دعواي والدين يكي از چالش‌هاي مهمي است كه مي‌تواند بر زندگي كودكان تأثير منفي بگذارد. كودكان از والدين خود به عنوان منبع اصلي امنيت و حمايت عاطفي ياد مي‌كنند. زماني كه والدين با يكديگر دعوا مي‌كنند، اين احساس امنيت و حمايت از بين مي‌رود و كودك دچار احساسات منفي مانند ترس، اضطراب، خشم و نااميدي مي‌شود.

در دعواي والدين اغلب فرزندان بازنده هستند. اين مقاله تأثير خطرناك دعواي والدين بر كودكان را بررسي مي‌كند و نكاتي را براي مديريت سازنده دعوا ارائه مي‌كند. فرزندپروري يك مهارت است. ما اين مهارت را با روش‌هاي مختلف مانند الگوبرداري از سبك فرزندپروري والدين خود، تماشاي والدين ديگر و اطلاعات ساير منابع رسمي و غيررسمي توسعه مي‌دهيم.

مغز انسان به گونه اي طراحي شده است كه تشخيص درست از نادرست در حالت عصبانيت براي ما دشوار است. اين وضعيت زماني پيش مي‌آيد كه والديني كه درگير دعوا هستند قادر به درك تأثير اعمالشان بر فرزندانشان نيستند.

گاهي اوقات ممكن است والدين براي حل تعارضات خود مشكل پيدا كنند. در چنين مواقعي مي توانند از متخصصان كمك بگيرند و آرامش را در خانه تضمين كنند. زيرا، محيط خانه منفي بر وضعيت عاطفي كودكان تأثير مي گذارد. براي صحبت با برترين متخصص خانواده مي توانيد با شماره هاي ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس بگيريد.

تاثير دعواي والدين بر كودكان
ذهن در دوران نوزادي و اوايل كودكي به تعامل بين مراقبين حساس است. والدين با درگير شدن در يك مشاجره پس از عشق و محبت به فرزندان خود، اطلاعات ضد و نقيضي براي آن ها ارسال مي كنند.

دعواي والدين مي‌تواند تأثيرات مخربي بر جنبه‌هاي مختلف زندگي كودكان داشته باشد، از جمله:

سلامت روان: كودكاني كه در معرض دعواي والدين قرار مي‌گيرند، بيشتر در معرض ابتلا به مشكلات رواني مانند اضطراب، افسردگي، اختلالات خواب، پرخاشگري و اختلالات رفتاري هستند.
رشد عاطفي: كودكاني كه شاهد دعواي والدين خود هستند، ممكن است احساس كنند كه مقصر هستند يا كه آنها باعث اين دعواها مي‌شوند. اين احساسات مي‌تواند منجر به احساس گناه، شرم، ناامني و اعتماد به نفس پايين در كودك شود.
روابط اجتماعي: كودكاني كه در معرض دعواي والدين قرار مي‌گيرند، ممكن است در برقراري روابط اجتماعي با ديگران دچار مشكل شوند. آنها ممكن است از برقراري ارتباط با ديگران اجتناب كنند يا در روابط خود دچار مشكل شوند.
پيشنهاد مشاور: پرخاشگري كودكان در سنين مختلف

دعواي والدين

تحصيلات: كودكاني كه در معرض دعواي والدين قرار مي‌گيرند، ممكن است در مدرسه دچار مشكل شوند. آنها ممكن است تمركز خود را از دست بدهند، در انجام تكاليف خود دچار مشكل شوند و نمرات خود را كاهش دهند.
ثابت شده است كه دعواي والدين از نظر رواني براي كودكان مخرب است. دعواي طولاني مدت والدين مي تواند منجر به اعتماد به نفس پايين، احساس تنهايي، افسردگي، اضطراب، استرس، خواب و مشكلات يادگيري شود.
وقتي شدت مشاجره افزايش مي يابد، كودكان احساس ناامني و ترس مي كنند. در نتيجه، آنها تمايل دارند بيشتر اوقات هوشيار بمانند، كه مانع از تمركز آنها بر روي مدرسه و فعاليت هاي همسالان مي شود.
كودكاني كه شاهد درگيري هاي درون خانواده خود هستند، درگيري هاي رواني خود را به شكل شكايات جسمي مكرر نشان مي دهند. اينها بچه هايي هستند كه معمولاً از ” شكمم درد مي كند!” شكايات رايج اين گونه كودكان شامل سردرد، درد عضلاني، معده درد، سرماخوردگي و حساسيت هاي پوستي، كمبود وزن يا اضافه وزن است.
كاهش تأثير دعواي والدين بر كودكان
اهميت پيوند بين همسران براي تقويت احساس امنيت در كودكان. درگيري‌هاي آشكار خانوادگي، پرخاشگري مكرر، طغيان خشم و اختلال در روابط خانوادگي تأثيرات مخرب بلندمدتي بر سلامت جسمي و رواني كودكان دارند.

اگر شما در حال حاضر با دعواي والدين خود دست و پنجه نرم مي‌كنيد، مي‌توانيد با انجام اقدامات زير تأثير اين دعواها را بر كودكان خود كاهش دهيد:

دعواهاي خود را در حضور كودكان انجام ندهيد. اگر نمي‌توانيد از دعوا كردن خودداري كنيد، سعي كنيد اين دعواها را در مكاني خارج از دسترس كودكان انجام دهيد.
در مورد دعواي خود با كودكان صحبت نكنيد. كودكان نمي‌توانند درك كنند كه دعواي والدين آنها به خاطر آنها نيست. صحبت كردن در مورد دعواي خود با كودكان ممكن است باعث ايجاد احساس گناه و ناامني در آنها شود.
به كودكان خود اطمينان دهيد كه آنها دوست‌داشتني و مورد حمايت هستند. به كودكان خود بگوييد كه آنها مقصر دعواي والدين خود نيستند و كه شما آنها را دوست داريد.
از كمك متخصصان استفاده كنيد. اگر نمي‌توانيد دعواي خود را مديريت كنيد، از كمك متخصصان مانند مشاوران خانواده يا روان‌شناسان استفاده كنيد.
دعواي والدين يك مشكل جدي است كه مي‌تواند تأثيرات مخربي بر كودكان داشته باشد. اگر شما در حال حاضر با دعواي والدين خود دست و پنجه نرم مي‌كنيد، اقدامات لازم را براي كاهش تأثير اين دعواها بر كودكان خود انجام دهيد.

منبع:كانون مشاوران ايران-دعواي والدين ✔️ تاثيرات وحشتناكي كه نمي دانيد

مهارت توجه به كودكان

توجه به كودكان يك تكنيك حياتي و مهم در تـربيت كودكان است و لازم است تا خانواده ها و والدين تكنيك ها و سبك هاي درست تـوجه به كودكان را بياموزند. اگر پدر و مادرها بتوانند به خوبي از روش هاي توجه به كودكان بهره بگيرند مي توانند مشكلات بسياري را در روابط ميان خود و كودكان خود حل نموده و كاهش دهند و موجبات افزايش اعتماد و حس اعتماد به نفس را در كودكان از همان دوران كودكي فراهم نمايند چرا كه ثابت شده است كه افزايش اعتماد به نفس در افراد بايد در همان دوران كودكي آن ها اغاز شود.

والدين بيشتر اوقات خيال مي كنند كه به اندازه كافي به كودكان خود توجه مي نمايند اما در عين حال گاهي يا اوقات زيادي از كودك مي شنوند كه مثلا ” شما به من توجهي نمي كنيد” شايد والدين حتي از اين صحبت كودك خود گله مند شده و ناراحت شوند. در واقع مي شود گفت كه توجه كردن به كودكان يعني توصيف رفتارهاي خوب در آنان به گونه اي كه كودك حس نمايد كه رفتارهاي خوبش و ويژگي هاي مطلوبش مورد توجه والدين قرار گرفته است و در واقع اين كار فوايد زيادي دارد چرا كه وقتي والدين به رفتار مثبت كودك واكنش نشان داده و به آن توجه مي كنند كودك مي فهمد كه رفتار مطلوبش مورد توجه خانواده بوده و تلاش مي كند تا ان را بهبود داده و پر رنگ تر نمايد.

توجه مناسب به كودك و مهارت توجه والدين فوايد زيادي داشته و سبب بهبود بسياري از ويژگي هاي رفتاري و اجتماعي در كودكان مي شود. اولين و مهم ترين تاثيري كه توجه به كودكان داده اين است كه كودك تلاش مي كند تا رفتارهاي مقبول و مورد پسند خود را افزايش داده و رفتارهاي بد را كاهش دهد.

دومين تاثير مهم توجه به كودكان اين است كه رابطه اي مناسب بين كودك و والدين شكل گرفته و در واقع مشكلات موجود در رابطه ها تا حد زيادي كاهش مي يابد. تكنيك ها و نكات مهم زيادي براي توجه بهتر والدين به كودكان وجود دارد كه چند مورد را در ادامه ذكر مي كنيم.

اولين نكته مهم اين است كه پدر و مادر سعي كنند كه دقيقا همان رفتاري كه كودكان از خود نشان مي دهد را بازگو نمايند و اين مي تواند تاييدي براي كودك باشد و به او بفهماند كه تمام حواس والدين به صورت خوب و تمام و كمال به او هست. پس لازم است تا والدين در هر زمان كه توانستد و در هر فرصتي كارهايي كه كودك انجام داده است را به صورت كامل بازگو كنند و با اين كار نشان دهند كه توجه و حواس آن ها به صورت كامل به فرزندشان هست.

مي توان گفت كه توجه نمودن به كودكان و مهارت توجه در واقع به نوعي شبيه به گزارشگري ورزشي مثلا در ورزش فوتبال مي باشد كه فرد گزارشگر تمام موارد را بازگو مي كند پس والدين نيز به همين صورت وقتي كه كودك در حال انجام كاري هستند بايد آن ها را با تمام وجود زير نظر گرفته و پس از آن موارد را به صورت كامل بازگو نمايند مثلا اگر كودك در حال بازي با مكعب هاي خودش است بايد كنارش نشسته و رفتارها و كارهايش را كامل بازگو نمايند به طور مثال بگويد كه تو داري مكعب هاي زرد را با قرمز كنارهم مي چيني و يك خانه زيبا مي سازي و يا اگر در حال نقاشي است مثلا بگويد كه تو داري يك خانه زيبا با رنگ آبي مي كشي… پس توجه نمودن به كودكان تنها يك صحبت صرف نيست و تنها با حرف زدن نمي توان به كودك ثابت كرد كه به او توجه مي شود بلكه نياز است با رفتار و اعمال خود توجه به او را به او ثابت نماييم و نشان دهيم. روشي ديگر براي توجه نمودن، تقليد كارهاي كودك است. مي توان در زمان توجه كنار كودك بوده و كارهاي او را دقيقا تقليد كرد. كشيدن يك نقاشي يا ساختن يك مجسمه با خمير بازي يك نمونه و مثال خوب است. توجه كنيد كه مي بايست به صورت دائمي از اين روش استفاده نمود.

منبع:كانون مشاوران ايران-مهارت توجه به كودكان

تبديل شدن به پدر و مادر مي تواند تاثيرات بدي روي روابط شما داشته باشد، در اين مقاله راه كارهايي براي كمك به شما ارائه شده است:

تبديل شدن به پدر و مادر يك اتفاق شادي بخش، شگفت آور، و گاهي خسته كننده و سخت است. با خود بهترين و بدترين ها را به همراه دارد (ممكن است در يك لحظه بهترين را تجربه كنيد و لحظه اي ديگر بدترين را). براي اكثر ما، اين اتفاق تجربه ايست كه بيشترين تغيير در زندگي را ايجاد مي كند. يكي از اين تغييرات در زندگي شما به عنوان يك زوج است. گذر از جايگاه يك زن و شوهر كه تمركزشان روي يكديگر است به پدر و مادري كه مجبور هستند يك بچه را اولويت زندگي خود قرار بدهند، بسيار سخت است حتي براي زوج هاي بسيار شاد و سلامت. ممكن است برخي از روابط شما بخاطر نيازهاي مبرمي كه مسئوليت پدر ومادري ايجاد مي كند ، كمرنگ شده حتي ازبين برود. و در نتيجه، زمانيكه وظيفه پدر و مادري را به عهده مي گيريد، بعد از گذشت ماه ها متوجه مي شويد شما وشريك زندگيتان، زمان كمتري براي با هم بودن داريد، همديگر را بيشتر آزار مي دهيد، و يا نسبت به قبل بيشتر قطع ارتباط مي كنيد.

اگر شما اينطور هستيد، بدانيد تنها نيستيد.

مطالعات روانشناسي بيشماري ، آنچه را كه روانشناسان” كاهش رضايت زناشويي طي تبديل شدن به پدر ومادر” مي نامند، بررسي مي كند. در مورد اين نكته كه اين كاهش رضايت چقدر بد است واين اتفاق براي زن بدتر است يا براي مرد، و اينكه چه عواملي به جلوگيري از آن كمك مي كند، اختلاف نظرهايي وجود دارد. از آنجا كه محققان نمي توانند براي افراد به صورت تصادفي تعيين كنند بچه داشته باشند يا نه، نمي‌توانيم مدارك تجربي لازم را داشته باشيم تا با قطعيت بگوييم پدر و مادر شدن براي ازدواج بد است. ولي نتايج مطالعاتي كه روي زوج ها در طول دوره قبل از بچه دارشدن تا سال هاي بعداز تولد اولين فرزندشان انجام شده ( معمولا در مقايسه با زوج هايي كه بچه ندارند) همواره اينطور نشان داده كه براي بيشتر زوج ها بچه دار شدن ، مشكلاتي در روابطشان بوجود مي آورد.

موضوع ديگري كه اين مطالعات به آن اشاره مي كند اين است كه اين نوع آسيب حتمي نيست.- روابط برخي از زوج ها بعد از تولد اولين بچه دچار افول نشد. ولي چطور مي توانيد يكي از اين پدر ومادر ها باشيد؟ تغيير دادن بعضي از اين اتفاقات آسان نيست—داشتن امكانات مالي بيشتر، بارداري برنامه ريزي شده و والديني كه با هم زندگي مي كنند، همگي عوامل حمايتي بالقوه اي هستند. اولويت بندي روابط بين زوج ها و تعيين زماني براي باهم بودن عاملي است كه كنترل آن در دست شماست. البته حرف زدن تا عمل كردن راحت تر است، زيرا كه اين كارها را براي نوزادي نيازمند و دوست داستني انجام مي دهيد كه زندگي اش براي شما ارزشمند است. بي شك مي توانيد با انجام اقداماتي به حفظ سلامت رواني و روابطتان طي سال هاي اوليه پدر و مادرشدن كمك كنيد. وشرايط به گونه اي پيش مي رود كه حتي نياز به استخدام پرستار بچه براي ملاقات هاي شبانه نداريد.

۱-اولويت بندي زمان خواب

محققان فكر مي كنند يكي از دلايلي كه تبديل شدن به پدر ومادر براي روابط زوجين، مشكل ايجاد مي كند

اين است كه بخاطرلذت هاي دوست داشتني بچه دارشدن ، خواب دچار اختلا لات سختي مي شود. وقتي كم خواب مي شويد، ممكن است در برخورد با اتفاقات بد خود را عصباني و بد خلق و متخاصم ببينيد. نويسنده مطالعه وهمكارش به اين نكته رسيدند كه هر كدام از زوج هايي كه شب قبل كمتر خوابيده باشند، بيشتر دعوا مي كنند و در حل تعارضات بدتر عمل مي كنند. اگر تا به حال شب بيداري را تجربه نكرده باشيد، احتمالا از كم خوابي هاي زياد رنج خواهيد برد. بعد ازتحمل چند شب كم خوابي، افراد مي گويند احساس خستگي نمي كنند ولي در انجام كارهاي ذهني ضعيف عمل مي كنند.

براي بسياري ، اولويت بندي خواب مشكل است- رها كردن ظروف نشسته، و اتاق پذيرايي مرتب نشده سخت است و اينكه گاهي تنها زمان باقي مانده شما را هم در انتهاي يك روز سخت بخواهند بگيرند—ولي اين سختي ها ارزش دارد. اگر همچنان شب ها از خواب بيدار مي شويد تا از كودك خود مراقبت كنيد راه هايي وجود دارد تا بتوانيد خوابتان را برنامه ريزي كنيد. به عنوان مثال، براي خودتان زماني براي خواب در نظر بگيريد، در اين زمان گوشي تلفن يا تبلت به رخت خواب نبريد، با داشتن خواب خوب و سلامت، در طول شب مشغول غلطيدن وچرخيدن در رختخواب نيستيد و حتي خوب است اگر در تختي جدا بخوابيد تا شريك خود را بيدار نكنيد. در باره راه هاي ديگر تقسيم كردن ساعات خواب شبانه فكركنيد در اين‌صورت هر دونفر مي توانند كمي خواب خوب و عميق داشته باشند.

اگربه خوبي استراحت كرده باشيد، روبه رو شدن با هر مساله اي راحت تر و بهتر است. اگر كارتان را سريع تر انجام دهيد، كمتر اشتباه كنيد، و كنترل بيشتري روي احساساتتان داريد و موثر تر خواهيد بود. پس به جاي بيدار ماندن و سروكله زدن با كارهاي خانه، شغل، و مسائل شخصي، كمي بخوابيد و ببينيد كه آيا حل مسائل درصبح آرام راحت تر نيست ؟! اين ضرب المثل را فراموش نكنيد، ” هيچ وقت با عصبانيت به رخت خواب نرويد” در عوض تلاش كنيد” اگر عصباني هستيد، بگوييد دوستت دارم و شب بخير” و ببينيد صبح كه بيدار مي شويد هنوزآن مشكل وجود دارد يا نه؟

۲-به يكديگر اعتماد كنيد!

شب هاي بي خوابي، نوزاد نق نق كنان، و تمام الزامات پدرو مادري به هرمشكل ديگري كه قبل از بچه دارشدن داشتيد اضافه شده است. تبديل شدن به پدر و مادر با وجود تمام لذت ها و شادي هايي كه دارد مي تواند به صورت غير قابل وصفي استرس آور باشد. استرس باعث مي شود به سختي بتوانيد همسري آماده و عاشق باشيد. بنابراين بدانيد وقتي همسرتان به شما تلنگر مي زند، يعني فراموش كرده كاري كه به او محول كرده ايد را انجام بدهد و اين معني را ندارد كه ديگر آنطور كه دلتان مي خواهد مهربان و عاشق نيست. به جاي اينكه عصباني وخشمگين شويد، سعي كنيد اين حقيقت را جايگزين احساس بدتان كنيد كه او دوستتان دارد و احتمالا كم خوابيده و استرس زيادي دارد. سرزنش مشكلات جزئي رابطه به خاطر دلايل خارجي مثل كمبود خواب، يا كم حافظه بودن به علت نگهداري از بچه، مي تواند كمك كند شرايط را تحت نظر داشته باشيد و در صورت امكان از تبديل شدن چيزهاي كوچك به مسائل بزرگ جلوگيري كنيد.

البته اعتماد كردن به يكديگر بسيار سخت است. مخصوصا اگر دچار كم خوابي باشيد، پس سعي كنيد براي خودتان قاوني وضع كنيد. به عنوان مثال هر زمان احساس كرديد ازجانب همسرتان متحمل آزار و اذيت شده ايد با خودتان اين جمله را تكرار كنيد” اين شخصيت واقعي او نيست، اين كمبود خواب است” و يا چيزهاي ديگري مثل اين. همچنين بايد تلاش كنيد به خاطر آوريد دفعه قبل شما كاري مشابه انجام داده و به خودتان يادآوري هر دوي شما مي توانيد اشتباهات زيادي داشته باشيد.

البته، درست نيست كه در برخورد با مسائل جدي بي اعتنا باشيد. همچنان مهم است شرايط را تحت نظر بگيريد.

۳-قدرشناس باشيد

زمان كم و داشتن كارهاي زياد، مي تواند باعث شود هر كدام از شما ، ديگري را مسئول كارها بدانيد. چه كسي وقت دارد بگويد براي درست كردن شام متشكرم وقتي كه شما مشغول آماده كردن بچه براي خوابيدن بوديد؟ ولي كمي حق شناسي مي تواند نتيجه بخش باشد (مشكلات را قابل تحمل تر كند). تحقيقات نشان مي دهد كه هرچه افراد قدرشناس تر باشند، از روابطشان رضايت بيشتري خواهند داشت و اين موضوع به ويژه در دوره هاي گذار مثل بچه دارشدن صحت دارد. پس مسائل كوچك مثل:۱- آگاهي از تلاش هاي همسرتان، ۲-صرف زمان براي داشتن احساس خوشبختي در اين مورد كه در اين سفر پر هرج و مرج همراه همسرتان هستيد، يا۳- بازگشت به زمان هاي قبل كه وقتي همديگر را براي اولين بار ملاقلت كرديد چه احساسي داشتيد و ابراز همان احساسات به همسرتان، اين عوامل مي تواند كمك كند روابطتان صميمانه و برقرار بماند. وقتي شروع به بيان حق شناسي و قدرداني مي كنيد ، احتمالا متوجه مي شويد همسرتان نيز مشتاق است قدر شناسي اش را ابراز كند. و اين احساس چقدر بهتر مي بود كه براي تمام شام هايي كه تهيه كرده بوديد و پوشك هايي كه عوض مي كرديد و فكرمي كرديد به كارهايتان توجه نمي شود، تشكري ازصميم قلب دريافت مي كرديد؟

۴-باهمديگر يك سرگرمي تازه (كه زمان بر نباشد) را شروع كنيد.

تحقيقات نشان مي دهد مشغول شدن ( باهمديگر) به سرگرمي هاي جديد براي زوج ها خوب است و اين موضوع به ويژه طي تبديل شدن زوج ها به پدر ومادر، زماني كه بيشتر وقت شما صرف تمركز بر روي چيزهايي غيراز روابطتتان مي شود، صحت دارد. مخصوصا اگرتشخيص دهيد سرگرمي هاي قديمي كه داشتيد در اين سبك جديد زندگي شما به خوبي قبل عمل نمي كند. مطمئنا وقتي داريد كالسكه بچه را هل مي دهيد، مي‌توانيد به پياده روي (عادتي كه قبلا هم داشتيد) ادامه دهيد ولي ديگر منطقي نيست كه بخواهيد هرهفته تمام طول روز را صرف بالارفتن از كوه كرده يا غذا درست كنيد و در صبح جمعه يك مسابقه دوي ماراتون در تلويزيون ببينيد. پيداكردن يك سرگرمي جديد كه بتوانيد به عنوان يك زوج انجام دهيد ارزشمند است—يك سرگرمي جديد شما دونفر را كنار هم مي آورد و موضوعات جديدي دراختيارتان مي‌گذارد تا باهم گفتگو كنيد، مخصوصا زماني كه اكثر اراتباطات شما مانند يك جلسه كاري بوده است.

منبع:كانون مشاوران ايران-نكات ارتباطي براي والدين جوان

كودكان ويژگي هاي فيزيكي والدينشان را به ارث مي برند، ولي دانشمندان در رابطه با به ارث بردن ويژگي هاي شخصيتي والدين توسط كودكان كمتر مطمئن هستند. برخي از ويژگي هاي شخصيتي كه در كودكان ظاهر مي شوند پايه ي ژنتيكي دارند، ولي در شكل گيري شخصيت چندين ژن نقش دارند. محيط نيز در شكل گيري رشد ويژگي هاي شخصيتي نقش دارند. با وجود اينكه ممكن است كودك شما در برخي ويژگي هاي شخصيتي گرايش ژنتيكي نشان دهند با اين حال اين ويژگي ها زماني خود را نشان مي دهند كه محيط شرايط لازم براي بروز صفات مرتبط با اين ژن ها را فراهم سازد.

ژنتيك و شخصيت
محققين در شكل گيري ويژگي هاي شخصيتي ويژگي هاي ژنتيكي را دخيل مي دانند. ژن‌هاي مختلفي در كودك وجود دارند كه باعث شكل گيري ويژگي شخصيتي كودك مي شوند. در برخي موارد به دليل تاثير شرايط محيطي و يا تاثير ژن هاي ديگر برخي از ژن‌ها فعال و يا غير فعال مي شوند. بر طبق گزارش شبكه ي خبري ژنوم، ژنها از طريق پيام هاي شيميايي مانند ترشح هورمون سرتونين و دوپامين كه مي توانند تاثيرات عميقي بر روي مغز داشته باشند ويژگي هاي شخصيتي فرد مانند اضطراب و خجالتي بودن را تحت تاثير قرار مي‌دهند.

تاثير وراثت در مقابل تاثير محيط
حدود ۴۰ درصد از ويژگي هاي شخصيتي از طريق وراثت به ارث مي رسند، بر طبق نظريه دكتر ديويد فاندر، پرفسور روانشناسي دانشگاه ريورسايد كاليفرنيا، و نويسنده ي «معماي شخصيت». اين نظريه به طور قابل توجهي تاثير محيط را مورد بررسي قرار داده است. فاكتورهاي محيطي به چيزي بيشتر از محل زندگي فردر اشاره دارند؛ تاثيرات فرهنگي و تجربيات اوليه زندگي و شرايطي كه در آن شخص بزرگ شده بر شخصيت فرد اثر گذارند. براي مثال بر طبق نظريه ي دكتر فاندر افرادي كه حامل ژن تاثير گذار بر سروتونين هستند در معرض خطر افسردگي و رفتارهاي ضد اجتماعي بيشتري هستند، اما تنها زماني كه كودكي انها سرشار از استرس و بدرفتاري از سوي محيط باشد.

صفات خانوادگي
حتي دوقلوهاي همسان، كساني كه آرايش ژنتيكي يكسان دارند، ويژگي هاي شخصيتي يكساني ندارند. در حالي كه آنها رفتارهاي شخصيتي نزديك تري در مقابل دوقلوهاي ناهمسان و خواهر و برادهاي غير دوقلو دارند، آنها تنها ۵۰ درصد از ويژگي هاي شخصيتي يكساني برخوردارند بر اساس گفته روانشناس كودك دكتر ديويد شافر در كتابش «جامعه و رشد شخصيت». دوقلوهاي ناهمسان حدود ۳۰ درصد از ويژگي هاي شخصيتي يكساني برخوردارند، در حالي كه خواهر و بردارهاي غير دوقلو ۲۰ درصد از ويژگي هاي شخصيتي يكساني را دارا مي باشند. از لحاظ بيولوژيكي كودكاني كه در يك خانواده بزرگ شده اند از نظر ويژگي هاي شخصيتي تنها ۷ درصد به يكديگر شباهت دارند.

منبع:كانون مشاوران ايران-آيا كودكان شخصيت والدينشان را به ارث مي برند؟

قوانين و مرزها در يك خانواده خانواده ناتني موفق چيست.چه رفتارهايي بايد انجام دهيم و كودكانمان را چگونه تربيت كنيم.
خانواده ناتني موفق
قوانين و مرزها در يك خانواده خانواده ناتني موفق چيست. به خانواده ‌هايي كه در آن يك يا چند نفر از اعضاي خانواده مثل پدر، مادر يا خواهر و برادر ناتني هستند، خانواده تركيبي گفته مي شود. با افزايش آمار طلاق، تعداد خانواده‌ هاي تركيبي (ناتني) نيز رو به افزايش است. زن و مردي كه براي بار دوم ازدواج مي كنند و با فرزندان خود و فرزندان همسرشان زندگي مي كنند، يك خانواده تركيبي تشكيل مي دهند.

چنين خانواده هاي نسبت به خانواده ي اصلي، با مشكلات بيشتري مواجه هستند، زيرا اغلبِ فرزندان با پدر يا مادر ناتني خود سازگار نمي شوند و نمي خواهند با آن ها زندگي كنند. همه اعضاي خانواده تركيبي با چالش هايي روبرو خواهند شد كه بايد براي رفع آن راه حل هايي پيدا كرد تا خانواده به يك محيط سالم براي رشد اعضا تبديل شود.

يكي از راه كارهايي كه به سازگار شدن اعضا كمك مي كند، تعيين قوانين و محدوديت هاست. در اين بخش در مورد بايدها و نبايد تعيين قوانين در خانواده هاي تركيبي صحبت خواهيم كرد.

شماره مشاوره روانشناسي
اصول تعيين قوانين و مرزها در خانواده ناتني موفق
تعيين مرزها و تنظيم قوانين خانواده مي تواند در هر خانواده اي دشوار باشد. اما اين موضوع در خانواده هاي تركيبي پيچيده تر نيز مي شود زيرا:

اعضاي هر خانواده، ايده متفاوتي درباره قوانين و محدوديت ها دارند.
فرزندان و والدين ناتني هنوز همديگر را به خوبي نمي شناسند و با هم سازگار نشده اند.
اغلب كودكان و نوجوانان دوست ندارند كه والدين ناتني جديد به آن ها بگويند چه كار كنند.
كودكاني كه در دو خانواده متفاوت زندگي كرده اند، ممكن است دو مجموعه قانون متفاوت را تجربه كرده باشند.
با اين حال، فاكتورهايي كه در يك خانواده ي تني، باعث ايجاد سازندگي و قوي شدن پيوند بين اعضاي خانواده مي شود، مي تواند به خانواده هاي تركيبي نيز كمك كند. براي مثال

نشان دادن گرمي، ابراز محبت و ايجاد صميميت
علاقه مند بودن و گوش دادن به دغدغه ها و نظرات همه اعضا
تعيين قوانين، انتظارات و پيامدهاي محكم و روشن براي كودكان
قوانين در خانواده هاي ناتني موفق
زماني كه دو خانواده دور هم جمع مي شوند و با هم زندگي مي كنند، بايد براي اعضاي خانواده محدوديت ها، مسئوليت ها و قوانيني در نظر گرفت؛ اما بهتر است قبل از تعيين قوانين جديد، مدتي را براي وفق پيدا كردن اعضاي خانواده با شرايط جديد در نظر بگيريد، زيرا اگر قوانين زياد و سخت گيرانه اي را از همان ابتدا تعيين كنيد ممكن است فرزندان ناراضي باشند و در برابر انجام دادن آن ها مقاومت كنند.

منبع:فارسيدو-ساخت خانواده ناتني موفق

از نظر فرهنگي و در طول تاريخ هميشه زن و مرد ايده آل در ذهن مردم،حالتي تصور مي شده كه در آن مرد،بزرگ تر از زن باشد.امروزه با تغيير ارزش ها، ازدواج هايي با شرايط معكوس سنتي، يعني بزرگ تر بودن دختر از پسر را شاهد هستيم.

تفاوت سني در ازدواج

از نظر فرهنگي و در طول تاريخ هميشه زن و مرد ايده آل در ذهن مردم، حالتي تصور مي شده كه در آن مرد، بزرگ تر يا لااقل هم سن با زن باشد.امروزه با تغيير ارزش ها، ازدواج هايي با شرايط معكوس سنتي، يعني بزرگ تر بودن دختر از پسر را شاهد هستيم.

از آنجا كه دختران زودتر از پسران به بلوغ جسمي مي رسند و جامعه نيز از دخترها زودتر از پسرها انتظار رفتار بزرگسالانه دارد، بنابراين نگرش جامعه به كم سن بودن دخترها در ازدواج مثبت تر است.در عين حال با تغيير سبك زندگي، ادامه تحصيل دخترها و شاغل بودنشان، شرايط نسبت به گذشته تغيير كرده است.

تفاوت سن زن و مرد

تحقيقات صورت گرفته درمورد تفاوت سن زن و مرد نشان مي دهد كه :

در ازدواج ميان دو فرد مجرد، معمولا دخترها نسبت به پسرها كم سن و سال تر هستند.

مواردي كه زن براي دومين بار ازدواج مي كند و مرد براي اولين بار، تفاوت سني و بزرگ تر بودن دختر آشكار تر است.

اما چرا بزرگ تر بودن دختر از پسر همچنان يك ويژگي منفي محسوب مي شود؟

دردسرها يا مشكلات احتمالي بزرگ تر بودن دختر در زندگي مشترك چيست؟

مشكلات احتمالي بزرگ تر بودن دختر در زندگي مشترك

صرف نظر از بزرگ تر بودن دختر يا پسر، فاصله سني زياد موضوعي است كه مي تواند باعث فاصله دنياي روانشناختي بين زن و مرد شود.

از جمله مشكلات و چالش هاي احتمالي بزرگ تر بودن دختر در سايت مشاوره ازدواج مطالعه كنيد.

مخالفت خانواده با ازدواج

عمده ترين دلايل مخالفت خانواده با ازدواج مخالفت خانواده ها مي تواند به صورت مستقيم يا غير مستقيم ابراز شود.

در مخالفت غير مستقيم خانواده روي خوشي به تصميم فرزندشان نشان نمي دهند يا به گرمي از ازدواج و انتخاب او استقبال نمي كنند.

به عنوان مثال والدين ممكن است بگويند:

“ما نظري نداريم، هر جور ميل خودته، علف بايد به دهن بزي شيرين باشه، تو قراره باهاش زندگي كني ببين مي توني باهاش ده سال ديگه بسازي و همينجوري عاشقش بموني؟”

دلايل مخالفت خانواده با ازدواج 

دلايل مخالفت خانواده با ازدواج را مي توان در تقسيم بندي زير مطرح نمود:

براي ازدواج زود است

خانواده ها ممكن است معتقد باشند فرزندشان هنوز به رشد و بلوغ عاطفي لازم نرسيده اند و انتخاب شان نادرست و يك انتخاب زودگذر و موقتي است كه بايد مقابل آن بياستند.

دليل مخالفت خانواده پسر ممكن است اين باشد كه پسرشان هنوز از نظر شغلي در وضعيت باثباتي قرار ندارد يا اينكه هنوز خدمت سربازي اش را تمام نكرده.

خانواده دختر نيز ادامه تحصيل دخترشان را ملاك قرار مي دهند و ممكن است ازدواج را مانع پيشرفت فرزندشان بدانند و با او مخالفت كنند.

شرايط مالي براي ازدواج مهيا نيست

آماده نبودن جهيزيه كامل يكي از دلايل مخالفت خانواده دختر است.خانواده پسر نيز ممكن است نداشتن بوجه كافي جهت مخارج عروسي، تهيه خانه و… را به عنوان دليل مخالفت خود بيان كنند.

از انتخاب فرزندشان ناراضي هستند

ممكن است والدين به قضاوت روي آورند و بگويند.ساير دلايل و راه حل هاي مخالفت والدين با ازدواج را در سايت مشاوره ازدواج دات كام مشاهده كنيد.

سوال هاي خوب در جلسه خواستگاري

اگر دختر و پسر از تفاوت هاي فردي و خانوادگي يكديگر مطلع باشند مي توانند تصميم درست بگيرند. در جلسات خواستگاري وقتي دختر و پسر به طور خصوصي با هم صحبت مي كنند پرسش هايي كه از هم مي پرسند به آنها كمك مي كند بعضي از تفاوت هاي خانوادگي خود را بشناسند.

1. خانواده براي تو چقدر اهميت دارد؟
2. احساس ات درباره شيوه اي كه والدين ات تو را بزرگ كرده اند چيست؟
3. والدين ات اهل كجا هستند و كجا بزرگ شدند؟ درباره ريشه هاي فرهنگي و مليتي آنها چه مي داني؟
4. چه سنت هايي در خانواده شما اهميت داشته اند؟ دوست داري فرزندانت هم اين سنت ها را ادامه بدهند؟
5. روابط تو با برادرها و خواهرهايت چگونه است؟ نزديكترين عضو خانواده به تو كيست؟
6. بزرگترين نزاعي كه با خانواده خود داشتي چه بوده است؟ آيا اين مسئله كاملا حل شده است؟
7. چند وقت يك بار خانواده ات را مي بيني؟ فكر مي كني همين مقدار كافي است؟
8. آيا در زمان كودكي تو والدين ات با هم درگيري و نزاعي شديدي پيدا كردند؟ چه احساسي نسبت به آن وضعيت داشتي؟
9. نسبت به حفظ روابط خانوادگي با اقوام احساس تعهد مي كني؟ به نظر تو كار درستي است كه با بخشي از اعضاي فاميل قطع رابطه كنيم؟
10. در بين اقوام ات چه كسي براي تو فرد محبوبي است؟ چه چيزي او را تا اين حد ويژه كرده است؟
11. در مدت آشنايي چه رفتارهايي از طرف خانواده من باعث ناراحتي تو شده است؟ فكر مي كني مي توانيم موضوع را حل كنيم؟
12. معمولاً از شهرهاي ديگر مهمان براي شما مي آيد؟ اگر به خانه ما آمدند دوست داري چقدر آنجا بمانند؟
13. نسبت به عضوي از اعضاي خانواده خود حسادت مي كني؟ چرا؟
14. اگر بچه داشته باشيم مايلي چند وقت يك بار پدربزرگ و مادربزرگ خود را ببيند؟ درباره اينكه بچه ها وقت زيادي را با پدربزرگ و مادربزرگ يا ساير بستگان بگذرانند، نگراني خاصي داري؟

برترين نكات مشاوره اي ازدواج در سايت مركز مشاوره ازدواج براي شما فراهم شده است.

مشكلات نوجوانان با والدين، مشكلات بين والدين و فرزندان، اختلاف بين والدين و فرزندان دختر و پسر شما در حال رشد و پيدا كردن استقلال خود مي باشد. علاوه بر اين توانايي‌هاي تفكر انتقادي و همدردي او نيز در حال بهبود است و مي‌تواند مسائل را از ديدگاه ديگران راحت‌تر ببيند و درك كند. در سن ۱۶ سالگي، نوجوان اغلب مشغول كشف و پرداختن به علايق و فعاليت هاي خود مي باشد.

كودكان در اين گروه سني ممكن است مشكلات نوجوانان با والدين زير را نشان دهد. بنابراين نگران نباشيد و در صورت مشاهده اين موارد رفتار بدي نشان ندهيد.

نگراني بيشتري در مورد شكل بدن، ظاهر و لباس.
بدخلقي شديد بخصوص با والدين
نشان دادن علاقه زياد به گروه هاي دوستي
ناديده گرفتن والدين
استرس ناشي از تكاليف و شرايط مدرسه
مشكلات غذا خوردن (پرخوري يا كم خوري)
افسردگي و اضطراب زياد كه ممكن است باعث رفتار هاي نگران كننده اي مانند اعتياد شود.

حل مشكلات نوجوانان با والدين
ممكن است وسوسه شويد كه فرزندتان را نزديك نگه داشته و او را كنترل كنيد.

با اين حال، والدين بايد به فرزندان خود بياموزند كه چگونه استقلال داشته باشند و ارتباط نوجوان با والدين را باز نگه دارند تا فرزندان بتواند سوالاتي بپرسد و در مورد تصميمات مهم زندگي اطلاعات لازم را دريافت كند.

شايد به نظر برسد كه نوجوان نمي خواهد از شما بگيرد اما در تصميم گيري هاي خود نياز به يك راهنما دارد، همين تضاد حل مشكلات نوجوانان با والدين را دشوار مي كند. بنابراين هنگامي كه براي مشورت پيش شما آمد به خوبي و بدون قضاوت به حرف هاي او گوش دهيد و به خاطر داشته باشيد كه نبايد مشكلات او را كوچك و بي اهميت نشان دهيد.

۱. به او اجازه دهيد اشتباه كند.

به او بگوييد كه همه انسان ها اشتباه مي كند ولي به او بفهمانيد كه برخي از اشتباهات صدمه هاي جبران ناپذيري به همراه دارند. مي توانيد براي نزديك شدن به آن ها از خاطرات خود يا تجربياتي كه شنيده ايد براي آن ها بگوييد تا هم منظور خود را بهتر بيان كنيد هم به آن ها نزديك تر شويد.

توجه داشته باشيد كه عادي است كه نوجوانان ۱۶ ساله بيشتر به همسالان خود توجه كنند تا والدينشان، اما كودكاني كه در خانواده خود به خوبي پرورش يافته باشند به تلاش هاي والدين براي حفظ ارتباط پاسخ مي دهند. به ياد داشته باشيد كه تنبيه فقط نوجوان را از شما دور مي كند، بنابراين براي بهبود مشكلات نوجوانان با والدين بهتر است كه به مشاور مراجع كنيد زيرا نوجوان بهتر به حرف مشاور گوش مي دهد.

۲.احساساتي نشويد

براي بهبود مشكلات نوجوانان با والدين به خود يادآوري كنيد كه آنچه او مي گويد و انجام مي دهد بازتابي از رفتار شما نيست. ممكن است از رفتار او خوشتان اما نبايد آن را جدي بگيريد يا ناراحت شويد.

۳.دوستان نوجوان خود را ملاقات كنيد و بشناسيد.

حتما با دوستان فرزند خود ارتباط برقرار كنيد به احتمال زياد فرزند شما از اين كار خوشش نخواهد آمد ولي مي توانيد او را براي شام يا ناهار دعوت كنيد و كمي با او آشنا شويد. بهتر است شماره او را نيز داشته باشيد يا با خانواده او نيز آشنا شويد. حل مشكلات نوجوانان با والدين سخت مي باشد و كودك شما ممكن است مانع شود كه با دوستان او ارتباط برقرار كنيد اما شما بايد راه خود را پيدا كنيد.

۴.مشكلات نوجوانان با والدين، به رشد نوجوان خود احترام بگذاريد

نوجوانان هنوز نياز به تربيت دارند، اما بيش تر از آن به تعادلي بين نظم، راهنمايي و حمايت نيازمند هستند. وقتي والدين مي گويند زمان ما همه چيز سخت تر بود، باعث مي شوند كه نوجوان نتواند در مورد احساسات خود صحبت كند. به ياد داشته باشيد كه نوجوان از شما مي خواهد كه با آن ها بيشتر شبيه بزرگسالان رفتار كنيد.

۵. براي نوجوان خود مرز ايجاد كنيد

نوجوانان سركش و خشمگين به قوانين مشخصي نياز دارند كه در صورت شكستن اين قانون با پيامدهاي واضحي روبرو شوند. براي مشكلات نوجوانان با والدين با او گفتگو كنيد تا بدانند وقتي قوانين گفته شده زير پا گذاشته مي شوند، چه انتظاري داشته باشند.

براي مشكلات نوجوانان با والدين توضيح دهيد كه اين قوانين كمك مي كند تا او را ايمن و از آسيب دور نگه داريد. عشق خود را به فرزندتان ابراز كنيد. حتي نوجوانان عصباني مي خواهند بدانند كه والدينشان آن ها را دوست دارند و به آن ها اهميت مي دهند.

۶. از نوجوان خود انتظارات معقول داشته باشيد

انتظار كامل بودن از نوجوانان معقول نيست، براي بهبود مشكلات نوجوانان با والدين بايد درك كنيد كه مغز نوجوان تا اواسط دهه ۲۰ به طور مداوم در حال رشد و تغيير است. بنابراين، اطلاعات را بسيار متفاوت پردازش مي كند. علاوه بر اين هورمون ها مي توانند شرايط را پيچيده تر كنند. بنابراين والدين نوجوانان عصباني بايد انتظارات متناسب با سن نوجوان خود را داشته باشند و نه بيشتر.

۷. مشكلات نوجوانان با والدين، فعاليت هاي مشترك

نوجوانان علايق زيادي دارند كه مي توان از آن ها به عنوان وسيله اي براي ارتباط با آن ها استفاده كرد. شايد نوجوانان شما به نوشتن، هنر، خياطي يا آشپزي علاقه دارند. آن ها در كلاسي كه دوست دارد ثبت نام كنيد و با آن ها در كلاس ها شركت كنيد.

۸. اضطراب آن ها را درك كنيد

بهبود مشكلات نوجوانان با والدين اهميت زيادي دارد. همه ما نوجوان بوده ايم و سردرگمي و تغييراتي را كه بايد با آن سازگار شويم را درك مي كنيم. با درك كردن آن ها يك خروجي و منبعي براي آرامش براي آن ها فراهم مي كنيم. بيشتر اوقات، متوجه خواهيد شد كه مي توانيد با نااميدي آنها ارتباط برقرار كنيد و در اين هنگام با توصيه هاي مناسب مي توانيد به آن ها كمك كنيد.

نوجوان سالم
براي اطمينان از سلامتي نوجوان خود حتما موارد زير را در خانه رعايت كنيد:

نوجوان خود را به فعاليت بدني تشويق كنيد. براي بهبود مشكلات نوجوانان با والدين مي توانيد او را در كلاس هاي مختلف يا باشگاه ثبت نام كنيد فقط پيش از آن حتما بگذاريد او نظر بدهد و براي او تصميم گيري نكنيد.
زمان صرف غذا براي خانواده ها بسيار مهم است. غذا خوردن در كنار يكديگر به نوجوانان كمك مي كند تا انتخاب هاي بهتري در مورد غذاهايي كه مي خورند داشته باشند، وزن سالم را افزايش مي دهد و به اعضاي خانواده شما فرصت مي دهد تا با يكديگر صحبت كنند.
تلويزيون را از اتاق خواب نوجوان خود دور نگه داريد و محدوديت‌هايي را براي زمان استفاده از صفحه نمايش، از جمله تلفن‌هاي همراه، رايانه، لپ تاب، بازي‌هاي ويديويي، و ساير دستگاه‌ها تنظيم كنيد.
اطمينان حاصل كنيد كه كودك شما هر شب به ميزان توصيه شده مي خوابد: براي نوجوانان ۱۳ تا ۱۸ سال، ۸ تا ۱۰ ساعت در هر شبانه روز.
علل تعارض نوجوانان با والدين
عوامل زيادي وجود دارد كه مي تواند در بروز مسائل خشم و سرپيچي در نوجوانان نقش داشته باشد. برخي از نوجوانان براي يادگيري نحوه مديريت سالم احساسات و مقابله با استرس به كمك بيشتري نياز دارند بنابراين بهبود مشكلات نوجوانان با والدين اهميت زيادي دارد و مي تواند كمك زيادي به آن ها كند.

منبع:كانون مشاوران ايران-۱۰ مشكلات نوجوانان با والدين + راه حل قطعي

علائم والدين مضطرب

برخي از والدين بدون اينكه متوجه باشند، رفتارهاي نادرستي انجام مي دهند كه باعث ايجاد اضطراب در فرزندشان مي شود؛ ميزان بالاي اضطراب و استرس اثرات منفي و مخربي در آينده كودكان مي گذارد.

والدين مضطرب

اين والدين معمولا به دنبال اين هستند كه فرزندشان هيچ كمبودي احساس نكند و نگرانند كه مبادا مشكلي براي آن ها پيش بيايد، اين والدين حتي با تغييرات آب و هوا هم نگران مي شوند، زيرا مي ترسند كه فرزندشان بيمار شود يا آسيبي ببيند.

در اين قسمت از مشاورانه قصد داريم علائمي كه نشان دهنده والدين دلواپس و نگران است را بيان كنيم.

والدين مضطرب – والديني كه مدام با نگراني با فرزندشان صحبت مي كنند.
والدين مضطرب به طور مداوم در مورد احتمال آسيب ديدن و با ابراز نگراني با كودك خود صحبت مي كنند. براي مثال دائما به كودك مي گويند، مراقب باش زمين نخوري، با احتياط حركت كن و از اين دست جملات. ترس هاي زياد آن ها در مورد فرزندشان به يك فوبيا تبديل شده است.

اگر شما از اين دست والدين هستيد باي بدانيد كه، انجام اين كار و تكرار اين رفتارها باعث ايجاد اضطراب در فرزند شما مي شود، شما بايد خود را كنترل كنيد و بهتر است به جاي تذكر دادن و ابراز نگراني، راه كارهايي كه باعث جلوگيري از آسيب خوردنش مي شود را به او ياد بدهيد.

چيزهاي مختلفي را از دسترس كودك خارج مي كنند.
والديني كه چيزهاي خاصي را از دسترس كودك خود خارج مي كنند نيز والديني مضطرب هستند. گاهي اوقات ترس هاي ما بي جا و احمقانه است. كودك شما نبايد با ترس هاي شما بزرگ شود، زيرا اين باعث ايجاد استرس و اضطراب زياد در او خواهد شد.

شما بايد دليل و منشا ترس هاي خودتان را شناسايي كنيد و هر نوع محركي كه باعث افزايش اين ترس مي شود را از محيط حذف كنيد. اگر نتوانيد با اين كار، ترس خود را كنترل كنيد بايد حتما از مشاور كمك بگيريد.

كودك خود را ۲۴ ساعت زير نظر دارند.
والدين مضطرب عموما دچار وسواس هستند و هر ثانيه كودك خود را تحت نظر دارند و حواسشان به او است و حتي كوچك ترين اشتباه فرزندشان را به او گوشزد مي كنند؛ اين رفتار والدين، كودك را كلافه مي كند.

شما بايد اين را بدانيد كه كنترل همه چيز در دست شما نخواهد بود. شما بايد فقط روي بخشي از كارها و رفتارهاي كودك تمركز داشته باشيد و بهتر است كه او را به حال خودش بگذاريد.

علائم والدين مضطرب

تنفس و كنترل اضطراب
۱۰ تمرين تنفس كه به كنترل اضطراب كمك مي كند
همه خواسته هاي كودكشان را برآورده مي كنند.
والديني كه همه درخواست هاي فرزند خود را برآورده مي كنند تا مبادا ناراحت شود يا غر بزند و همچنين والديني كه به طور مدام دنبال راضي كردن فرزند خود هستند، جز والدين مضطرب و هميشه نگران دسته بندي مي شوند.

گاهي لازم است كه خواسته هاي كودك را ناديده بگيريد و به دنبال برآوده كردن همه خواسته فرزند خود نباشيد.

مدام از فرزندشان سوال مي پرسند.
از آن جا كه والدين مضطرب، هميشه نگران و دلواپس هستند، دوست دارد از كوچك ترين جزئيات همه چيز مطلع باشند. به همين خاطر مدام از فرزند خود سوال مي پرسند تا جزئيات كارها و اتفاقات آن ها را بفهمند و اگر فرزندشان اشتباهي كرده باشد، با اغراق و بزرگنمايي با آن موضوع برخورد مي كنند.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-علائم والدين مضطرب -خطر را شناسايي كنيد

راه هاي ارتباط موثر با والدين به صورت دسته بندي شده در زمينه تربيت كودك و نوجوان آورده شده است.

تربيت فرزند هرگز كار آساني نيست، اما از طريق ارتباط كلامي والدين با فرزندان مي توانيد فرزند خود را طوري تربيت كنيد كه آينده فرزند خود را تضمين كنيد. والدين فقط بايد از كلمات يا زباني استفاده كنند كه با سن فرزندشان مناسب باشد و هرگز بر سر آن ها فرياد نزنيد و كلمات مبتذل نگوييد.

راه هاي ارتباط موثر با والدين
صبور بودن. اين يك مورد مهمي است، صبور بودن يك نوع مزيت مي باشد و از راه هاي ارتباط موثر با والدين مي باشد.
گوش دادن. در حاليكه اكثر والدين بر اين باورند كه در حين صحبت كردن بچه هايشان به طور واقعي به حرفهايشان گوش مي دهند، ولي شما به راحتي مي توانيد از طريق بيان كردن اظهارنظرهاي كوتاه باعث شويد كه فرزند شما اولويت هاي مدنظرتان را در نظر داشته باشد. …
شناخت.
همساني.
همدلي يك وش برقراري صحيح ارتباط والدين با فرزندان
توانايي مربوط به بيان كردن دوست داشتن.
سختگيري نكردن.
انعطاف پذيري از راه هاي ارتباط موثر با والدين
به كودكتان ياد دهيد كه چگونه احساسات خودش را بروز دهد و آن را درك كند، وقتي فرزندتان احساسات خود را بيان مي كند، بدون قضاوت به آنچه مي گويد گوش داده و احساسات او را درك كنيد.
اگر مطمئن نيستيد كه بايد چه چيزي بگوييد يا چگونه آن را بگوييد، لازم نيست فوراً پاسخ دهيد مي توانيد با مشاور مشورت كنيد و سپس به او پاسخ دهيد.
اهميت ارتباط كلامي والدين با فرزندان چيست؟
ارتباط شامل انتقال اطلاعات از فردي به فرد ديگر است و مي تواند شفاهي (غيركلامي)، مثبت يا منفي، مؤثر يا بي اثر باشد. ارتباط موثر والدين با فرزندان بسيار ضروري است و والدين بايد مشاوره رابطه والدين با فرزند را ياد بگيرند.

ارتباط كلامي والدين با فرزندان مي تواند نه تنها براي كودك بلكه ساير اعضاي خانواده نيز مفيد مي باشد و باعث نزديكي اعضاي خانواده به يكديگر مي شود. اين امر منجر به ايجاد يك رابطه شادتر و سالم تر بين طرفين مي شود و مشكلات روابط را به حداقل مي رساند.

ارتباطات ناكارآمد يا مضر بين فرزندان و والدين ميتواند باعث شود كه كودكان باور كنند كه آن ها بي‌اهميت هستند يا درك نمي شوند. عزت نفس پايين آن ها به مرور پايين مي آيد و ممكن است تصميم‌گيري را براي آن ها دشوار كند.

اكثر كودكاني كه بدون ارتباط صحيح بزرگ شده اند والدين خود را غيرقابل اعتماد مي دانند. آن ها ترجيح مي دهند مشكلات را براي خود نگه دارند يا با دوستان به اصطلاح خود در ميان بگذارند، زيرا مي دانند كه حمايت والدين خود را دريافت نمي كنند.

به همين دليل براي والدين بسيار حياتي است كه ارتباطي سازنده و مؤثر با فرزندان خود برقرار كنند و اعتماد به نفس و حمايت كافي را به كودك خود ارائه دهند.

والدين خوب به چه معنايي مي باشد؟
والدين مناسب مطلع مي باشند كه فرزندان خودشان را در چه زماني آزاد بگذارند.

ما نياز داريم كه نحوه تفكر مستقل، حل كردن مشكلات و داشتن يك اعتماد عميق به توانايي هاي خودشان را به فرزندانمان آموزش دهيم.

با توجه به زمان و كارايي موجود، كاري كه والدين براي فرزندان خودشان انجام مي دهند، عبارت از مواردي مي باشد كه خود فرزندان به راحتي مي توانند براي خودشان انجام بدهند.

چهار سبك ارتباط والدين با فرزندان
اين سبك هاي سرپرستي در چهار گروه گسترده اي قرار مي گيرند كه به صورت كلي مورد پذيرش قرار گرفته است.

هر چند كه محققان مختلف، عناوين مختلفي را براي اين سبك ها در نظر گرفته اند، ولي معمولا اين سبك ها به اين صورت نامگذاري مي شوند:

قدرت طلب،
مقتدر،
آسان گير
دخالت نكننده.
والدين قدرت طلب سخت گير
كنترل كننده هستند.
تعامل والدين با فرزندان
۸ روش براي تبديل شدن به والدين بهتر و ارتباط والدين با فرزندان شامل:

اجتناب كردن از مقايسه و لقب گذاري. شما مي توانيد يك نوع والديني باشيد كه زمان خودش را صرف آموزش دادن روش ها، عادت ها و رفتار هاي خوب به كودكانش مي كند. …
حرف هايي كه مي گوييد را انجام بدهيد.
اجازه بدهيد كه فرزند شما اشتباهاتي انجام بدهد.
هيچ كاري انجام ندهيد. …
مصرف غذاي خودتان را به عنوان ابزاري براي راحتي يا تشويق كردن استفاده كنيد.
نسبت به رفتار “بد” بي توجه باشيد.
به قدرت خودتان اعتماد داشته باشيد.
نسبت به پذيرفتن تغييرات آمادگي داشته باشيد.

منبع:كانون مشاوران ايران-راه هاي ارتباط موثر با والدين | ۴۰ تكنيك معجزه آسا

ترس از مرگ (Thanatophobia ) به طور ذاتي در تمام انسان ها ديده مي شود. انسان از بدو زندگي به دنبال اميد، آرزو و اهداف خود مي رود و مرگ دقيقا برعكس تمام اين چيزها مي باشد بنابراين طبيعي است كه انسان از مرگ بترسد.

اما زماني اين ترس تبديل به فوبيا مي شود كه زندگي روزانه فرد را مختل كرده و اجازه داشتن يك زندگي عادي و شاد را از فرد بگيرد. شايد اساسي ترين دليل ترس از مرگ اين باشد كه تصور مشخصي از مرگ نداريم و اين امر مي تواند ترسناك و دلهره آور باشد.

ترس از مرگ در روانشناسي پديده پيچيده اي مي باشد كه به علائم و نكات زيادي بستگي دارد در ادامه توضيحات كاملي در اين مورد فراهم شده است:

مفهوم ترس از مرگ
بسياري از افراد تصور مي كنند كه ترس از مرگ تنها مربوط به اتفاقات پس از مرگ مي باشد، اما ترس از مرگ مي تواند شامل نحوه يا پروسه مرگ باشد.

بسياري از افراد با بالا رفتن سن و بيماري دچار اين ترس و وحشت مي شوند، معمولا افراد پس از مرگ دوستان و اطرافيانشان نيز درگير اين ترس مي شوند.

ترس از مرگ در كودكان
بسيار ديده مي شود كه كودكان ترس از مرگ والدينشان را دارند كه مي تواند باعث اضطراب و استرس آن ها شود. كودكان نمي توانند مانند بزرگسالان فكر كنند و موضوع مرگ مي تواند براي آن ها بسيار ترسناك باشد نبايد اين موارد به عنوان اختلالات رواني در نظر گرفته شود اما بهتراست كه با روانشناس يا روانپزشك در ميان گذاشته شود.

كودك شما ممكن است از خواب بيدار شود و تنفس شما را در خواب چك كرده يا حتي شما را بيدار كند، نبايد ناراحت يا عصبي شويد و بهتر است اين اضطراب كودك خود را درك كنيد.

درمان ترس از مرگ
علائم ترس از مرگ
علائم اين فوبيا هميشگي نيست و شما ممكن است علائم ذيل را فقط هنگام فكر به مرگ عزيزان خود تجربه كنيد. علائم فوبيا مرگ شامل موارد زير مي باشد:

حملات پانيك
اضطراب بالا
سرگيجه
سردرد
تعريق
افزايش ضربان قلب
دل درد
حالت تهوع
فوبيا مرگ مي تواند تاثيرات رواني زير را نيز به دنبال داشته باشد:

دوري از خانواده و عزيزان
خشم و عصبانيت
ناراحتي و افسردگي
احساس گناه
نگراني بيش از اندازه
ترس از پيري و مرگ
علل ابتلا به ترس از مرگ
برخي از عوامل مي تواند باعث ايجاد اين فوبيا در افراد شود كه در ادامه به طور كامل به آن ها پرداخته شده است:

تجربه اتفاقات و ماجراهاي نگران كننده در گذشته
كمرويي و خجالتي در زمان كودكي
اختلالات رواني
ترس از اينكه قرار است آينده اي نامعلوم و عجيب را تجربه كنند.
سن: طبق تحقيقات صورت گرفته آمار ترس از پيري و مرگ در دهه دوم زندگي بالا رفته و سپس به مرور روند نزولي پيدا مي كند.
بالا بودن سن والدين: افراد در سنين بالا ترس كم تري از مرگ دارند. البته هرچقدر هم كه افراد مسن از روند پيري و مرگ خود بترسند‌، از ترس فرزندانشان كم تر مي باشد.
عدم تواضع: عدم تواضع مي تواند باعث افزايش نگراني افراد شود. تواضع بالا باعث مي شود كه افراد بيش تر آماده مرگ باشند و براي مسائل مهم آمادگي بالاتري داشته باشند.
مشكلات سلامتي: مشكلات سلامتي كه شامل مشكلات جسماني و رواني مي شود باعث افزايش نگراني و اضطراب افراد در مورد مرگ مي شود.
جنسيت: زنان و هم مردان هردو در برخي از شرايط ترس از مرگ را تجربه مي كنند اما براساس تحقيقات انجام شده زنان، در دهه پنجم زندگي نيز با ترس از مرگ مواجه مي شوند.
از دست دادن كنترل: برخي از امور غيرقابل پيشبيني مانند مرگ در زندگي توسط خود فرد قابل كنترل نيست. برخي از افراد با انجام چك آپ و مراجعه مكرر به دكتر سعي ميكنند آن را كنترل كنند. اين افراد ممكن است به وسواس يا اضطراب شديد دچار شوند كه باعث اختلال در زندگي آن ها مي شود.

منبع:كانون مشاوران ايران-درمان ترس از مرگ| سايه سياه مرگ را از زندگيت دور كن

آيا زنم به من خيانت مي كنه؟

در روابط زناشوئي چيزي به اسم يك رابطه كامل موجود نمي باشد.
و متاسفانه با اين كه شما فكر مي كنيد همسرتان به شما علاقه دارد.
احتمال خيانت كردن موجود مي باشد.
11 نشانه ظريف خيانت همسر
براي شناسايي يك متقلب از متخصص كمك بگيريد. براي چت آنلاين با شخصي در حال حاضر اينجا را كليك كنيد .

اين يك اتفاق بسيار رايج است. متوجه مي‌شويد كه شريك زندگي‌تان خيانت كرده است و تعجب مي‌كنيد كه چگونه آن را نديده‌ايد. از خود مي‌پرسيد: «آيا علائم هشداردهنده‌اي وجود داشت؟ آيا من آنها را ناديده گرفتم؟»

شايد شما به سادگي نمي دانستيد كه به دنبال چه چيزي باشيد. اگر اينطور است، در اينجا 10 نشانه معمول و در عين حال ظريف وجود دارد كه ممكن است نشان دهد شريك زندگي شما در حال بازي كردن است … و در مورد آنها چه بايد كرد.

1. آنها فرم گرفته اند
خوب، پس من مي توانم همه شما را بشنوم كه فرياد مي زنيد، “چرا با كسي كنار مي آيي اگر مي دانستي قبلا خيانت كرده است؟” و البته، در ذهن منطقي ما، همه ما مي دانيم كه اين معقول ترين ايده نيست. با اين حال، بسياري از ما آنجا بوده‌ايم، و خودمان را متقاعد كرده‌ايم كه اين بار متفاوت خواهد بود، زيرا عشق ما به نوعي منحصر به فرد و خاص است. برخي از ما حتي عاشق افرادي مي شويم كه هنوز در رابطه هستند، به خصوص زماني كه آنها ناراضي هستند و به ما مي گويند: “مدت زيادي است كه بين ما گذشته است” و “من آنها را براي شما ترك مي كنم.”

اين كه آيا شريك فعلي شما قبل از اينكه شما را ملاقات كند به كسي خيانت كرده است يا اينكه رابطه شما با او قبل از پايان رسمي رابطه قبلي شروع شده است، معمول است كه سعي كنيد خود را متقاعد كنيد كه “او خيانتكار نيست”، “او خيانتكار نيست” /او فقط به اين دليل اين كار را كرد كه رابطه آنها ناراضي بود، و، “با من فرق مي كند زيرا او من را دوست دارد.”

با اين حال، واقعيت خشن اين است كه اگر آنها آماده تقلب در زماني كه شرايط در يك رابطه سخت مي‌شود، تقريباً مي‌توانيد تضمين كنيد كه در زماني كه رابطه شما به زمين‌هاي سنگي برخورد مي‌كند، همين موضوع روي كارت خواهد بود. و همه چيز تقريباً هميشه در يك نقطه دشوار مي شود.

درست است كه برخي افراد واقعاً مي توانند تغيير كنند، و نبايد براي هميشه به خاطر اشتباه قبلي مجازات شوند. اما قبل از اينكه خيلي عميق شويد، از خود بپرسيد كه آيا اين خطري است كه شما آماده پذيرش آن هستيد يا خير. مهم‌تر از آن، شايد بپرسيد كه آيا مي‌توانيد به اندازه كافي به اين شخص اعتماد كنيد تا در آينده رابطه اي امن و پايدار با او داشته باشيد.

2. آنها در مورد رمز عبور خود رازدار هستند
البته، زماني و مكاني وجود دارد كه همه ما به كمي حفظ حريم خصوصي نياز داريم، اما اگر در يك رابطه امن و قابل اعتماد هستيد و چيزي براي پنهان كردن نداريد، واقعاً نيازي به پنهان كاري در مورد رمزهاي عبور خود نيست. به هر حال، اعتماد از هر دو طرف است. اگر شريك زندگي شما با شما باز است و مشكلي با دانستن رمزهاي تلفن يا فيس بوك او ندارد، بعيد است كه به اندازه كافي مشكوك باشيد كه به آنها رديابي كنيد.

اگر در عوض رمز عبور خود را به هر قيمتي مخفي نگه دارند، ديواري از بي اعتمادي ايجاد مي شود و وسوسه فحاشي مي تواند رشد كند و رشد كند. اگر شريك زندگي شما در مورد رمزهاي عبور تلفن، فيس بوك و رايانه خود بسيار حساس است، ممكن است بخواهيد از خود بپرسيد كه آيا چيزي وجود دارد كه او ترجيح مي دهد شما نديده باشيد.

ممكن است دليل واقعي براي آن وجود داشته باشد، بنابراين در نظر بگيريد كه در مورد آن به روشي غير اتهامي از آنها بپرسيد. اگر حالت تدافعي پيدا كنند و با جملاتي مانند “آنها خصوصي هستند، چرا بايد آنها را بشناسيد؟” به من اعتماد نداري؟» يا «آيا بايد همه چيز را بدانيد؟ آيا سعي كرده‌اي به گوشي من نگاه كني؟» سپس ممكن است بخواهيد در نظر بگيريد كه آيا چيز بيشتري براي آن وجود دارد يا خير.

3. آنها هميشه به ديگران پيام مي دهند
اكنون بديهي است كه اين تضميني 100 درصدي براي خيانت آنها نيست، به خصوص در عصر كنوني كه اكثر ما به تلفن هاي همراه خود چسبيده ايم ، اما اگر شريك زندگي شما زمان زيادي را صرف پيامك يا پيام رساني به افراد ديگر مي كند (به ويژه اگر آنها همچنين علامت شماره 2 را نشان مي دهند، ممكن است سرنخي باشد كه آنها خوب نيستند.

صرف نظر از اينكه به كسي كه نبايد پيامك مي‌فرستند، مهم است كه يك زوج زمان با كيفيتي را با يكديگر بگذرانند. بنابراين اگر زماني كه با هم هستيد، همسرتان دائماً پيامك مي‌فرستد، چرا به هر دوي شما پيشنهاد نمي‌كنيد هر شب چند ساعت گوشي‌تان را خاموش كنيد (يا حداقل آن را در اتاق ديگري بگذاريد). اگر به نظر مي رسد كه آنها تمايلي به انجام اين كار ندارند، ممكن است بخواهيد از خود بپرسيد كه چرا.

آيا زنم به من خيانت مي كنه؟

منبع:كانون مشاوران ايران-آيا زنم به من خيانت مي كنه؟

در صورتي كه شما توسط خانواده فعلي پذيرفته شده باشيد، شايد به مرحله اي از زندگي خودتان برسيد كه بخواهيد والدين اصلي خودتان را پيدا كنيد.

اكثر افراد اين كار را انجام مي دهند؛ اين يك مورد كاملا نرمالي مي باشد.

شما مي توانيد در تصميم گيري كمك بگيريد و همچنين در مسير پيدا كردن مورد حمايت قرار بگيريد.

همچنين يك سري منابعي در دسترس شما قرار دارند كه با استفاده از آنها مي توانيد والدين اصلي خودتان را پيدا كنيد.

پيدا-كردن-والدين-اصلي-مشاور
اين مقاله مي تواند در شرايط زير كاربرد داشته باشيد:
شما در كودكي توسط خانواده فعلي پذيرفته شده باشيد
در صورتي كه بخواهيد والدين اصلي خودتان را پيدا كنيد، يك تصميم گيري سختي خواهيد داشت
شما بخواهيد كه والدين اصلي خودتان را پيدا كنيد.
پيدا كردن والدين اصلي – پدر و مادر واقعي من كيست؟
آيا مي خواهيد اطلاعات بيشتري را در مورد والدين اصلي خودتان پيدا كنيد؟
در صورتي كه در كودكي توسط خانواده فعلي خودتان پذيرفته شده باشيد، شايد احساس كنيد كه مي خواهيد با پيدا كردن خانواده اصلي خودتان و به دست آوردن اطلاعات بيشتر در مورد آنها، به يك تصوير كامل تري از خودتان دست پيدا كنيد.

هر احساسي كه داشته باشيد، طبيعي است
در برخي مواقع تمايل به ارتباط برقرار كردن با والدين اصلي در زماني ايجاد مي شود كه شما متوجه مي شويد كه يك فرزند پذيرفته شده هستيد.

همچنين اتفاقات مهم زندگي، همانند ترك كردن خانه يا ازدواج كردن، مي تواند شما را تحريك كند كه در مورد والدين اصلي خودتان سوالاتي بپرسيد.

همچنين اين امكان وجود دارد كه شما با بي خبر ماندن از والدين اصلي خودتان وضعيت راحتي داشته باشيد و اين مورد هم نرمال مي باشد.

به دليل تمايل خودتان براي فهميدن، احساس گناه نكنيد.
اين يك حالت نرمالي مي باشد

اين امكان وجود دارد كه در مورد والدين اصلي خودتان فكر كنيد.

حتي ممكن است كه به دليل تمايل خودتان نسبت به مطلع شدن در مورد آنها، احساس گناه بكنيد، چرا كه مي ترسيد نسبت به والدين انتخابي خودتان (كه شما را پذيرفته اند) يك نوع خيانت بكنيد.

در صورتي كه نگران آسيب رساندن به احساسات والدين انتخابي خودتان هستيد، در مورد اين موضوع با آنها صحبت كنيد.

دليل اهميت مربوط به پيدا كردن والدين اصلي خودتان را به آنها توضيح بدهيد. شايد اينكار باعث شود كه آنها از ايده شما حمايت كنند.

تصميم گيري كردن
تصميم گيري براي انتخاب والدين اصلي خودتان يك تصميم بزرگي مي باشد و نگران شدن در مورد نحوه پيش رفتن اين كار يك نگراني عادي است.

بهزيستي عاطفي و همچنين سلامت رواني خودتان را مد نظر قرار دهيد و تا زماني صبر كنيد كه احساس كنيد قدرت كافي براي مقابله با هر شرايطي را داريد، چرا كه ممكن است موارد صورت گرفته كاملا عاطفي باشند.

پدر-و-مادر-واقعي-من-كيست؟
پدر-و-مادر-واقعي-من-كيست؟
حمايت لازم را دريافت كنيد
در صورتي كه احساس مي كنيد آمادگي لازم را براي تحقيق در مورد پدر و مادر واقعي خودتان داريد، نسبت به داشتن يك شبكه حمايتي مناسب اطمينان كسب كنيد.

منبع:مشاوركو:مركز مشاوره روانشناسي و مشاوره آنلاين-پيدا كردن والدين اصلي – پدر و مادر واقعي من كيست؟

شباهت فرزندان با پدر و مادر و تاثير آن در ازدواج

شباهت فرزند با پدر و مادر چقدر حقيقت دارد؟ شباهت ميان اين دو چقدر بر ازدواج موثر است. نظر روانشناسان در مورد اين موضوع متفاوت است برخي از آن ها مي گويند كه رفتار فرزندان و ويژگي هاي شخصيتي شان كاملا مي تواند با والدين فرق كند و فرزندان نبايد بر اساس خانواده و والدين شان مورد قضاوت قرار گيرند،

اما برخي ديگر معتقدند با بررسي رفتار والدين مي توان در مورد انتخاب براي ازدواج فرزندان تصميم گرفت و فرزندان شباهت قابل توجهي به والدين شان دارند.

در صورتي كه در مورد اين موضوع سوالاتي داريد، اين مقاله را از دست ندهيد زيرا به بررسي مسائل اساسي و مهم اين موضوع پرداخته است. هم چنين مي توانيد با استفاده از مشاوره ازدواج شباهت فرزندان با پدر و مادر را بررسي كرده و از انتخاب خود براي ازدواج مطمئن تر شويد.

شباهت فرزندان با پدر و مادر و تاثير آن در ازدواج هميشه حقيقت دارد؟
دلايل بسياري منجر به شباهت فرزندان به پدر و مادر مي شود، يكي از اين آن ها سبك تربيتي مي باشد زيرا سبك تربيتي والدين متناسب با رفتار آن ها با فرزندشان مي باشد بنابراين اين سبك تربيتي به طور مستقيم بر خلق و خو و رفتار فرزندان اثر مي گذارد.

به عنوان مثال والديني كه افراد آسان گيري هستند در هنگام تربيت فرزندشان، فشار زيادي به او وارد نمي كنند و كنترل كمتري بر روي او دارند در نتيجه در فرزندشان شخصيت آسان گيري شكل مي گيرد و او هم مانند والدينش زندگي را سخت نمي گيرد.

نقش مادر در تربيت فرزندان از اهميت بسياري برخوردار است و در همين زمينه بايد شباهت فرزندان با پدر و مادر مورد توجه قرار گيرد.

توجه داشته باشيد كه تربيت والدين و خصوصيات آن ها تنها فاكتور تعيين كننده در ويژگي افراد نمي باشد زيرا هر فرد ويژگي هاي منحصر به فرد خودش را دارد و با آن به دنيا مي آيد. اين فرد در طول زندگي با موقعيت مختلف و متفاوتي رو به رو شود و در محيط هايي قرار گيرد كه تجربيات او باعث شود ويژگي هايي متفاوتي در او شكل گيرد.

آن چه در مورد اين موضوع اهميت دارد اين است كه انعطاف پذير باشيد و بدانيد كه شباهت فرزندان به والدين صددرصد نمي باشد.

اما در عين حال نمي توان نقش تربيت خانواده را ناديده گرفت زيرا كم و بيش بر روي رفتار فرزندان تاثير مي گذارد علاوه بر اين برخي از ويژگي ها ژنتيكي كه از والدين به ارث رسيده است نيز قابل تغيير نبوده و نقش زيادي در رفتار فرزند دارد.

نقش خانواده در ازدواج
نقش خانواده در ازدواج
شباهت فرزندان با پدر و مادر و تاثير آن در ازدواج، تجارب آسيب زاي والدين تا چه حد فرزندان را درگير خود مي كند؟
خوشبختانه بسياري از افراد در هنگام ازدواج به مركز مشاوره مراجعه مي كنند، به عنوان مثال ازدواج با كسي كه والدينش درگير اعتياد هستند براي هر شخصي آسان نيست و با نگراني هايي همراه خواهد بود.

در اين شرايط فرد در مورد ازدواج شك و ترديد زيادي دارد، در اين هنگام مراجعه به روانشناس مي تواند در تصميم گيري به آن ها كمك كند.

در اين شرايط شما نمي توانيد طرف مقابل را به خاطر رفتار والدينش مورد قضاوت قرار دهيد و ضعف و نقايص والدين را براي فرزندان در نظر بگيريد.

بنابراين نمي توان صددرصد گفت فرزندان شبيه والدين شان مي شوند. بلكه بايد به بررسي سلامت روان فرد مورد نظر بپردازيد و به عنوان يك فرد مستقل به او نگاه كنيد و ببيند تا چه حد تلاش مي كند تا از محيط هاي آسيب زا دوري كند و شخصيت خودش را مورد بررسي قرار دهيد.

زماني كه تصميم به ازدواج با فردي مي گيريد كه با مشكلات خانوادگي رو به رو است در اين حالت بايد نسبت به انتخابتان حساس تر شويد و شباهت فرزندان با پدر و مادر را به دقت بررسي كنيد و در نظر داشته باشيد كه تصميم شما به ازدواج با اين فرد چه عواقبي را به دنبال دارد.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-شباهت فرزندان با پدر و مادر و تاثير آن در ازدواج

تنفر از فرزند، علل، نشانه ها و دلايل تنفر از فرزند

آيا ممكن است والدين از فرزندشان متنفر شوند و تنفر از فرزند وجود دارد؟

تنفر از فرزند

والدين عشق و علاقه بسياري به فرزندشان دارند اما بعضي از اوقات ممكن است به دلايل مختلف نسبت به فرزندشان احساس تنفر داشته باشند در اين حالت احساس گناه به سراغ شان مي آيد و اين مسئله، مشكل را دو چندان مي كند.

رابطه والدين با فرزند داراي فراز و نشيب هاي بسياري مي باشد و اين كاملا طبيعي است آن چه در اين ارتباط اهميت دارد اين است كه والدين هيجانات خود را به خوبي بشناسند تا بتوانند با چالش هايي كه در مورد فرزندشان به وجود مي آيد، برخورد مناسبي داشته باشند و بهترين تصميم را بگيرند.

در اين شرايط مي توانيد از مشاور كودك كمك بگيريد، مشاور به شما كمك مي كند تا دلايلي كه باعث تنفر شما از فرزندتان مي شود را به خوبي بشناسيد و هم چنين با شيوه تربيت مناسب آشنا شويد تا بتوانيد راحت تر با مشكلات مقابله كنيد.

دلايل تنفر از فرزند
تنفر والدين از فرزند به دلايل مختلفي به وجود مي آيد برخي اوقات والدين با مشكلات دروني و مسائل حل نشده مواجه هستند.

همين مسئله ارتباط آن ها را با فرزند خود و ديگران سخت مي كند و مشكلاتي را در ميان آن ها به وجود مي آورد كه به طور معمول باعث ايجاد تفاوت مي شود. روانشناسان كودك برخي از مسائل و علل زير بنايي تنفر را موراد زير اعلام نموده اند.

خشم از پدر و مادر
خشم از پدر و مادر يا صداقت با والدين | چه راهكاري را انتتخاب كنيم
تعارض دروني والدين
گاهي اوقات تعارضات دروني حل نشده اي در فرد وجود دارد كه والدين به آن ها توجهي نمي كنند و براي حل آن اقداماتي را انجام نمي دهند همين مسئله منجر به واكنش هايي مثل بيزاري از فرزند مي شود.

مسائل حل نشده باعث مي شود تا در فرد احساسات منفي به وجود آيد و در مورد فردي كه ارتباط نزديكي با او دارد و به او وابسته است حس تنفر پيدا كند.

تعارضات، كشمكش و ناكامي در ارتباط با كودك
ارتباط والدين با كودك با چالش هاي بسياري همراه مي باشد برخي از كودكان خلق حساسي دارند و ممكن است رفتارهاي نامناسب از خودشان نشان دهند كه براي والدين ناراحت كننده باشند، رفتار كودكان ممكن است به دليل بيماري هايي مانند بيش فعالي و يا اوتيسم باشد.

تعارضات، كشمكش و ناكامي در ارتباط با كودك

در اين شرايط والدين روش هاي تربيتي سخت گيرانه اي را براي آن ها در نظر مي گيرند و به طور متقابل با لجبازي و مقاومت كودك رو به رو مي شوند.

در كل اين نوع رفتار ميان والدين و فرزندان يك نوع مشكل ارتباطي مي باشد كه باعث افزايش حس منفي بين والدين و فرزند مي شود و حس تنفر در ميان آن ها ايجاد مي شود.

در برخي اوقات مشكلات رفتاري فرزندان يا ناسازگاري هاي آن ها با والدين، ناراحتي ها و آشفتگي هايي را براي والدين به وجود مي آورد و والدين صبر و تحمل خود را از دست مي دهند و نمي توانند در برخورد با اين رفتارهاي نامناسب خودشان را كنترل كنند و از بهبود رفتار فرزندشان ناتوان هستند.

در نتيجه در هنگام كنترل فرزندشان خشم و هيجان شديدي از خود نشان مي دهند، كه در بسياري از مواقع با شكست رو به رو مي شوند.

اين احساس شكست و ناكامي در برابر رفتار فرزندان، خشم و عصبانيت والدين را بيشتر مي كند و خشم پنهان شده اي در آن ها به وجود مي آيد، خشم پنهان شده با احساس ناكامي تبديل به حس تنفر در ميان والدين و فرزند مي شود.

پذيرفتن بيش از حد مسئوليت
برخي از والدين تمايل دارند تا كارهايي انجام دهند كه كودك بي نقص به نظر برسند و در مورد تحول فرزندشان بسيار نگران هستند به همين دليل بسياري از مسئوليت هاي كودكشان را خودشان به دوش مي كشند و آن ها را انجام مي دهند.

در اين شرايط فشار رواني بسياري بر روي آن ها وجود دارد كه ممكن است حس منفي نسبت به كودك شان در آن ها ايجاد شود و به نوعي احساس بيزاري در آن ها به وجود آيد.

در صورتي كه والدين آگاهي لازم را در اين خصوص داشته باشند مي توانند از به وجود آمدن اين چرخه معيوب جلوگيري كنند و كودكان مسئوليت پذيري را تحويل جامعه بدهند.

تجربه آسيب هاي پيشين
در برخي از موارد والدين به دليل آسيب هايي كه قبلا تجربه كرده اند، احساس شان نسبت به فرزندشان تغيير مي كند و ممكن است رفتار نامناسب و حس تنفر نسبت به او داشته باشند، برخي از اين مشكلات عبارت اند از:

تجربيات بد رفتاري يا آزار پيش از ازدواج
سوء رفتار در طول زندگي
مشكلات خانوادگي يا مشكلات عاطفي در طول كودكي
استرس ها و ضربه هاي دوران بارداري
زايمان سخت و مشكل براي سلامتي مادر
مشكلات و اختلالات رواني
گاهي اوقات والدين دچار اختلالات رواني مي شوند كه اين اختلالات بر روي كودك تاثير مي گذارد.

به طور مثال والدين به دليل افسردگي و يا افسردگي بعد از زايمان ممكن است دچار حس تنفر از فرزندشان شوند و اين اختلال بر روي روابط والدين و فرزند اثر منفي مي گذارد و مشكلاتي مانند اختلالات دو قطبي كه با نوسانات شديد خلق و رفتار همراه است ايجاد مي شود،

هم چنين برخي از والدين دچار اختلالات شخصيت مانند شخصيت هاي مرزي مي شود كه بر روي روابط آن ها تاثير مي گذارد و منجر به شكل گيري ارتباط منفي با كودك مي شود.

كودكي سخت و مشكل دار
برخي از والدين در كودكي تجربيات تلخ و آسيب زايي داشته اند و در مواردي با سوء رفتار شديد، كودك آزاري يا محروميت هاي عاطفي شديد رو به رو شده اند و همين مسئله بر روي احساسات آن تاثير گذاشته و منجر به مشكلات و احساسات منفي در فرد مي شود.

برخي از والدين در كودكي مورد خشونت و تنفر والدين قرار گرفته اند و احساس طرد شدگي به آن ها دست داده و همين مسئله به طور ناخودآگاه باعث مي شود تا اين احساس را به كودك شان منتقل كنند.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-تنفر از فرزند | علل | نشانه ها و دلايل تنفر از فرزند

علائم والدين مضطرب

برخي از والدين بدون اينكه متوجه باشند، رفتارهاي نادرستي انجام مي دهند كه باعث ايجاد اضطراب در فرزندشان مي شود؛ ميزان بالاي اضطراب و استرس اثرات منفي و مخربي در آينده كودكان مي گذارد.

اين والدين معمولا به دنبال اين هستند كه فرزندشان هيچ كمبودي احساس نكند و نگرانند كه مبادا مشكلي براي آن ها پيش بيايد، اين والدين حتي با تغييرات آب و هوا هم نگران مي شوند، زيرا مي ترسند كه فرزندشان بيمار شود يا آسيبي ببيند.

در اين قسمت از مشاورانه قصد داريم علائمي كه نشان دهنده والدين دلواپس و نگران است را بيان كنيم.

والدين مضطرب – والديني كه مدام با نگراني با فرزندشان صحبت مي كنند.
والدين مضطرب به طور مداوم در مورد احتمال آسيب ديدن و با ابراز نگراني با كودك خود صحبت مي كنند. براي مثال دائما به كودك مي گويند، مراقب باش زمين نخوري، با احتياط حركت كن و از اين دست جملات. ترس هاي زياد آن ها در مورد فرزندشان به يك فوبيا تبديل شده است.

اگر شما از اين دست والدين هستيد باي بدانيد كه، انجام اين كار و تكرار اين رفتارها باعث ايجاد اضطراب در فرزند شما مي شود، شما بايد خود را كنترل كنيد و بهتر است به جاي تذكر دادن و ابراز نگراني، راه كارهايي كه باعث جلوگيري از آسيب خوردنش مي شود را به او ياد بدهيد.

چيزهاي مختلفي را از دسترس كودك خارج مي كنند.
والديني كه چيزهاي خاصي را از دسترس كودك خود خارج مي كنند نيز والديني مضطرب هستند. گاهي اوقات ترس هاي ما بي جا و احمقانه است. كودك شما نبايد با ترس هاي شما بزرگ شود، زيرا اين باعث ايجاد استرس و اضطراب زياد در او خواهد شد.

شما بايد دليل و منشا ترس هاي خودتان را شناسايي كنيد و هر نوع محركي كه باعث افزايش اين ترس مي شود را از محيط حذف كنيد. اگر نتوانيد با اين كار، ترس خود را كنترل كنيد بايد حتما از مشاور كمك بگيريد.

كودك خود را ۲۴ ساعت زير نظر دارند.
والدين مضطرب عموما دچار وسواس هستند و هر ثانيه كودك خود را تحت نظر دارند و حواسشان به او است و حتي كوچك ترين اشتباه فرزندشان را به او گوشزد مي كنند؛ اين رفتار والدين، كودك را كلافه مي كند.

شما بايد اين را بدانيد كه كنترل همه چيز در دست شما نخواهد بود. شما بايد فقط روي بخشي از كارها و رفتارهاي كودك تمركز داشته باشيد و بهتر است كه او را به حال خودش بگذاريد.

سنجش استرس
سنجش استرس | چرا بايد استرس را اندازه گيري كرد؟
همه خواسته هاي كودكشان را برآورده مي كنند.
والديني كه همه درخواست هاي فرزند خود را برآورده مي كنند تا مبادا ناراحت شود يا غر بزند و همچنين والديني كه به طور مدام دنبال راضي كردن فرزند خود هستند، جز والدين مضطرب و هميشه نگران دسته بندي مي شوند.

گاهي لازم است كه خواسته هاي كودك را ناديده بگيريد و به دنبال برآوده كردن همه خواسته فرزند خود نباشيد.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-علائم والدين مضطرب

مشكلات جوانان با والدين، منشا تعارضات ميان جوانان و والدين آن ها چيست؟

جواني دوران ورود به بزرگسالي مي باشد فرد در اين زمان بحران هاي قبلي را رد كرده است و با بحران ها و دغدغه هاي جديدي رو به رو مي شود، در اين دوران ميان جوانان و والدين مشكلاتي به وجود مي آيد كه علل گوناگوني دارد و مهم ترين آن ها به روش والدين در تربيت فرزندان و نحوه ارتباط با آن ها بستگي دارد.

فرد نوجوان هويت تازه و بزرگسالي به دست آورده است و دوست دارد كه والدين او را به رسميت بشناسند و به هويت و استقلال او احترام بگذارند اما به دليل اينكه فرهنگ هاي آن ها با يكديگر فرق مي كند و تفاوت ميان نسل هاي آن ها وجود دارد براي برقراري ارتباط با مشكلاتي مواجه مي شوند.

براي حل اين مشكل طرفين بايد به صورت منطقي با يكديگر گفت و گو كنند و در صورت لزوم از روانشناس كمك بگيرند، در ادامه اين مقاله به بررسي كامل مشكلات جوانان و والدين مي پردازيم.

دوره جواني و مشكلات آن
جواني دوراني مي باشد كه فرد وارد دنياي جديد بزرگسالي شده است و به عنوان فردي مفيد و فعال در جامعه شناخته مي شود و در جواناني توانمندي ها و استعداد هاي او به اوج مي رسد و آماده فعاليت مي باشد، در اين دوره فرد از بحران هاي كودكي گذر كرده است و با بحران هاي جديد دوران جواني رو به رو مي شود.

در اين دوران بحران هاي بسياري به وجود مي آيد كه از آن مي توان به انتخاب شغل، استقلال مالي، ازدواج، هويت شخصي و غيره اشاره كرد و با توجه به تفاوت ها و تعارض هاي ميان والدين و جوانان احتمالا دارد مشكلاتي در ميان آن ها به وجود آيد.

منشا مشكلات جوانان با والدين
مشكلات ميان جوانان و والدين ناشي از موارد متعددي مي باشد كه برخي از رايج ترين آن ها عبارت اند از:

مشكلات جوانان با والدين، سبك هاي فرزند پروري نادرست
يكي از مشكلاتي كه ميان والدين و جوانان به وجود مي آيد به علت اين است كه والدين مي خواهند از سبك هاب فرزند پروري سابق مانند كنترل كردن و طرد شدن استفاده كنند، در صورتي كه اين روش ديگر براي جوانان تاثير گذار نمي باشد.

والدين و جوانان براي اين كه رابطه بهتري با يكديگر داشته باشند بايد به همديگر احترام بگذارند و به گفت و گو بپردازند و همچنين والدين بايد به هويت بزرگسال جوان شان احترام بگذارند و مسائل و مشكلاتي كه براي آن ها به وجود مي آيد از طريق گفتگو حل كنند.

والدين بي توجه
والدين بي توجه چگونه به فرزندان خود آسيب خواهند زد؟
۲٫ مشكلات حل نشده در دوران نوجواني
به هر حال جوانان در مرحله رشد قرار دارند و اگر چه بزرگسال به حساب مي آيند اما احتمال دارد برخي از كارها و رفتارهاي نوجواني را تا مدتي انجام دهند و در صورتي كه مشكلات و مسائل دوران نوجواني به خوبي ميان والدين و ونوجوان حل نشود مشكلات ادامه خواهد داشت و به دوران جواني هم انتقال مي يابد.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-مشكلات جوانان با والدين، منشا تعارضات ميان جوانان و والدين آن ها چيست؟

پدر و مادر و نحوه فرزند پروري آنان تاثير بسيار زيادي در شكل گيري شخصيت فرزندان دارد. بنابراين بد رفتاري پدر و مادر مي تواند باعث آسيب به شخصيت فرزندان مي شود، اين مقاله به بررسي رفتار والدين مي پردازد، بنابراين اين مقاله را از دست ندهيد.

دسته بندي هاي متنوعي از شيوه هاي فرزند پروري ارائه شده كه شيوه فرزند پروري سهل گيرانه، مقتدرانه و مستبدانه، سه سبك رايج فرزند پروري است كه توسط باومريند (1971) ارائه شده اند.

اين دسته بندي ها بر اساس پاسخگو بودن والدين و قانونمندي آن ها رائه شده است.

پاسخگو بودن به اين معني است كه آن ها به تفاوت هاي بين فردي بچه ها و نيازهاي رشدي متفاوت آن ها، حساس هستند.

قانونمندي هم به اين معني است كه والدين محدوديت و قوانيني براي رفتار فرزندانشان ايجاد كنند و در صورت تخلف از اين قوانين، با آن ها قاطعانه برخورد كنند.

سبك هاي فرزند پروري
اين ويژگي سه سبك فرزند پروري را ايجاد نموده است:

والدين مقتدر كه داراي بالاترين سطح از پاسخگو بودن و سطوح بالايي از قانونمندي و انضباط هستند.
سبك فرزند پروري مقتدرانه، ايده آل ترين شيوه فرزند پروري است. والدين مقتدر داراي ويژگي هايي از جمله: انتظارات واضح، محدوديت منطقي و سطوح بالايي از گرمي و حمايت از نيازهاي رشدي كودكان، هستند.

والدين سهل گير كه تركيبي از پاسخگو بودن بالا و قانونمندي پايين را به كار مي برند.
اين والدين روابط عاطفي بسيار شديدي با فرزندان خود دارند و در عين حال كنترل كمي بر رفتار آن ها اعمال مي كنند. اين والدين اگرچه در اغلب اوقات روابط بدي با فرزندانشان ندارند، ولي نظم و قانوني هم براي فرزندانشان ايجاد نمي كنند. بنابراين مي توان گفت كه اين والدين نقش جدي و پررنگي در تعليم و تربيت فرزندانشان ندارند.

والدين مستبد كه داراي سطوح پاييني از پاسخگو بودن هستند و در مقابل قانونمندي بالايي را ارائه مي دهند.
چنين والديني، قوانين سخت و غير منطقي براي رفتار فرزندان خود فراهم مي كنند. آن ها انتظار دارند فرزندانشان بدون چون و چرا دستوراتشان را اجرا كنند و در صورت عدم اطاعت، تنبيه سختي براي آن ها فراهم مي كنند. به طور كلي اين والدين روابط ضعيفي با فرزندانشان دارند و روابط عاطفي كمي با آن ها برقرار مي كنند.

سبك فرزند پروري مستبدانه
مي تواند آسيب هاي زيادي را به فرزندان وارد كند. در واقع بيشتر مشكلات كودكان ناشي از سبك فرزند پروري ناكارآمد والدين است.

انعطاف ناپذير بودن والدين و سفت و سخت بودن آن ها و طرد دائمي فرزندان و بي تفاوت بودن نسبت به نيازهاي عاطفي و رواني آن ها مي تواند منجر به مشكلات رواني مختلف در كودكان شود و سبب شود كه كودكان در زندگي آينده خود با مشكلات بسياري مواجه شوند. اينگونه والدين كه به عنوان والدين سمي شناخته مي شوند با ايجاد فضاي سمي در خانواده، باعث صدمات بلند مدت عاطفي، رواني و ذهني بر كودكانشان مي شوند.

مشكلاتي مثل افسردگي، از دست دادن اعتماد به نفس و عزت نفس، احساس بي ارزش بودن، تكانشي و پرخاشگري، اضطراب و استرس مداوم، افت تحصيلي و غيره از جمله پيامدهاي شيوه فرزند پروري مستبدانه مي باشد.

خصوصيات والدين مستبد و سمي
كنترل گري بيش از حد
والدين سمي كنترل بسيار زيادي روي فرزندانشان اعمال مي كنند و تلاش مي كنند كه از ريز جزئيات فعاليت هاي او آگاه باشند، اينگونه والدين هيچ گونه آزادي عملي به فرزندانشان نمي دهند و به دليل اينكه مبادا فرزندشان دست از پا خطا كند مدام او را تحت نظر قرار دارند، فعاليت هاي فرزندشان را بسيار محدود مي كنند و در هر زمينه اي براي او تعيين تكليف مي كنند.

منبع:كانون مشاوران ايران-چگونه با والدين مستبد و سمي كنار بياييم؟

مشاهده رابطه جنسي والدين توسط كودك

يكي از نگراني هايي كه والدين در مورد رابطه جنسي خود دارد تماشاي رابطه جنسي شان توسط كودك شان مي باشد، هنگامي كه زوجين تصميم مي گيرند تا فرزندي داشته باشند و عضو جديدي به جمع آن ها اضافه شود بايد چيز هايي كه مربوط به قبل از آمدن نوزاد مي باشد در آن تغييراتي انجام گيرد.

يكي از مواردي كه زن و شوهر بايد با آمدن فرزند آن را تغيير دهند رابطه جنسي و معاشقه آن ها مي باشد به طوري كه نبايد در جلوي فرزند به رابطه جنسي بپردازند.

هنگامي كه كودك در خانه هست زن و شوهر نسبت به رابطه جنسي دچار محدوديت مي شوند و والدين در مورد رابطه جنسي شان نگراني هايي دارند چون فرزند رابطه جنسي والدين را با محدوديت هايي رو به رو كرده است، در اين هنگام براي والدين سوال پيش مي آيد كه چه كنيم كه فرزندمان متوجه رابطه جنسي ما نشود؟

اگر كودك مان رابطه جنسي ما را ببيند چه مسئله اي پيش مي آيد و در آن صورت بايد چگونه بااين قضيه برخورد كنيم؟

در اين مقاله به اين سوالات پاسخ داده مي شود و به شما مي گوييم كه زماني كه اين اتفاق افتاد و فرزند رابطه زناشويي شما را مشاهده كرد چه عكس العملي را نشان دهيد و چگونه با قضيه برخورد كنيد و همين طور چگونه از اين اتفاق پيشگيري كنيد.

اثرات منفي مشاهده رابطه جنسي والدين بر كودك
بسياري از والدين فكر مي كنند چون فرزندشان كوچك است چيزي در مورد رابطه جنسي و مسائل جنسي نمي داند و به همين دليل روابط جنسي شان را در حضور كودك و فرزند خردسال به طور آزادانه انجام مي دهند ولي آن ها بايد بدانند كه اين يك باور بسيار اشتباه مي باشد.

بر اساس تحقيقاتي كه امروزه انجام شده است مشخص شده كه كودكان دو ساله همه تصاوير و صدا ها را در حافظه شان ضبط مي كنند.

والدين بايد اين موضوع را در نظر بگيرند كه ديدن رابطه جنسي والدين و ضبط شدن آن در حافظه كودكان مي تواند آسيب هاي زياد و بسيار عميقي بر روي او به جاي بگذارد كه در اين مقاله اين موضوع را مورد بررسي قرار مي دهيم.

كودكان تخيلات بسيار قوي دارند به همين دليل اگر با صحنه هاي روابط جنسي رو به رو شوند دچار آسيب هايي شوند يا تخيلاتي براي خود ايجاد كنند مثلا ممكن است ترس، اضطراب و تخيلات جنسي از اولين پيامد هايي باشد كه با ديدن رابطه جنسي والدين توسط كودكان به وجود مي آيد.

كودكان به دليل ذهن خلاق خود ممكن است در مورد هر موضوع نظر جذابي داشته باشد و هر چيزي كه مي بيند ممكن است يه دليل جالب خلق كند مثلا براي غروب كردن خورشيد را به خوابيدن مربوط سازد و يا هنگامي كه باران مي آيد بگويد ابرها ناراحت هستند و گريه مي كنند و براي هر چيز ديگري دلايل خلاقي داشته باشد.

تصور كودك
كودك زماني كه سر و صدايي را از اتاق خواب پدر و مادرش بشنود به نظرتان به چه چيز هايي ربط مي دهد و چطور تفسير مي كند؟ به احتمال زياد او با خودش فكر مي كند كه پدر دارد مادرش را اذيت مي كند و او را آزار و شكنجه مي دهد در اين صورت كودك با اين افكار بسيار ناراحت مي شود و ترس و اضطراب به سراغش مي آيد.

مواردي كه ذكر شد پيامد هاي اوليه اين امر مي باشد كه با مشاهده رابطه جنسي والدين در كودك به وجود مي آيد اما اگر والدين با كودك خود برخورد نادرستي داشته باشند و بيشتر ذهن او را درگير كنند و او را در ابهام قرار دهند در اين صورت تاثيرات منفي و عميق تري بر روي كودك به وجود خواهد آمد.

والدين اگر واكنش اشتباه در چنين شرايطي نشان دهند باعث مي شوند تا كودك مستعد مشكلاتي شود ك در زير نمونه هايي از آن را بيان مي كنيم.

افسردگي
مشكل در ايجاد روابط عاطفي
اختلال جنسي ( ساديسم، مازوخيسم)
بلوغ زود رس
ترس از تنهايي
تنفر از رابطه جنسي در بزرگسالي
تمايل به آزار ديگران
شهواني شدن

منبع:كانون مشاوران ايران-مشاهده رابطه جنسي والدين توسط كودك

طلاق ممكن است آسيب هاي روحي رواني بسيار زيادي براي كودكان به وجود بياورد اما مهم ترين اقدامي كه والدين پس از طلاق لازم است انجام دهند، انتخاب روشي صحيح به منظور تربيت صحيح فرزند پس از طلاق است.

چگونه مي توانيم با وجود طلاق فرزندان سالم و شاد تربيت كنيم؟
من دوستاني داشتم كه دلشان نمي خواست ازدواج كنند و نكردند، زيرا به علت طلاق پدر و مادر خود شديدا از نظر رواني آسيب ديده بودند.

طلاق براي كودكان بسيار سخت است زيرا نمي توانند درك كنند چرا والدين از يكديگر طلاق مي گيرند و يا شايد خودشان را عامل طلاق والدين مي دانند. در بعضي مواقع اين كودكان با خود و دوستان خود عهد مي بندند كه هيچوقت ازدواج نكنند. البته به ياد داشته باشيد كه طلاق گرفتن هميشه بد نيست و پدر و مادر نبايد در هر شرايطي فرد را سرزنش كنند و نسبت به تصميم خود احساس بدي داشته باشد. پس از طلاق هم مي توانيد يك زندگي سالم و شاد را تجربه كنيد البته با انتخاب يك روش صحيح تربيت فرزند. در اين مقاله شما را با روش هاي تربيت فرزند سالم و شاد آشنا خواهيم كرد.

توصيه هاي كاربردي براي تربيت فرزند سالم پس از وقوع طلاق
براي كمك به فرزندتان با آنها همراه و همگام شويد:

دعوا و جدل هايتان را دور از چشم كودك خود انجام دهيد
نيازي نيست فرزندان خود را در جريان ريز دعواهاي خود بگذاريد. دانستن اين حقايق فقط اوضاع روحي فرزند شما را بدتر مي كند. فرزندان شما مشاور حرفه اي نيستند. سعي كنيد با يك متخصص در اين باره صحبت كنيد تا اين صحبت ها بتواند گره اي از مشكلات شما باز كند.

صحبت ها و مشكلات همسر سابق خود را از نظر فرزند خود پنهان كنيد. به طور منطقي فرزند شما فرزند همسر سابق شما نيز هست. با بد گويي درباره همسر خود ممكن است فرزند شما نيز اين صفات بد را به خودش نيز نسبت دهد. در موقعيت هايي ممكن است با همسر سابق خود رو به رو شويد. در اين مواقع سعي نكنيد تا چهره عبوس به خود بگيريد. كاملا طبيعي رفتار كنيد و اگر مي توانيد مكالمه اي هر چند كوتاه با همسر سابق خود داشته باشيد. اين نوع مكالمات تصوير خوبي در ذهن فرزند شما مي سازد.

درباره خود و همسر سابقتان با يك مشاور خانواده صحبت كنيد
تقاضاي مشاوره در دفتر مشاوره گزينه خوبي براي شما است. مي توانيد همه احساسات خود را نسبت به زندگي قبلي و همسر قبلي خود به مشاور بگوييد از دشوار بودن زندگي فرزندتان بگوييد تا از احساسات منفي تا حدودي تخليه شويد.

نه ترجيح و نه انتخاب!
وقتي با همسر خود مواجه مي شويد احتياجي نيست پرخاشگري كنيد و ناراحت شويد. سعي كنيد رفتار خوبي با او داشته باشيد. اگر دوست نداريد از بدي هاي او بگذريد و او را ببخشد پس سعي كنيد در معرض وجود و حضور او نباشيد.

منبع:كانون مشاوران ايران-تربيت يك فرزند شاد و سالم پس از طلاق

وابستگي به والدين در بزرگسالي، راهكارهايي براي كاهش وابستگي بزرگسالان

وابستگي به والدين در بزرگسالي از جمله موانعي مي باشد كه باعث مي شود شما به رشد شخصيتي كاملي نرسيد و نتوانيد وظايفي كه مرتبط با سن شما مي باشد را به درستي انجام دهيد. اين وضعيت وابستگي زماني كه شما ازدواج مي كنيد و تشكيل خانواده مي دهيد بيشتر خودش را نشان مي دهد و باعث نارضايتي همسر و ديگر اعضاي خانواده مي شود زيرا براي گرفتن هر تصميمي شما به والدين خود وابسته هستيد و با وجود آن كه از نظر فيزيكي از پدر و مادر خود فاصله گرفته ايد اما از نظر رواني همچنان به والدينتان وابسته هستيد و مستقل نشده ايد.

البته راهكارهايي براي كاهش وابستگي در دوران بزرگسالي وجود دارد كه در ادامه اين مقاله به بررسي آن ها مي پردازيم.

وابستگي به والدين در بزرگسالي چه علائمي دارد؟
در بسياري از موارد افرادي كه در بزرگسالي به والدين خود وابسته هستند بينش چنداني نسبت به رفتار خود ندارند و زياد وابستگي را حس نمي كنند، اين افراد معمولا از طرف اطرافيان به خصوص همسرشان بازخوردهاي منفي دريافت مي كنند و در آن هنگام متوجه مي شوند كه در نوع ارتباطشان با پدر و مادر اشكالاتي دارند اما نمي دانند كه چطور بايد اوضاع را بهبود بخشند.

پرسش ها
براي اين كه بتوانيد ميزان استقلال و وابستگي شخصيت بزرگسال سالم خود را مورد سنجش قرار دهيد بايد با دقت بيشتري به رفتار هاي خود را مورد سنجش قرار دهيد و تلاش كنيد به پرسش هاي زير به طور صادقانه پاسخ دهيد.

آيا در طول روز چندين بار با والدين خود تماس مي گيريد؟
آيا براي انجام هر كار كوچكي به پدر و مادر خود متوسل مي شويد؟
آيا براي گرفتن تصميمات روزمره خود نياز به مشورت با والدين داريد و احساس نياز مي كنيد؟
آيا از نظر مالي هنوز مستقل نشده ايد؟
آيا روابط بدون حد و مرزي با والدين خود داريد و والدين تان در حريم شخصي زندگي تان مداخله مي كنند؟
آيا هنگامي كه به پدر و مادر خود دسترسي نداريد و از آن ها دور هستيد احساس استرس و اضطراب مي كنيد و عملكردتان تحت تاثير قرار مي گيرد؟
در صورتي كه به سوال هاي بالا پاسخ داديد و بيشتر سوالات پاسخ هاي مثبتي داشتند، در اين هنگام شما وابستگي مخربي ميان شما و والدينتان وجود دارد و اگر شدت اين رفتار ها در شما بسيار زياد باشد به طور كه در روابط عاطفي خود احساس وابستگي زيادي به طرف مقابلتان داريد و بدون فرد مقابل نمي توانيد كارايي خود را حفظ كنيد در اين حالت ممكن است شما دچار شخصيت وابسته شده باشيد كه در اين مورد بايد از يك روانشناس كمك بگيريد و براي ارزيابي دقيق تر اقداماتي را انجام دهيد.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-وابستگي به والدين در بزرگسالي، راهكارهاي فوري براي كاهش وابستگي بزرگسالان