اكثر افراد در آرزوي موفقيت و خوشبختي و در تلاش براي اين مسير هستند.
البته عده اي هم بي هدف و نااميد از موفقيت، زندگي خود را ميگذرانند.

اما بايد پرسيد موفقيت چيست؟

بعضي ها تصور مي كنند كه موفقيت همان ثروتمند بودن است و ثروتمند بودن همان موفق بودن است.
اگه موفقيت و ثروت را يكي بدانيم اين سوال پيش مي آيد كه :

فردي كه در يك قمار بازي ناگهان پول كلاني برنده شده آيا فرد موفقي بوده؟

يا كسي كه ثروت بزرگي از پدرش به او به ارث رسيده بدون آنكه براي بدست آوردنش كاري انجام دهد موفق است؟

همچنين موفقيت با شهرت نيز يكسان نيست. اگرچه ممكن است وقتي از شما بخواهند يك فرد موفق را نام ببريد نام يك فرد مشهور به ذهنتان بيايد.

اگر فرض كنيم كه هدف شما اين باشد كه بخشنده ترين فرد ناشناس كشور خود باشيد و به اين هدف برسيد شما فردي موفق هستيد اما چون هدف تان ناشناس ماندن است مشهور نمي شويد.

بسياري از متفكران و هنرمندان بزرگ و موفق كه بعد از مرگشان براي مردم شناخته و مشهور مي شوند نمونه ديگري از تمايز بين موفقيت و شهرت مي باشد.

بنابراين مي توان گفت موفقيت يعني رسيدن به هدف. هدفي كه آگاهانه و در راستاي ارزش هاي فرد در زندگي انتخاب شده و با تلاش و كوشش به آن دست پيدا كرده.

خوشبختي و موفقيت در گرو يك هدف است
شرط اول رسيدن به موفقيت انتخاب آگاهانه اهداف است.

بسياري از مردم در زندگي سرگردان هستند، تمام طول روز، ماه و سال مشغول كارهاي روزمره مي شوند و نمي دانند واقعا براي كدام هدف بايد تلاش و روياپردازي كنند.

همچنين اهداف بايد واضح و مشخص باشد. شايد از خيلي ها شنيده باشيم كه مي گويند هدفشان در زندگي اين است كه براي خودشان كسي باشند.

اما اين كسي شدن را بايد دقيق تر براي خود معلوم كنند. مي خواهند چه كسي باشند با چه امكاناتي و چه ويژگي ها و مشخصاتي؟

خيلي ها هم هستند كه دقيقا اهداف خاص و مشخصي تعيين كرده اند اما واقعا نمي دانند براي چه اين هدف را درنظر دارند.

ما هميشه براي انتخاب هدف به يك تمرين خودشناسي نياز داريم . اگر هدفي را انتخاب كنيم و در راه رسيدن به آن هدف سختي هاي بسياري را متحمل شويم

اما خودشناسي نداشته باشيم ممكن است ميانه را يا حتي پس از پايان راه و رسيدن به مقصود متوجه شويم كه هيچ گونه احساس رضايت و لذت از اين مسير و مقصود در ما برانگيخته نشده.

قبل از انتخاب اهداف به ارزش هاي خود و چرايي انتخاب آن اهداف پي ببريد.

مثلا تصور كنيد فردي را كه هدفش انجام منظم و با برنامه ورزش است. اين هدف ممكن است به دليل يك ارزش دروني باشد يعني سلامت جسماني در دوران كهولت.

يا بر اساس يك ارزش بيروني مثلا داشتن ملاك هاي تناسب اندام براي جلب توجه و رضايت ديگران باشد.

بنابراين اهداف اگرچه يكسان هستند اما مي توانند چرايي و ارزش هاي متفاوتي داشته باشند.

منبع:مشاوره ازدواج-روان شناسي موفقيت

پول اجازه ي برآورده كردن نيازهاي اساسي را به ما مي دهد براي خريد غذا، سرپناه، و پرداخت هزينه براي مراقبت هاي بهداشتي. برآوردن اين نيازها ضروري است، و اگر ما پول كافي براي انجام اين كارها نداشته باشيم، بهزيستي ما آسيب مي بيند.

فراتراز اين، “تام راث” در كتاب خود پيرامون تندرستي چنين مي گويد: پول مي تواند با دادن قدرت كنترل به ما درباره ي اينكه چگونه وقتمان را بگذرانيم، شادي هاي كوتاه مدت مان را افزايش دهد”. براي مثال، مي تواند براي ما گزينه هايي همچون زندگي نزديك تر به محل كار، كار كمتر، و صرف زمان بيشتر براي فعاليت هاي اوقات فراغت با دوستانمان فراهم كند. پول مي تواند زندگي ما را آسان تر كند.

اما در حقيقت ما از پول براي خريد وقت آزاد بيشتر استفاده نمي كنيم، در عوض ما آن را صرف خريد اموال گران قيمت تر مي كنيم.

يك سرگذشت
زني در مركز شهر به عنوان خريدار براي يك خرده فروش بزرگ كار مي كرد، هنگامي كه او پيشرفت كرد و ترفيع يافت، او و همسرش يك خانه ي بزرگ در حومه ي شهر خريداري كردند. وي خيلي زود متوجه شد كه زمان رفت و آمدش از حومه به شهر و بلعكس بيشتر شده است، با افزايش مطالباتي كه وضعيت جديدش از او طلب مي كرد، همان زمان اندكي را هم كه براي ورزش يا ديدار با دوستان اختصاص داده بود،از دست داد، بنابراين اين فعاليت ها را كاهش داد. وقتي همسرش هم يك ترفيع خوب گرفت، آنها به اين مساله فكر كردند كه براي كاهش اين رفت و آمدهاي استرس آور از حومه به شهر، به جايي نزديكي شهر نقل مكان كنند. اما به جاي ان، تصميم گرفتند اشپزخانه خود را مانند آشپزخانه زيبايي كه درجاي ديگر محله ديده بودند تغيير مدل بدهند. با وام مسكني كه آنها بدين منظور گرفتند، هزينه هاي ماهانه شان اضافه شد، كه تمام افزايش حقوق همسرش را دربر ميگرفت. همچنين آنها ديگر نمي توانستند براي استخدام كسي كه دوبار درماه بيايد و خانه شان رانظافت كند هزينه اي بپردازند.

همانند اين داستان، بسياري از ما ممكن است از پولمان براي كسب حداكثر تندرستيمان استفاده نكنيم.

پول بيشتر لزوما به معني به دست آورن خوش بختي نيست:
برخلاف آنچه كه بيشتر ما باور داريم، زماني كه ما پول كافي براي خريد ضروريات زندگيمان داريم، درآمد بالاتر از آن ممكن است تاثير قابل توجهي بر افزايش تندرستي ما نداشته باشد، حتي ممكن است دربرخي مواقع تاثيرات منفي هم داشته باشد.

داده هاي جالبي در حمايت از اين مساله وجود دارد. براي مثال:

.درآمد سرانه در ايالت متحده آمريكا از سال 1946 تا 1990، افزايش 150 درصدي داشت. (كه اين امر تفاوت بسيار زيادي در قدرت خريد ايجاد كرد) اما درصد اينكه افراد خود را شاد ببينند بسيار كاهش يافته بود.

.علاوه بر اين، رتبه ي افسردگي در ايالات متحده امريكا در مدت 50 سال، 10 مرتبه افزايش يافت.

.در ژاپن، بين سالهاي 1958 و 1991، درآمد سرانه 6 برابر افزايش يافت، اما ميزان بهزيستي ذهني ثابت ماند.

.مردمي كه مقدار زيادي پول در قرعه كشي ايالت متحده آمريكا يا استخر فوتبال در انگلستان برنده شده بودند، يك سال بعد به صورت قابل توجهي شادتر نشده بودند و نسبت به وقايع روزمره ناراضي تر بودند.

.دريافت كنندگان تسهيلاتي كه در يك مطالعه كنترل شده، پول بيشتري دريافت كرده بودند، نسبت به آنهايي كه مقدار معولي را دريافت كرده بودند، استرس بيشتري را تحمل مي كردند.

مطالعات ديگر، بيان كردند كه درآمدهاي بالاتر، با سطوح بالاتر استرس، افزايش احتمال طلاق و لذت بردن كمتر از فعاليت هاي كوچك ارتباط دارد. رينر، محققي كه بيش از 30 سال از زندگي اش را صرف مطالعه تندرستي كرده است، ادعا كرد كه درآمد بيشتر ممكن است منجر به كاربيشتر، اوقات فراغت كمتر و ارتباطات قوي اجتماعي كمتري باشد. به عبارت ديگر، مزاياي داشتن پول بيشتر، ممكن است به وسيله ي قرباني كردن افراد در ديگر جنبه هاي سلامتيشان جبران شود، همانطور كه در داستن نمونه ذكر شد.

علاوه بر اين، ما هميشه خودمان را با آنهايي كه بهتر از ما عمل مي‌كنند، مقايسه مي كنيم. اگر درآمد ما بالا رود، اما درآمد شخص ديگري هم بالا رود، ما احساس شادي نمي كنيم. يك شخصي كه در سال صد ميليون تومان بدست اورده است اگر دوستش در سال 150 ميليون تومان كسب كرده باشد، ناراضي خواهد بود. شما حتما به اين فكر مي كنيد كه يك افزايش 120 مليون توماني او را خوشحال مي كند. درست است؟ خير، اگر دوستش هم پول بيشتري كسب كند، خوشحال نمي شود. او كاملا از به دست آوردن 150 ميليون تومان ناراضي خواهد بود اگر دوستش اكنون 200 ميليون كسب كرده باشد!

بسياري از اوقات، نارضايتي ما از شرايط مالي مان ، از فهميدن اينكه ما به اندازه ي مردم اطرافمان پول انباشته نكرده ايم ناشي مي شود.

آيا پول بر خوشبختي و بهزيستي تاثير مي گذارد؟

مادي گرايي شادي را از مردم مي گيرد:
ما انسانها هميشه نمي دانيم چه چيزي ما را راضي ميكند! و اين بر ميگ‌ردد به ارزش هاي جامعه ما، ما معتقديم كه پول براي ما شادي به همرا مي آورد اما به عواقبي كه به دنبال دارد توجهي نمي كنيم.

اين حقايق را در نظر بگيريد:

.خشنودي ناشي از به دست آوردن كالاها هميشه زودگذر است، و به تدريج فراموش مي شود. براي مثال، ما ممكن است واقعا براي خريد يك ماشين بزرگ تر هيجان زده باشيم، اما با گذشت زمان، آن ماشين را واگذار مي كنيم. علاوه بر اين، ما هنوز در حال پرداخت اقساط ماهانه خودرو هستيم، كه اين مي تواند ما را از انجام برخي فعاليت هاي سرگرم كننده مثل تفريحات يا بيرون رفتن براي شام محروم كند.

.انتظارات ما بالا مي رود. همانطور كه درآمد ما بالا مي رود، ما احساس مي كنيم كه به وسايل گران قيمت تري نياز داريم و همه ي درآمد ما صرف اين اميال و آرزوهاي بزرگ تر مي شود.به عبارت ديگر، همه ي افزايش حقوق ما صرف خريد نسخه گران تر از چيزهايي مي شود كه در حال حاضر داريم.

.خواسته هاي ما مي تواند سيري ناپذير شود- پول ما بيشتر مي شود-خواسته هايمان هم بيشتر مي شود. اين مي تواند منجر به بدهي هاي بزرگ و تمام استرس هايي كه در پي دارد، شود.

.مادي گرايي بيشتر با افزايش تاثيرات منفي ارتباط دارد: كاهش عزت نفس، افزايش خودشيفتگي، كاهش همدلي، و افزايش روابط متناقض.

منبع:كانون مشاوران ايران-آيا پول بر خوشبختي و بهزيستي تاثير مي گذارد؟

در انتخاب همسر به چه نكاتي توجه كنيم؟ چگونه شريك زندگي انتخاب كنيم؟ در رابطه به دنبال چه چيزي هستيد؟ در رابطه بايد به دنبال چه چيزي باشيم؟

انتخاب همسر آينده
عوامل و نكات زير را دنبال كنيد به هر يك از آن ها توجه كامل داشته باشيد و صبور باشيد. به خاطر داشته باشيد كه انتخاب همسر يكي از مهم ترين تصميم هاي زندگي مي باشد بنابراين بايد در آن صبور و با دقت باشيد.

انتخاب نامناسب مي‌تواند منجر به سال‌ها درد طولاني، رنج عاطفي و هزينه‌هاي مربوط به دادگاه طلاق شود. تبعات يك انتخاب نامناسب به اندازه اي است كه باعث اضطراب افراد و دوري آن ها از رابطه مي شود. با اين حال، اگر عاقلانه انتخاب كنيد مي توانيد يك عمر خوشبختي را تضمين كنيد.

۱. ياد بگيريد كه خودتان را دوست داشته باشيد
اين احتمالا سخت ترين مرحله است، اما اگر بتوانيد از اين مرحله عبور كنيددر مراحل ديگر راحت خواهيد بود. يادگيري دوست داشتن خود يك فرآيند دو مرحله اي است: اول، شما بايد نقاط قوت و ضعف خود را بشناسيد. سپس بايد آن ها را به خاطر آنچه هستند دوست داشته باشيد.

پيشنهاد مشاور: مشاوره خواستگاري| نكات+ سوالات اساسي

براي اينكه خودتان را دوست داشته باشيد، بايد بدانيد كه هر بخشي از شما ارزش دارد. از چيزي كه در آن مهارت داريد لذت ببريد و تشخيص دهيد كه در چه كاري مي توانيد پيشرفت كنيد.

نكته مهم در اين مرحله اين است كه اگر نتوانيد ياد بگيريد كه همه ويژگي هاي خوبي ها و بدي خود را شما تشخيص دهيد، هيچ كس ديگري اين كار را نخواهد كرد. بسياري از افراد اين مرحله را ناديده مي گيرند اما از اين مرحله نگذريد. نحوه رفتار شما با خود به ديگران نشان مي دهد كه چگونه بايد با شما رفتار شود.

2. الگوهاي اشتباه را تشخيص دهيد
پس از اين كه ياد گرفتيد خود را دوست داشته باشيد وقت آن است كه الگوهاي اشتباه رابطه خود را تشخيص دهيد.

همانطور كه به روابط قبلي خود نگاه مي كنيد، يك الگو اشتباه را تشخيص خواهيد داد. به طور مثال ممكن است متوجه شويد كه به طور مداوم افرادي را انتخاب مي كنيد كه خيانت كار يا دروغگو هستند. سپس بايد تشخيص دهيد كه اين الگوهاي اشتباه به چه دليلي ايجاد مي شوند.

ممكن است پدر شما به مادرتان خيانت مي كرده و شما به طور ناخودآگاه تصور مي كنيد كه مرد مناسب بايد خيانتكار باشد. ريشه يابي و درمان اين الگوها مي تواند كمك بسيار زيادي به انتخاب درست شما بكند.

معيار انتخاب همسر براي مردان
3. از تجربيات خود درس بگيريد
چه اشتباهي در روابط شما رخ داده است؟ اين اشتباهات چه دلايلي دارد؟ ريشه اين اشتباهات چيست؟

هر رابطه چيزهايي را به ما مي آموزد. اين درس ها براي پيشرفت بسيار حياتي هستند.

بنابراين از تجريبات خود ياد بگيريد و شروع به تغيير اوضاع كنيد. سعي كنيد از افرادي كه گذشته شما را به شما يادآوري مي كنند دوري كنيد. معيارهاي رابطه اي كه واقعاً براي شما اهميت دارد را به خاطر داشته باشيد و سعي كنيد آن ها را ناديده نگيريد.

انجام همان كارهايي كه در گذشته انجام مي داديد، نتايج بهتري در آينده به دست نمي آورد. پس رفتار خود را تغيير بدهيد تا رابطه هاي بهتري را تجربه كنيد.

4. مطمئن شويد كه هر دو ويژگي هاي مشتركي داريد
به همان اندازه كه دوست داريد همسرتان كمي با شما متفاوت باشد، بايد اطمينان حاصل كنيد كه هر دوي شما ارزش هاي مشابهي داريد.

داشتن ارزش ها و ويژگي هاي مشترك پايه و اساس رابطه را تقويت مي كند. چيزهاي ساده اي مانند تفاهم در مورد تعداد فرزنداني كه مي خواهيد يا محلي كه مي خواهيد زندگي كنيد و هدف هاي آينده، نقش مهمي در آينده زندگي شما دارد.

ارزش‌هاي اساسي بايد تا حدي با شريك مناسب شما مطابقت داشته باشد تا بتوانيد آينده موفقي كنار يكديگر داشته باشيد.

5. از تصميم گيري هاي سريع خودداري كنيد
فقط به اين دليل كه در مورد انتخاب شريك زندگي خود عجله داريد به اين معني نيست كه به محض اينكه شخص مناسب را پيدا كرديد بايد سريع تصميم بگيريد. به ياد داشته باشيد، هر چيزي كه مي درخشد طلا نيست و هر فردي لايه هاي شخصيتي مختلفي دارد.

6. شجاعت
هر يك از ما، در زمان مشخصي بايد با خطراتي مواجه شويم كه شامل شكست، عدم اطمينان و اضطراب بالقوه مي باشد. وقتي انتخاب هايي در زندگي كه مبتني بر تمايل به اجتناب از چيزي است كه فرد از آن مي ترسد، اغلب منجر به پشيماني عميق مي شود.

هيچ سربازي با فرار از نبرد به جنگجوي بهتري تبديل نشده و هيچ ورزشكاري با اجتناب از رقابت پيشرفت نكرده است. شجاعت ترس را از بين نمي برد، اما بر ترس غلبه مي كند و به شما كمك مي كند تا ترس زندگيتان را كنترل نكند.

زندگي كامل و عميق نياز به شجاعت دارد. داشتن اين يك ويژگي ضروري براي همسر شماست. به دنبال كسي نباشيد كه ترسي در زندگي نداشته باشد بلكه در جستجوي كسي باشيد كه ترس خود را مي تواند كنترل كند.

منبع:كانون مشاوران ايران-در انتخاب همسر به چه نكاتي توجه كنيم| تضمين خوشبختي آينده

خوشبختي چيست؟ راه رسيدن به خوشبختي چيست؟

خوشبختي واژه اي زيباست كه غايت و هدف بسياري اعمال مان بر محور آن مي چرخد. خوشبختي براي هر كس معنا و مفهوم خاصي دارد.

عده اي ممكن است خوشبختي را معادل پول و رفاه اقتصادي بدانند و عده اي ديگر رسيدن به معشوق را بزرگ ترين خوشبختي خود عنوان كنند.

البته تعريف ما از خوشبختي تا حد زيادي به شرايط و نيازهاي ويژه همان زمان بستگي دارد و مي تواند به مرور زمان نيز تغيير كند.

به عنوان مثال وقتي در بستر بيماري هستيم خوشبختي را عافيت و تندرسي تعريف مي كنيم و يا وقتي در ناامني و ترس به سر مي بريم خوشبختي برايمان معادل احساس آرامش و خاطرجمعي است.

خوشبختي چيست؟
علاوه بر اين، سن و مرحله رشدي كه در آن به سر مي بريم نيز در نگاه مان به خوشبختي دخيل است.

براي يك نوجوان كه به دنبال هويت و استقلال است، در مقايسه با يك فرد سالخورده كه با تنهايي دست و پنجه نرم مي كند، خوشبختي معنا و تعابير متفاوتي خواهد داشت.

به طور كلي روانشناسان خوشبختي را يك حالت روحي رواني خاص مي دانند كه با احساس رضايت از زندگي، شادماني و لذت بردن از لحظات همراه است.

و خوشبخت نيز كسي است از وضعيت موجود و آنچه كه دارد، رضايت كامل دارد. بنابراين طبق اين تعريف ملاك، رضايتمندي انسان است و نه موقعيت يا شرايط محيطي خاص.

روان شناسي راه مقابله با كم رويي، موناي خجالتي
روان شناسي راه مقابله با كم رويي : موناي خجالتي
0 ديدگاه/ژانويه 27, 2020
ادامه مطلب
سرنوشت و تقدير يا انتخاب و تدبير؟
راه خوشبختي چيست؟

از نظر شما خوشبختي يا بدبختي افراد از قبل و بر اساس تقدير و سرنوشت شان رقم مي خورد؟

يا در گروه افرادي هستيد كه خوشبختي را نتيجه انتخاب ها و تصميم خود مي دانند؟

مسلما اينكه شما چه ديدگاهي در خصوص خوشبختي داشته باشيد در ميزان تلاش و احساس كنترلي كه بر زندگي داريد تاثيرگذار است.

اما اعتقاد به سرنوشت براي مان چه نفعي دارد؟
شايد براي تان جالب باشد كه بدانيد انتخاب، آزادي و قدرت تصميم گيري اگرچه يك مزيت در زندگي بشر بوده اما همواره يكي از ترس هاي وجودي انسان نيز ترس از تصميم گيري و انتخاب است.

بنابراين با نگاهي به ريشه ي باورمان مبني بر سرنوشت و تقدير، شايد بتوان گفت اعتقاد به سرنوشت تا حدودي از انسان سلب مسئوليت مي كند.

البته لازم است بين خوشبختي و موفقيت تمايز قائل شويم.

اگرچه موفقيت در اهدافي كه با آگاهي و علاقه اتخاذ نموده ايم باعث رضايت، شادماني وخوشبختي مي شود اما موفقيت به معناي دست يابي به اهداف و مقاصد گوناگون است و لزوما به خوشبختي منتهي نمي شود.

خوشبختي چيست؟ راه رسيدن به خوشبختي
مشاورانه
مشاوره خانواده
مشاوره ازدواج
مشاوره تلفني
مشاوره آنلاين
تست روانشناسي
مشاوره روانشناسي
مشاوره جنسي
اختلال رواني
استخدام روانشناس و روانسنج
چه عواملي در احساس خوشبختي تاثيرگذار است؟
سرمايه اجتماعي
شايد براي شما هم پيش آمده باشد با فردي برخورده باشيد كه از رفاه و سرمايه مالي كافي برخوردار بوده اما به دليل انزوا و عدم مهارت هاي اجتماعي از زندگي ناراضي و نالان باشند.

اگرچه نقش سرمايه اقتصادي در افزايش ميزان رضايت مندي و خوشبختي انكار ناپذير است، اما تحقيقات مختلف از مفهوم سرمايه اجتماعي به عنوان عامل مهم در احساس خوشبختي ياد مي كنند.

سرمايه اجتماعي يا همان شبكه روابط اجتماعي مان شامل دوستي ها، گروه هاي مختلف اجتماعي، و اعتماد اجتماعي است.

سرمايه اقتصادي
تحقيقات مختلف نشان داده است كه درآمد تا اندازه اي كه نيازهاي مادي افراد را برطرف سازد، بر ميزان خوشبختي افراد تاثيرگذار است، ولي درآمد بيش از حد نياز، خوشبختي را افزايش نمي دهد.

اعتقادات مذهبي
افرادي كه از اعتقادات مذهبي بالايي برخوردارند كمتر دچار پوچي و رهاشدگي مي شوند و با داشتن احساس اتصال با خالق هستي و معنا براي زندگي از احساس خوشبختي بالاتري برخوردارند.

همچنين افرادي كه در مراسم و فعاليت هاي مذهبي شركت مي كنند از احساس آرامش، صميمت، عشق، برابري و خوشبختي برخوردارند.

فعاليت هاي اوقات فراغت
فعاليت ها و سرگرمي هاي اوقات فراغت كه از تنوع بالايي نيز برخوردارند، يكي از منابع اصلي احساس رضايت و خوشبختي ما به شمار مي آيند.

اين فعاليت ها كه بر حسب علاقه و با آزادي و انتخاب خودمان دنبال مي شوند، مي تواند شامل حيطه هاي ورزشي، هنري، گردشي و…باشد كه فرد از انجام آن لذت مي برد.

سلامت جسماني و رواني، رضايت شغلي و تحصيلي، و همچنين وضعيت تاهل و رضايت خانوادگي از ديگر عوامل تاثير گذار در احساس خوشبختي است.

منبع :مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-خوشبختي چيست؟ آيا من خوشبخت هستم؟