طلاق رويدادي است كه در جامعه مدرن امروزي بسيار افزايش پيدا كرده و به مانند قبل ديگر يك تابو محسوب نمي شود و افراد پذيرش بيشتري نسبت به اين امر پيدا كرده اند. بسياري از افراد پس از طلاق دچار افسردگي مي شوند. در اين مقاله به بررسي افسردگي بعد از طلاق پرداخته شده است.

طلاق در عين حال كه مي تواند پيامدهاي نامطلوبي داشته باشد گاهي هم مي تواند يك راه نجات بخش و راهي براي ساختن زندگي جديد باشد. در واقع در برخي از موارد، طلاق از بروز بسياري از اتفاق هاي ناگوار جلوگيري مي كند اما در هر صورت طلاق يك تغيير بسيار بزرگ را در زندگي فرد بوجود مي آورد كه همين تغييرات مي تواند با چالش ها و مشكلات زيادي همراه باشد و ممكن است سازگاري با اين تغييرات مدتي طول بكشد و همين عامل سبب مشكلات روانشناختي از جمله افسردگي شود كه در اين مقاله قصد داريم به آن بپردازيم.

افسردگي بعد از جدايي
اينكه چه عواملي در افزايش طلاق موثر هستند بسيار جاي بحث دارد و مي توان گفت كه عوامل مختلفي در افزايش اين پديده نقش دارند.

برخي از عوامل، اجتماعي و فرهنگي هستند كه بر روي شيوه زندگي عموم مردم تاثير گذاشته اند و برخي ديگر كاملا شخصي هستند و مي توانيم بگوييم كه بسته به شرايط زندگي افراد متفاوت هستند.

تغييرات فرهنگي و اجتماعي از جمله برابري حقوق زن و مرد، اشتغال زنان، تاكيد بر رشد و پيشرفت شخصي، افزايش زندگي شهر نشيني، كمرنگ تر شدن نقش بزرگان و ريش سفيدان در زندگي جوان تر ها و غيره از جمله عوامل موثر در افزايش طلاق هستند، اين تغييرات، تغييرات مثبتي هستند كه باعث شدند كه مفهوم سوختن و ساختن، داشتن ديدگاه منفعلانه و تسليم شدن در برابر جبر روزگار كمرنگ شود و تلاش و انگيزه افراد، مخصوصا خانم ها در هنگام قرار گيري در موقعيت نامساعد براي تغيير شرايط افزايش يابد.
هر چند كه هر تغييري در جامعه مي تواند جنبه هاي منفي داشته باشد اما اگر بخواهيم با دقت بيشتري به بطن تاثيرات اين تغييرات اجتماعي و فرهنگي نگاه كنيم متوجه مي شويم كه اين تغييرات به خودي خود باعث افزايش طلاق نشده اند، بلكه تنها تاثير اين تغييرات در افزايش طلاق اين است كه به افراد جسارت بيشتري داده است تا خودشان را از شرايط نامساعد نجات دهند، در قديم زنان تحت هر شرايطي مجبور به ادامه زندگي بودند و ممكن بود سال ها درد و رنج زيادي را متحمل شوند و محكوم به سازش باشند، اما خوشبختانه در حال حاضر اين تغييرات فرهنگي شرايط را براي خانم ها راحت تر كرده است تا بتوانند در شرايط ناگوار براي تغيير شرايطشان تلاش كنند.

و اما علل و عوامل شخصي مثل اعتياد، مشكلات اقتصادي، مشكلات روانشناختي (مثل اضطراب، افسردگي و غيره)، خيانت، عدم تفاهم، نداشتن مهارت حل مسئله و عدم مهارت حل مسالمت آميز تعارضات بين فردي، مشكلات شخصيتي (مثل اختلالات شخصيت، پارانوئيد، خودشيفتگي، وابستگي و غيره) از جمله دلايل اصلي طلاق هستند كه در برخي از موارد اين مشكلات قابل حل هستند (مثلا اگر زن و مردي به دليل نداشتن مهارت حل مسئله با يكديگر به مشكل خورده باشند با مراجعه به روانشناس مي توانند اين مشكل را حل كنند) و برخي ديگر مثل اختلالات شخصيت، قابل حل نيستند و افراد در نهايت مجبور به طلاق مي شوند.

divorce-depression
پيامدهاي طلاق
اينكه طلاق چه تاثيري بر روي افراد بگذارد بسته به شرايط هر فرد مي تواند تفاوت داشته باشد. در زير برخي از اين شرايط ذكر شده است:

اينكه فرد به چه علت از همسر خود جدا شده است؟
قبل از طلاق چه ميزان فشار رواني را تحمل كرده و آيا خود فرد، خواهان طلاق بوده يا همسرش؟
به همسر خود علاقمند بوده يا نبوده؟
آيا به صورت توافقي از همسر خود جدا شده يا در مسير جدايي دشواري هاي زيادي را تحمل كرده، آيا فرد استطاعت مالي دارد يا خير و ميزان ضررهاي مالي او در اثر طلاق چقدر بوده؟
آيا فرد صاحب فرزند هست يا خير و آيا مي تواند به راحتي فرزند خود را ملاقات كند يا براي ملاقات فرزند خود محدوديت دارد و با همسر خود چالش دارند؟

منبع:كانون مشاوران ايران-افسردگي بعد از طلاق چه بلايي سر شما مي آورد+ درمان