد مطالعه قرار دهيد.

جرات مندي چيست؟ انسان جرات مند كيست؟
به انسان هايي كه به طور منطقي مي توانند از خود دفاع كنند و توانايي نه گفتن در مقابله خواسته هاي ديگران را دارند، انسان جرات مند يا جرات ورز ناميده مي شود، اين افراد زماني كه از حقوق خود دفاع مي كنند به گونه اي رفتار مي كنند كه حقوق ديگران حفظ شود و مورد تجاوز قرار نگيرد و هم چنين اجازه نمي دهند ديگران سودجويي كنند.

اين مهارت نيازمند اين است كه بتوانيد جوانب اعتدال را رعايت كنيد، براي به دست آوردن حق و حقوق خود پرخاشگري نكنيد و شخصيت منفعلي نداشته باشيد در اين زمينه توصيه مي شود تا مهارت هاي نه گفتن را به خوبي ياد بگيريد.

ترس از شكست
ترس از شكست چيست؟ نقش شكست در زندگي و رسيدن به موفقيت
تفاوت جرات مندي با پرخاشگري و انفعال چيست؟
جرات مندي به معني آن نمي باشد كه شخصيتي پرخاشگر داشته باشيد و با شرايط به صورت منفعلانه برخورد كنيد در واقع جرات مندي شيوه اي معتدلانه مي باشد تا بتوانيد حق خود را بگيريد.

براي اين كه بتوانيد اين مسئله را به خوبي درك كنيد در ادامه اين مقاله توضيحات بيشتري در مورد شخص پرخاشگر و منفعل بيان شده است كه به شما كمك مي كند.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-جرات مندي چيست

امتیاز:
بازدید: 0
برچسب:
:
[ 1400/3/10  ] [ ۰۴ ] [ moshaverrkhob ] [ ]

همه چيز درباره تفاوت نسلي و دردسرهاي آن

تقريبا همه ما اختلاف نظر يا عقيده بين خود و والدين مان را تجربه نموده ايم.

موضوعي كه براي عده اي شديدتر، دردسرساز، و تبديل به يك شكاف ( شكاف بين نسلي ) مي شود.

تفاوت بين نسلي به معناي اختلاف نظر بين دو نسل والدين و فرزندان است.

اين اختلاف نظر حيطه هاي مختلف از جمله انتخاب همسر، گذراندن اوقات فراغت، رفتارهاي ديني، نوع تيپ و ظاهر را شامل مي شود.

تفاوت نسلي
اما نسل به چه معناست؟

نسل به گروه هم دوره اي گفته مي شود كه در گذر زمان تجربيات، عادات و فرهنگ مشتركي را تجربه كرده اند.

پيشرفت سريع تكنولوژيي در سال هاي اخير به تغيير سبك زندگي منجر شده، تغيري واضح كه حتي والدين نيز در گفتگوهاي محاوره خود به آن اشاره مي كنند.

” زمان ما اينجوري نبود كه، مگه جرئت داشتيم رو حرف بزرگ ترمون حرف بزنيم، حالا دوره زمونه عوض شده، بچه ها خودشون انتخاب مي كنن چي كار كنن، چه بپوشن با كي ازدواج كنن ”

نوجوان و جوانان نيز از اينكه توسط والدين خود درك يا فهميده نمي شوند، و استقلال شان به خطر مي افتد و والدين عقايد خود را به آن ها تحميل مي كنند يا درك نمي شوند ابراز ناراحتي مي كنند.

اگرچه تفاوت بين نسلي از گذشته تا به اكنون وجود داشته اما امروزه بيشتر از قبل به شكل تعارض گونه اي تجربه مي شود.

دعوا و كشمكش بين والدين و فرزندان، فرار از خانه، روي آوردن به اعتياد، احساس بي اعتمادي يا ناامني از پيامدهاي شديد تفاوت بين نسلي است.

حقايقي درباره تفاوت نسلي
اغلب در فيلم ها و سريال هاي خانوادگي از شكاف نسل ها شنيده ايم.

اما دقيقا تفاوت بين نسلي تا چه حد واقعيت داشته و در چه حيطه هايي نمود دارد؟

تحقيقات مختلف نشان داده است كه والدين و نوجوانان اغلب درمورد موضاعات مهم و باورهاي اساسي نظر مشابهي دارند.

منبع : كودك و نوجوان-همه چيز درباره تفاوت نسلي و دردسرهاي آن

امتیاز:
بازدید: 37
برچسب:
:
[ 1399/7/3  ] [ ۰۸ ] [ moshaverrkhob ] [ ]

شفقت درماني (CFT)

Compassion focus therapy

شفقت درماني چيست؟
شفقت درماني يك سيستم درماني است كه توسط بل گيلبرت و تاكيد آن بر مهربان بودن، محبت كردن ودرك كردن عميق خود و ديگران است.

درمان مبتني بر شفقت
درمان متمركز بر شفقت يكي از جديد ترين درمان ها در حوزه روانشناسي مثبت-گرا است كه نقاط اشتراك زيادي با روش درمان مبتني بر پذيرش و تعهد(ACT) دارد.

رفتاري كه بسياري از ما در زمان ناكامي و شكست به آن توجه نمي كنيم اين است كه درد،رنج و سختي كه براي ما پيش آمده را با خود انتقام گيري ويرانگر چندين برابر مي كنيم.

خيلي از ما وقتي كه به چيزي كه مي خواهيم نمي رسيم، براي مثال آزموني براي ما مهم بوده و نمره خوبي در آن نگرفتيم، ممكن است با خود بگوييم كه تو چقدر ناتوان هستي. تو در هيچ امتحاني قبول نمي شوي، تو هميشه شكست ميخوري.

تاثير اين جملات بسيار بسيار مخرب است و متاسفانه در خيلي مواقع از تاثير اين جملات آگاه نيستيم.

بايد بدانيم كه افسردگي و اضطراب از پيامد هاي حتمي اين رفتار است.

بهتر است در اين شرايط براي اين كه درك بهتري از رفتار خودمان داشته باشيم، تصور كنيم كه دوست صميمي خودمان در آزمون شكست خورده، آيا در اين صورت حرف ها و انتقاد هايي كه از خودمان مي كنيم را به او مي گوييم؟

آيا به او مي گوييم كه تو ناتوان هستي، تو در هيچ امتحاني قبول نمي شوي، تو هميشه شكست مي خوري؟

ما هيچوقت با اين لحن با دوست خود صحبت نمي كنيم، پس چرا اين رفتار را با خودمان داريم؟

به همين علت يكي از تاكيد هاي شفقت درماني بر اين است كه در مواقع ناكامي جملاتي كه به خود مي گوييم را به دقت بررسي كنيم.

اين كار به ما كمك مي كند كه درك عميق تري از رابطه خودمان با هستي درونمان داشته باشيم.

در اصل اين كار باعث مي شود كه رفتاري را كه در ناخودآگاهمان با خود داريم را به خودآگاهمان بياوريم و درمسير رفع آنها قدم برداريم.

منبع :مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-شفقت درماني (CFT)

امتیاز:
بازدید: 31
برچسب:
:
[ 1399/6/28  ] [ ۰۴ ] [ moshaverrkhob ] [ ]

ريشه هاي اضطراب در مورد رابطه جنسي
شخص مراجعه كننده به مشاوره خانواده مي گويد: تقريبا سه سال و نيم است كه من ازدواج كرده ام.

از نظر ديگران، به نظر مي رسد يك زن و شوهر خوشبخت هستيم.

اما واقعيت اين است كه با تمام عشق و علاقه اي كه بين من و همسرم وجود دارد.

روابط ما محدود به خنده، بيرون رفتن و غيره است و روابط زناشوئي و عاطفي در كار نيست.

همسر من در مورد آن صحبت نمي كند و وقتي با او درباره اين موضوع صحبت مي كنم، سرانجام مي گويد كه زندگي فقط اين ها نيست!

شخص ديگري در مركز مشاوره روانشناسي مي گويد: من يك سال است كه ازدواج كرده ام، اما من علاقه اي به نزديك شدن به همسرم ندارم.

هرچند كه سعي مي كنم، نمي توانم از آن لذت ببرم، چگونه اين مشكل را حل كنم؟

زندگي من شكست خورده است.

اينها نمونه هايي از مشكلات زناشويي زوجين هستند.

ما با روانپزشك و عضو گروه تحقيقات بهداشت خانواده و جنسي، در مورد علل و درمان كاهش ميل جنسي مردان و زنان صحبت كرده ايم.

علل مشكلات جنسي جوانان و راهكاري روانشناسي براي بهبود آن
علل مشكلات جنسي جوانان و راهكاري روانشناسي براي بهبود آن
6 ديدگاه /آبان ۲۳, ۱۳۹۷
ادامه مطلب ...
چرا برخي از مردان يا زنان تمايلي به رابطه عاطفي زناشويي با همسر خود ندارند؟
در واقع، داشتن فعاليت جنسي در هر دو زن و مرد چند وجهي است.

عواملي مانند رابطه عاطفي با همسر، شرايطي كه در آن رابطه اتفاق مي افتد و عوامل فردي كه در تشكيل آن وجود دارد، بايد از چندين جنبه مربوط به آن باشد.

مانند ميل جنسي، تحريك، ارگاسم و از نظر فاكتورهاي فردي، بين فردي، روانشناختي، پزشكي، محيطي و نيز مهم است.

واقعيت اين است كه برخي از مردان يا زنان نمي خواهند رابطه زناشويي با همسرشان داشته باشند.

اين چيزي است كه بسياري از عوامل ممكن است در آن نقش داشته باشند.

مهمترين نكته در توضيح چگونگي اين مورد، شناخت اين است كه در چه شرايطي اين اتفاق مي افتاد؟

آيا از سال هاي بسيار زود هنگام زندگي ناخوشايند بوده است يا در زمان و شرايط خاصي شكل گرفته است؟

آيا ممكن است در مورد مسائل ديگر (اختلاف با همسر، استرس، مشكلات اقتصادي، و غيره) تمايلي نداشته باشد؟

و بسياري از سوالات ديگر كه بايد به دقت پاسخ داده شود.

چرا نسبت به همسرم هيچ حسي ندارم؟ بي تفاوتي و دلزدگي زناشويي چيست؟

چگونه يك فرد معمولي مي تواند متوجه شود كه احتمال دارد كه ميل جنسي او كاهش يابد؟
اكثر افراد ميل جنسي را به عنوان يك احساس حساس در نظر مي گيرند، اگر چه اين اصطلاحات مي تواند بخشي از احساسات تمايل جنسي را توصيف كند، اما رابطه جنسي پيچيده تر از اين است.

ميل جنسي يكي از مراحل روانشناختي است كه در آن فرد تمايل به تصور و فعاليت جنسي دارد.

افراد مبتلا به بيماري هاي منتقله از راه جنسي كه در معرض ابتلا به بيماري هاي مثانه و پروستات اند، در معرض ابتلا به بيماري هاي منتقله از راه جنسي هستند.

سطح بسيار زياد يا بسيار كم ميل جنسي مي تواند براي كساني كه اين مشكلات را تجربه مي كنند، آزار دهنده باشد و طبيعي است كه فرد ديگر را ناراحت كند.

ميل كم جنسي يك اختلال (ناهنجاري) است، در حالي كه ميل جنسي بيش از حد اغلب به عنوان اعتياد جنسي ديده مي شود.

مشكلات مربوط به رابطه جنسي در مردان و زنان به واسطه مسائلي نظير عدم ميل، شور و هيجان (در رابطه با شرايطي مانند فانتزي هاي جنسي، استمناء يا داشتن رابطه جنسي) تعريف شده است.

اختلال جنسي به دو نوع ميل جنسي و جنون جنسي تقسيم مي شود.
براي مثال، يك فرد در شرايط خاصي با همسرش بي ميلي مي كند، مثلا در خانه، اما در سفر و خارج از خانه، او تمايل به داشتن رابطه زناشويي دارد.

ميل جنسي شرطي نيست، اما وقتي شرطي شود هيچ تمايلي براي ايجاد يك رابطه در هر موقعيتي وجود ندارد.

مشاورانه
مشاوره خانواده
مشاوره ازدواج
مشاوره تلفني
مشاوره آنلاين
تست روانشناسي
مشاوره روانشناسي
مشاوره جنسي
اختلال رواني
استخدام روانشناس و روانسنج
چرا برخي از مردان ميل جنسي خود را از دست مي دهند؟
علت از دست رفتن ميل جنسي چيست؟
مشكلات رواني مانند اضطراب، به ويژه افسردگي، به علت اختلال و استفاده از داروهاي ضد افسردگي (به ويژه فلوكستين)، ميل جنسي را كاهش مي دهند.

علاوه بر اين، نگرش ها بر روي عدم تمايل به داشتن رابطه زناشويي تأثير قابل توجهي دارند.

بسياري از مردان و زنان اين رابطه را صرفا به عنوان ابزاري براي ادامه نسل مطرح مي كنند و معتقدند كه داشتن رابطه زناشويي با يك هدف بوده و غير از آن گناه است.

بنابراين طبيعي است كه آنها براي ايجاد رابطه با هم فقط در زمان هاي خاصي اقدام كنند.

از سوي ديگر، نگرش فرد نسبت به عملكرد او نيز ميل جنسي او را كاهش مي دهد.

به عنوان مثال، مرداني كه فكر مي كنند كه بايد در هر موقعيتي براي رابطه جنسي آماده باشند، زماني كه در عمل شكست مي خورند، ممكن است در مورد توانايي و عزت نفس جنسي خود شك و ترديد داشته باشند.

البته، مشكلات جنسي ديگر مانند اختلال نعوظ، انزال زودرس در مردان و نگرش منفي كه فرد در عملكرد جنسي تجربه مي كند و حتي مشكلات جنسي زن مانند خشكي واژن، درد و غيره عامل شكست در رابطه است.

ترس از تكرار شكست جنس يا بازجويي از همسر و آزار و اذيت او در هنگام رابطه (به علت درد مقاربت) همگي تمايل به رابطه زناشويي را كاهش مي دهد.

علاوه بر مشكلات روحي و جنسيتي، داشتن مشكلات جسمي مانند سرطان نيز باعث اختلال جنسي مي شود.
بيماري قلبي عروقي، فشار خون بالا، كلسترول بالا و ديابت نيز ميل جنسي در ناحيه تناسلي را كاهش مي دهد.

كيفيت ارتباط مرد با همسرش مي تواند رابطه جنسي با همسرش را تحت تاثير قرار دهد؟

بسياري از زوج ها در شرايط نامناسب رابطه برقرار مي كنند؛ آنها اغلب آمادگي ندارند كه به دليل خستگي مرتبط با كار، خستگي فيزيكي و ذهني، نگراني هاي شغلي و خانوادگي است.

به دليل دلايل فشار و علاقه شوهر و احترام به او رابطه را انجام مي دهند، بنابراين طبيعي است كه يك رابطه موفق نداشته باشند.

چنين وضعيتي به طور كلي ميل جنسي در هر دو جنس را كاهش مي دهد.

اين مسئله زماني بيشتر در ازدواج ها رخ مي دهد كه چيزهايي مانند نگه داشتن بچه ها، ايجاد روابط و الگوهاي روابط روزمره و تكراري استفاده مي شود.

حتي در بعضي موارد، مرد در رابطه با همسرش احساس خاصي نمي كند كه در اين مورد، ميل جنسي فرد به همسرش به شدت از دست مي رود.

اين نقش علاوه بر عوامل روانشناختي، عوامل پزشكي و فردي، عوامل بين فردي و حتي روابط عاطفي، نقش بسيار مهمي را ايفا مي كند.

نوع رابطه حاكم در تعيين اينكه چگونه زنان و مردان در حال مبارزه با مشكلات مختلف هستند، تعيين كننده است.
عشق و علاقه به يكديگر، درك متقابل از نيازها و خواسته ها، و درك شرايط خاص زماني و مكاني كه در آن زن و شوهر زندگي مي كنند، عوامل موثر بر ميل جنسي هستند.

البته، اين فقط عشق و تمايل به داشتن ميل جنسي نيست و زنان و مردان بايد يكديگر را جذب كنند، شرايط يكديگر را درك كنند و روابط زناشويي هميشگي با يكديگر را داشته باشند.

جديدترين مقالات مشاوره جنسي و زناشويي
هدف از داشتن رابطه زناشويي، لذت از آن است، بنابراين شما نبايد از اين رابطه متضرر شويد.
به رغم علاقه مندي زن و شوهر، يكي از آنها براي ديگران جذابيت جنسي ندارد و همسرش نمي تواند با او ارتباط برقرار كند.

يا اين كه زن و شوهر نمي توانند به دليل فقدان مهارت هاي عاطفي و جنسي، يكديگر را درك كنند و نياز هم را برآورده سازند.

عوامل زير مي توانند ميل جنسي و رضايت جنسي را كاهش دهند.

درگيري هاي زناشويي
عدم تفاهم
ناسازگاري
بي اعتمادي و فقدان احترام
احساس خشم و نفرت
عدم توجه به نيازها
عدم عشق و علاقه
روابط بين فردي آسيب ديده و …
مهمترين نكته در مورد درمان مشكلات جنسي چيست؟
مهمترين نكته اين است كه دانستن عوامل دقيق در ايجاد مشكل و جنبه هاي مختلف آن به منظور ارائه برنامه هاي درماني و آموزشي ضروري است.

به همين علت توصيه مي شود كه متخصص براي ارزيابي دقيق و درمان موثر اقدام كند.

بسته به نوع مشكل، درمان متفاوت است.

درمان اختلال شناختي يا هر گونه مشكل جنسي ديگر تا زماني كه مشكلات مانند اختلالات زناشويي، مشكلات روانشناختي، ارتباطات، پزشكي و غيره حل نشده، كار نامناسبي است.

بنابراين، در ابتدا، عوامل ايجاد كننده بايد درمان شوند و سپس به طور موثر حل شوند براي مشكلات جنسي از فرد پرداخت.

يك زن و شوهر كه مشكلات جنسي آنها دو طرفه درگيري هاي زناشويي و يا عدم عشق است، مي توانند از درمان زوجين براي حل مشكلات خود بهره مند شوند.

اگر بي ميلي به دليل فقدان جذابيت جنسي زن و شوهر باشد، رويكرد بايد بر مبناي تغييرات ظاهري همسر باشد.

در اين صورت لازم است كه همسران در مورد تغييرات ظاهري كه باعث جذب جنسي مي شوند، موافقت كنند.

براي جلوگيري از هر نوع ناراحتي، بايد با نظارت دقيق يك متخصص انجام شود.
اما اگر مشكل روابط زناشويي براساس الگوهاي تكراري و بدون تغيير باشد، بايد تغييرات در الگوهاي رفتار جنسي انجام شود.

البته، اين تغييرات زماني ممكن است كه مردان و زنان تمايل زيادي براي بهبود روابط بين فردي خود داشته باشند.

اگر ميل خفيف به علت سطح پايين تستوسترون باشد، بايد مراقبت سن و سلامت بيمار بود.

به عنوان مثال، در مردان مبتلا به سرطان پروستات، مصرف تستوسترون مي تواند به پيشرفت سرطان منجر شود.

اما در اكثر مردان اين روش بي خطر است و معمولا ميل جنسي را افزايش مي دهد.

آزمايشات باليني باي براي شناسايي علت بي ميلي و بي تفاوتي ها در مركز مخصوص و مراكز مشاوره خانواده انجام شود.

منبع: مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-چرا نسبت به همسرم هيچ حسي ندارم؟ بي تفاوتي و دلزدگي زناشويي چيست؟

امتیاز:
بازدید: 132
برچسب:
:
[ 1398/4/5  ] [ ۰۷ ] [ moshaverrkhob ] [ ]

ممكن است كه شما در روابط عاطفي خودتان يك سري ويژگي هاي خاصي را در مورد همسر خودتان بپذيريد و در عين حال فقط وي را تحمل كنيد.

البته اين امر منجر به شناخت تفاوت هاي موجود مابين پذيرفتن و تحمل كردن مي شود تا در نتيجه بتوانيد مابين آنها تمايز قائل شويد.

پذيرفتن يا تحمل كردن همسر
كيو اولور[۲] به عنوان موسس يك مركز رابطه اي و نويسنده كتاب اسرار مربوط به زوجين خوشحال[۳] گفته است كه

“زماني كه ما يك رفتاري را تحمل مي كنيم، ما همچنان نسبت به آن رفتار عصبي، نااميد و متنفر هستيم. با اين وجود در زماني كه همسرمان را مي پذيريم، از تمام موارد منفي مربوط به وي چشم پوشي مي كنيم – در اين شرايط هيچ نوع عصبانيت، نااميدي و تنفري وجود ندارد.”

كيو اولور[۲]
وي گفته است در زماني كه شما همسرتان را با تمام شرايطي كه دارد مي پذيريد، يا يك مورد خاصي را در مورد وي مي پذيريد، اين احساس را خواهيد داشت كه:

“من اين را به عنوان يك بخش كوچك از يك پكيج بزرگتر انتخاب كردم كه شما مي باشيد. من به اين نتيجه رسيدم كه اين مورد در رابطه با شما كارايي دارد و من اين مورد را به عنوان يك بخش كلي از شما پذيرفتم و نمي خواهم كه آن را تغيير بدهم.”

كيو اولور[۲]
براي مثال وي گفته است زوجيني كه يك نفر از آنها ولخرج مي باشد و طرف ديگر پس انداز كننده مي باشد، مورد تحمل شده توسط فرد ذخيره كننده عبارت از خرج كردن خود بخودي و بي مسولانه مي باشد، در حاليكه فرد ولخرج كننده، خساست و عدم توانايي بي اختيارانه را براي انجام دادن تحمل مي كند.

از تحمل كردن به سوي پذيرش همسر مشاوركو
از تحمل كردن به سوي پذيرش همسر مشاور كو
از تحمل كردن به سوي پذيرش همسر
با اين وجود، اولور بر روي زوجين كار مي كند تا رفتار تحمل كننده را به يك رفتار مورد پذيرش تبديل كند، و حتي بعدا از اين شرايط قدرداني كند. وي بيان كرده است

“زماني كه يك فرد مي تواند رفتاري را در نظر بگيرد كه تحمل مي كند و نسبت به تبديل آنها به يك مورد مثبت شناخت پيدا كند، در اينصورت زوجين مي توانند تا مرحله فراتر از پذيرش پيشرفت كنند و از رفتار خودشان قدرداني كنند.

اولور
براي مثال، فرد ولخرج از رفتار همسر خودش در زمينه پس انداز كردن براي آينده و نگراني براي امنيت قدرداني مي كند، در حاليكه فرد پس انداز كننده نسبت به خود انگيخته بودن همسرش و لذت بردن از زندگي قدردان مي شود.”

اولور
در ادامه يك سري روشهايي بيان شده است كه با استفاده از آنها نه تنها مي توانيد همديگر را تحمل كنيد، بلكه همديگر را هم بپذيريد.

همسر خودتان را بر اساس شرايط و ويژگي هايي كه دارد بپذيريد
هر شخصي داراي ويژگي ها و خصوصياتي مي باشد كه ممكن است شما دوست نداشته باشيد، ولي زماني كه شما يك فرد را مي پذيريد، در واقع شما تمامي موارد “بد” و خوب وي را مي پذيريد.

دكتر رماي دورواسولا[۶] به عنوان يك روان شناس باليني مجاز، استاد روان شناسي و نويسنده كتاب آيا بايد بروم يا بايد بمانم: نگه داشتن يك رابطه خودشيفتگي[۷] معتقد است كه

“پذيرش باعث نمي شود كه من بخواهم اين مورد يك موضوع متفاوتي باشد.”

دكتر رماي دورواسولا[۶]
وي گفته است كه:

“در واقع پذيرش و عامل اصلي آن عبارت از ايده اي مي باشد كه در رابطه با خود شخص مي باشد – و شما بايد با اين موارد متناسب باشيد. همچنين ‘تحمل كردن’ دقيقا به اين معنا نمي باشد كه ‘من با طرز تفكر همسرم هيچ مشكلي ندارم’”.

دكتر رماي دورواسولا
همسر خودتان را بر اساس شرايط و ويژگي هايي كه دارد بپذيريد مشاور كو
همسر خودتان را بر اساس شرايط و ويژگي هايي كه دارد بپذيريد مشاور كو
شما نيازهاي آنها را مي پذيريد
در يك رابطه مشخص، هر شخصي خواسته ها و نيازهاي خاصي دارد و بايد اميدوار باشند كه موارد انطباق يافته خواسته ها و نيازها بيشتر از موارد بدون انطباق باشد.

به همين دليل گفته مي شود كه برخي از خواسته ها و نيازها متفاوت خواهند بود و در اين شرايط است كه نگرش شما نقش مهمي را ايفا مي كند.

دكتر اليزابت كوهن[۹] به عنوان يك روان شناس باليني گفته است كه

“تفاوت مابين پذيرفتن و تحمل كردن همسرتان بستگي به عواطف و تفكراتي دارد كه در رفتار شما وجود دارد. هر دو مورد تحمل كردن و پذيرفتن از بيرون به يك شكل ديده مي شوند.”

دكتر اليزابت كوهن
” براي مثال، در صورتي كه همسر شما در طول كل هفته با بهترين دوستان خودش باشد، شما مي توانيد بگوييد كه “فوق العاده است، اميدوارم خوش باشي”.

دكتر اليزابت كوهن
اين حرف وي هم مي تواند به عنوان يك مورد پذيرش و هم به عنوان يك مورد تحمل كردن تفسير شود.
همچنين دكتر كوهن بيان كرده است در زمانيكه همسر شما بيرون مي باشد، ممكن است اين تفكر را داشته باشيد كه

“چه زماني بر مي گردد؟ دوست دارم كه عجله كند. چرا آنها اين برنامه را دارند؟”،

دكتر اليزابت كوهن
يا ممكن است فكر كنيد كه

“من خوشحالم كه همسرم شانس بيرون رفتن و بودن در كنار دوستانش را دارد. من خيلي خوشحالم كه همسرم در مورد نيازهايي كه دارد با من صريح مي باشد و من تنها شخصي نيستم كه مي تواند توجه وي را جلب كند و منجر به خوشحالي وي شود.”

دكتر اليزابت كوهن
آيا متوجه تفاوت هاي موجود در دو حالت بيان شده مي شويد؟

در مورد آنها قضاوت نكنيد
هيچ فردي دوست ندارد كه مورد قضاوت قرار داده شود و در صورتي كه همسر خودتان را مورد قضاوت قرار دهيد، آنها را از صميم دل خودتان نخواهيد پذيرفت. دكتر دورواسولا بيان كرده است

“پذيرش، يك نوع تمايل بيشتر به كل نگر بودن و حتي شايد وضعيت دوست داشتن بيشتر مي باشد. شما ماهيت واقعي شخص را شناسايي مي كنيد و در مورد وي قضاوت نمي كنيد.”

دكتر دورواسولا
همچنين در صورتي كه شما صرفا وي را “تحمل كنيد”، در اين شرايط شما به صورت شديدي با رفتار(هاي) وي مشكل خواهيد داشت.

دكتر دورواسولا معتقد است:

“اين مورد يك مقداري از تجربه دندان شكن سگك سفيد (منظور شرايط بسيار سخت و غيرقابل تحمل) مي باشد و معمولا در شرايط بلندمدت كارايي مناسبي ندارد، چرا كه خسته كننده و ناخوشايند مي باشد.

دكتر دورواسولا
ممكن است كه رفتارها و ويژگي هاي اين افراد در زير پوست شما قرار بگيرند و شما احساس ناراحتي كنيد و يك آرزوي در حال پيشرفتي نسبت به متفاوت بودن وي در شما شكل خواهد گرفت.”

دكتر دورواسولا
تفاوت هاي آنها را بپذيرد و تلاش نكنيد كه آنها را تغيير بدهيد
آيا همسر خودتان را مي پذيريد و يا تلاش مي كنيد كه وي را تغيير دهيد.

سندي وينر[۱۰] به عنوان رئيس اداره محبت مربوط به آخرين ملاقات اوليه[۱۱] گفته است كه

“در صورتي كه يك فرد رفتار نامناسبي داشته باشد و شما در هر صورت در كنار وي بمانيد، شما همواره آن رفتار را تحمل خواهيد كرد، و اين شرايط در نهايت مي تواند منجر به تنفر و اهانت شود.”

سندي وينر
وي يك مثال مشخصي را در مورد وجود داشتن تفاوت هاي مذهبي بيان كرده است.

تفاوت هاي آنها را بپذيرد و تلاش نكنيد كه آنها را تغيير بدهيد مشاور كو
تفاوت هاي آنها را بپذيرد و تلاش نكنيد كه آنها را تغيير بدهيد مشاور كو
وينر گفته است كه:
“فرض كنيد كه شما يك مسيحي مذهبي و همسر شما يك ملحد باشد. شما در حقيقت مي خواهيد همسر شما شخصي باشد كه همراه با شما به كليسا برود و عقايد شما را داشته باشد، ولي وي اين كار را انجام نمي دهد.”

وينر
شما در حقيقت مي خواهيد همسر شما شخصي باشد كه همراه با شما به كليسا برود و عقايد شما را داشته باشد، ولي وي اين كار را انجام نمي دهد.”

وينر
وي مي گويد كه همسر شما داراي ويژگي هاي قابل توجه ديگري مي باشد، ولي اين مشكلات مذهبي بيشتر مطرح خواهند شد.

روابط جنسي و زناشويي به منظور درمان مشكلات ديرانزالي، زودانزالي، خوشنت جنسي ، تجاوز

وينر در مورد تحمل كردن همسر معتقد است
“در صورتيكه شما نسبت به عقايد يكديگر احترام نگذاريد – و آنها را نپذيريد – در اين صورت رابطه شما پايدار نخواهد ماند.”

وينر
وي اضافه مي كند كه احترام گذاشتن به تفاوت هاي يكديگر يك عامل كليدي در پذيرش همديگر مي باشد.

“در صورتي كه شما تفاوت هاي همديگر را بپذيريد و سعي نكنيد كه وي را تغيير بدهيد، در اين صورت شانس مناسبي را براي ايجاد يك رابطه هماهنگ خواهيد داشت.”

وينر
به راحتي از دست آنها خشمگين نشويد
در صورتي كه شما و همسرتان يكديگر را بپذيريد، احتمالا هيچ نوع ويژگي در وي پيدا نخواهيد كرد كه به صورت مكرر منجر به اذيت شدن شما شود.

يك روان شناسي به اسم شاء ويان[۱۲] گفته است كه
“تفاوت ما بين پذيرفتن و تحمل كردن همسرتان با توجه به روشي كه دارد، بزرگ مي باشد. زماني كه همسرتان را با توجه به روشي كه دارد بپذيريد، در اين صورت در نتيجه رفتارهاي وي اذيت نخواهيد شد، چرا كه شما مواردي را پذيرفته ايد كه نمي توانيد تغيير بدهيد.”

شاء ويان
براي مثال ويان گفته است كه قبلا يك مراجعه كننده مردي (شوهري) داشته است و شكايت مي كرده است كه در نتيجه قفل نكردن در ماشين به صورت مكرر توسط همسر خودش اذيت مي شد.

وي اين رفتار را تحمل مي كند، ولي همچنان مي خواهد كه در كنار وي بماند.
ويان بيان كرده است

“در طول كار بر روي اين درمانجوي خودش، در نهايت فرد درمانجو پذيرفت كه همسرش اين كار را به صورت هدفمند انجام نمي دهد و شايد به دليل شلوغ كاري هاي بچه ها، فراموش مي كند كه در را قفل كند.

شاء ويان
” ويان گفته است كه در زمان تحمل كردن يك شخصي، شما به صورت هدفمند تلاش مي كنيد تا آن رفتار شما را اذيت نكند – ولي زماني كه آن را مي پذيريد، در اين شرايط به تلاش كمتري نياز خواهيد داشت.

شاء ويان
تشخيص و پيشگيري از خيانت و تعهد مندي ميان زوجين و جلوگيري از طلاق عاطفي و جنسي

مثبت انديشي در جنبه هاي مثبت همسر
شايد در يك زماني يك سري از موارد مربوط به همسرتان منجر به اذيت شدن شما مي شد، ولي در شرايط فعلي شما اين موارد را پذيرفته ايد و جنبه هاي مثبت آن را در نظر مي گيريد و به همين دليل در حال حاضر به عنوان يك مشكل در نظر گرفته نمي شوند.

پائول دِ پومپو[۱۳] به عنوان درمان گر مجاز CBT در موسسه درماني رفتاري شناختي در كاليفرنيايي جنوبي گفته است كه

“پذيرش در زماني صورت مي گيرد كه شما همه موارد مثبت و منفي را قبول مي كنيد. همچنين جنبه هايي از همسرتان كه مي خواهيد تغيير پيدا كند، در حال حاضر منجر به اذيت شدن شما نمي شود.”

پائول دِ پومپو[۱۳]
در نقطه مقابل وي معتقد است كه مي توانيد مشاهده كنيد هر ويژگي اذيت كننده جاي خودش را به موارد خوبي داده است

در صورتي كه همسر شما فرد مغروري باشد، شايد شما هوش وي را دوست داشته باشيد، يا در صورتي كه خودپسند باشد، احتمالا توانايي وي براي خود – توجهي را مورد تحسين قرار خواهيد داد.

مثبت انديشي در جنبه هاي مثبت همسر مشاور كو
مثبت انديشي در جنبه هاي مثبت همسر مشاور كو
دكتر دِ پومپو معتقد است
“زماني كه شما صرفا تحمل مي كنيد، احساس مي كنيد كه كاسه صبر شما به صورت تدريجي پر مي شود و اميدوار هستيد كه يك مورد ديگري به آن اضافه نشود.”

دكتر دِ پومپو
شما داراي صداقت عاطفي هستيد و داراي وابستگي مشتركي نمي باشيد
در صورتي كه شما يك رابطه داراي وابستگي مشترك داشته باشيد، تمايل داشتن به تحمل كردن رفتارهاي همسرتان راحت تر از پذيرفتن آنها خواهد بود.

كريستينا وازكوئز[۱۴] به عنوان يك روان درمانگر و نويسنده كتاب همسر بدون دلبستگي: نجات يافتن از مرد بدون عاطفه[۱۵] گفته است

“زماني كه زوجين به جاي پذيرفتن رفتارهاي يكديگر، اين رفتارها را تحمل مي كنند، آنها با ريسك وابستگي مشترك مواجه خواهند شد. وابستگي مشترك مي تواند منجر به پوشش دادن جنبه هاي مختلفي شود، ولي شما با صحبت نكردن شفاف در مورد اولويت ها، خواسته ها و ارزش هاي خوتان، از نظر عاطفي با خودتان و همسرتان صادق نخواهيد بود و اين مورد در نهايت منجر به ايجاد تنفر خواهد شد.”

كريستينا وازكوئز[۱۴]
وي معتقد است كه پذيرفتن بيشتر منجر به خنثي بودن يا بي تفاوت بودن مي شود – و اين پتانسيل را دارد كه به قدرداني و مانوس شدن منجر شود.

در حاليكه تحمل كردن منجر به ايجاد احساساتي همانند اذيت شدن، ناراحتي، و تنش مي شود كه در رفتارهايي همانند انتقاد، تمسخر يا قضاوت نشان داده مي شود.

وازكوئز گفته است كه
“براي مثال، فرض كنيد كه همسر شما از جمله طرفداران شديد و افراطي فوتبال مي باشد، و زمان قابل توجهي از تعطيلات خودش را در مقابل تلويزيون صرف مي كند.

وازكوئز
همچنين فرض كنيد كه خودتان از فوتبال متنفر باشيد، ولي جرات گفتن آن را به همسرتان نداريد، چرا كه باعث خواهد شد در آخر هفته زمان كمتري را در كنار يكديگر صرف كنيد. به جاي اينكه در كنار وي بنشينيد و ساعت ها خسته شويد، به اين مورد فكر كنيد كه مي توانيد يك سري كارهايي را همراه با هم انجام بدهيد و از آن لذت ببريد.”

وازكوئز
وي معتقد است به دليل اينكه در اين مثال شما خسته مي شويد، جنبه تحمل كردن بيشتر از جنبه پذيرفتن مي باشد.

روزهاي خوب شما بيشتر از روزهاي بد شما بوده است
زماني كه همسرتان را مي پذيريد، تعداد روزهاي خوب شما بيشتر از تعداد روزهاي بد شما خواهد بود و اين مورد دلايل مناسبي خواهد داشت – يك نامزدي متجانس نمي باشد.

دكتر دِ پومپو گفته است:

زماني كه شما شرايط موجود را مي پذيريد، همچنان مي توانيد با همسر خودتان باشيد و با وجود نقايص موجود، از زندگي خودتان لذت ببريد.
در حالت معكوس، شما زماني همسر خودتان را تحمل خواهيد كرد كه در اغلب مواقع تفكرات منفي نسبت به وي داشته باشيد يا به صورت مكرر در رابطه با مواردي جر و بحث كنيد كه غيرقابل تغيير مي باشند.
الگوهاي زندگي روزمره توسط همسر
همچنين دكتر دِ پومپئو معتقد است كه شما بايد همراه با همسرتان الگوهاي روزمره را بررسي كنيد تا مشخص كنيد كه آنها را بيشتر مي پذيريد يا بيشتر تحمل مي كنيد. وي گفته است كه :

“در صورتي كه در يك روز معمولي، الگوهاي مناسبي مابين شما وجود داشته باشد، احتمالا همديگر را به صورت كلي مي پذيريد. ولي در صورتي كه جر و بحث هايي وجود داشته باشد، يا در مورد همسرتان با دوستان خودتان صحبت كنيد، و / يا در طول روز يا در زمان خواب داراي رابطه ها و تعاملات منفي باشيد، احتمالا همديگر را تحمل مي كنيد.”

دكتر دِ پومپو
مي خواهيد كه همراه با يكديگر بمانيد، يا بهانه براي ماندن در كنار يكديگر
زماني كه رابطه تيره اي ما بين شما وجود داشته باشد، ممكن است كه علائم هشدار دهنده و عدم تحمل يكديگر بيش از هر زمان ديگري وجود داشته باشد و شما همچنان همراه هم باشيد.

معمولا اين مورد به دليل تحمل كردن همسرتان صورت مي گيرد و پذيرفتن وي هيچ تاثيري در ايجاد اين شرايط ندارد.

جوليو بريونز[۱۷] به عنوان مدير بحران شخصي و رئيس موسسه خدماتي تخصصي مربوط به پاسخ به سوالات مردان[۱۸] به مشاور گفته است كه

“مهمترين تفاوتي كه من مابين تحمل كردن و پذيرفتن در يك رابطه عاطفي مشاهده كرده ام، عبارت از نوع توجيه بودن در كنار يكديگر مي باشد. يكي از دستور العمل هايي كه من به عنوان يك مدير بحران شخصي در كمك به خانواده ها و افراد مورد استفاده قرار مي دهم، عبارت از شناخت مشكل تحمل كردن در برابر پذيرفتن مي باشد. در نتيجه افراد مي توانند در موقعيت هاي مختلف كنار يكديگر بمانند.”

جوليو بريونز[۱۷]
بريونز گفته است كه در اغلب موارد از مراجعه كنندگان مي پرسد كه
“آيا مي خواهيد براي انجام دادن اين كار تلاش كنيد؟”

بريونز
وي معتقد است كه اين يك سوال مهمي است، به دليل اينكه در صورتيكه زوجين بخواهند اين كار را از طريق آزمايش انجام بدهند، آنها بايد موقعيت و همسر خودشان را با وجود تمامي نواقص بپذيرند.

“در صورتيكه يك شخص فردي را تحمل كند كه همسر وي مي باشد، استفاده كردن از عبارات توجيه كننده همانند “من به خاطر بچه ها مجبور هستم” يا “من مجبور هستم، چرا كه اين مورد را بعد از گذشت چند سال انتظار دارم”، اين ذهنيت معمولا منجر به ايجاد تنفر مي شود و در برخي مواقع يك حالت تلخ و نامناسبي را ما بين زوجين ايجاد مي كند.”

بريونز
مي خواهيد كه همراه با يكديگر بمانيد، يا بهانه براي ماندن در كنار يكديگر مشاور كو
مي خواهيد كه همراه با يكديگر بمانيد، يا بهانه براي ماندن در كنار يكديگر
شما مجبور به پذيرفتن اين شرايط هستيد
بر اساس عقيده كارشناسان حوزه رابطه، در صورتي كه همسرتان را بپذيريد يا تحمل كنيد، شما بايد تفاوت ها را تحمل كنيد.

همانطور كه دكتر كوهن در بالا گفته است، تفاوت اصلي كه وجود دارد عبارت از احساس و نحوه تفكر شما در يك شرايط مشخص مي باشد.

نانسي كرمر[۱۹] به عنوان يك مشاور مرجع و موسس مركز مشاوره مسابقه صحيح[۲۰]، يك فلسفه راهنمايي خاصي را در مورد درمانجوهاي خودش استفاده مي كند. وي گفته است:

“در صورتي كه كاركرد منطقي وجود نداشته باشد، در اين صورت حتما موردي نادرست وجود دارد.”

نانسي كرمر[۱۹]
وي گفته است كه يكي از درمانجوها بدون هيچ دليل مشخصي هر روز با يك برخورد عصبي از طرف همسرش مواجه مي شود؛ تغييراتي كه وي در رفتارش ايجاد مي كرد، هيچ نوع كارايي نداشت و وي با واكنش عصبي از طرف همسرش مواجه مي شد.

كرمر بيان كرده است كه:
در صورتي كه شما همواره مكالمات و بحث هاي صورت گرفته را ترك كنيد، در اين صورت بايد نسبت به موارد صورت گرفته نگران باشيد.
در اين صورت در موقعيتي قرار خواهيد گرفت كه همسرتان به جاي پذيرفتن شما، شما را تحمل خواهد كرد.
پذيرفتن يك شخصي شامل قدرداني از وي به خاطر شخصي كه هست و دوست داشتن آنها به دليل تفاوت هاي موجود مي باشد، در حاليكه تحمل كردن شامل متمركز شدن بر روي ويژگي هاي آزار دهنده آنها مي باشد.
همانطور كه مشخص است، كارشناسان بالا منجر به راحت تر شدن تشخيص تفاوت مابين پذيرفتن همسرتان و تحمل كردن وي شده اند.

شما با مشخص كردن شخصي كه بر روي روابط شما مسلط مي باشد، بايد تصميم بگيريد كه به چه نحوي ادامه بدهيد (يا اصلا به رابطه موجود ادامه ندهيد).

مشاوركو : مركز مشاوره روانشناسي و مشاوره آنلاين
برترين مقالات خانواده و زوج درماني با رويكرد بهبود روابط ميان خانواده
مشاوره قبل از ازادواج براي روج هاي جوان با آموزش روابط و و رفتار پيش از ازدواج
مشاوره طلاق و جدايي به منظور حل مشكلات زناشويي و نجات زندگي والدين و يا آغاز زندگي پس از طلاق
روابط جنسي و زناشويي به منظور درمان مشكلات ديرانزالي، زودانزالي، خوشنت جنسي ، تجاوز
تشخيص و پيشگيري از خيانت و تعهد مندي ميان زوجين و جلوگيري از طلاق عاطفي و جنسي
ارتباط با جنس مخالف پيش از ازدواج ، دوره نامزدي و عقد و داشتن روابط در بستر علمي و اجتماعي بدون مشكلات و چالش ها

نويسنده: ناتاليا بوسينسكي[۱] – ارديبهشت ۱۳۹۸ – مترجم: مشاور كو
تمامي حقوق براي مشاور كو : مركز مشاوره روانشناسي و مشاوره آنلاين محفوظ بوده و هرگونه كپي برداري از محتواي انجمن پيگرد قانوني دارد و استفاده با ذكر نام منبع و لينك سايت بلامانع است.

 

منبع: مشاور كو : مركز مشاوره روانشناسي و مشاوره آنلاين۹ تفاوت بين پذيرفتن و يا تحمل كردن همسر

امتیاز:
بازدید: 116
برچسب:
:
[ 1398/3/29  ] [ ۱۵ ] [ moshaverrkhob ] [ ]
[ ]
.: Weblog Themes By sitearia :.

درباره وبلاگ

نويسندگان
لینک دوستان
قالب وبلاگ
نظرسنجی
لینک های تبادلی
فاقد لینک
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت لغو عضویت
پيوندهای روزانه
لينكي ثبت نشده است
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
آمار
امروز : 0
دیروز : 0
افراد آنلاین : 9
همه : 0
چت باکس
موضوعات وب
موضوعي ثبت نشده است
امکانات وب