moshaverrkhob
moshaverrkhob

درمان استرس در ميانسالي، بسياري از مردم در دهه ۴۰ و ۵۰ زندگي خود بحران ميانسالي را به دلايل استرس و اضطراب را تجربه مي كنند، اما اين اضطراب ها هميشه منجر به رفتار كليشه اي مانند فرار از مسئوليت و رفتارهاي پرخطر نمي شود.

بحران ميانسالي چيست؟
اصطلاح «بحران ميانسالي» توسط اليوت ژاك، روانكاو كانادايي در سال ۱۹۶۵ ابداع شد. از آن زمان، روزنامه‌نگاران، محققان و رسانه‌هاي اجتماعي آن را رواج دادند.

تحقيقات در مورد چالش هاي ميانسالي در گذشته بر روي زيرمجموعه كوچكي از جمعيت (مردان سفيدپوست تحصيل كرده دانشگاهي) انجام شده است.

اما خوشبختانه تحقيقات اخير شروع به تمركز بر روي عوامل استرس زايي مي كند كه زنان،رنگين پوستان و افراد كم درآمد در سال هاي مياني زندگي با آن مواجه مي شوند.

نتيجه تحقيقات نشان مي دهد كه انتقال‌هاي عظيمي براي بسياري از افراد ۴۰ و ۵۰ ساله اتفاق مي‌افتد كه تأثير عميقي بر زندگي و انتخاب‌هاي زندگي آن ها مي‌گذارد.

به عبارت ديگر بحران در دوران ميانسالي را به عنوان مشكلات سلامت رواني يا جسمي ناشي از عوامل استرس زا در دوران ميانسالي در نظر گرفت.

علت استرس در ميانسالي چيست؟
افراد در طول ميانسالي بر اساس ژن، تجربيات، وضعيت اجتماعي-اقتصادي، نژاد و جنسيت خود با استرس هاي مختلفي مواجه مي شوند.

نانسي وودز، رئيس دانشكده پرستاري UW، يك مطالعه در سياتل را در مورد چالش‌هايي كه زنان در ميانسالي با آن مواجه مي‌شوند انجام داد و دريافت كه اكثر زنان استرس را به دليل انتقال‌هاي بيولوژيكي، رواني و اجتماعي تجربه مي‌كنند.

مطالعه وودز نشان داد كه مشكل بسياري از زنان در ميانسالي ايجاد تعادل بين چالش‌هاي زندگي با امور مالي، سلامت، روابط، شغل و غيره بوده و در عين حال تغييرات بيولوژيكي و گذار يائسگي را نيز پشت سر مي‌گذارند.

عوامل استرس زاي بيولوژيكي و هورموني
تغييرات بيولوژيكي عمده و اساسي در ميانسالي زماني كه افراد در دوران پيش از يائسگي قرار مي گيريد رخ مي دهد.

هر زن يائسگي را كمي متفاوت تجربه مي كند، اما همه آن ها تغييراتي را در بهزيستي عاطفي و سلامت جسماني مشاهده مي كنند كه در زندگي روزمره آن ها منعكس مي شود.

در دوران يائسگي، هورمون هاي استروژن، پروژسترون و تستوسترون در نوسان هستند.

براي بسياري از افراد، اين مي تواند منجر به علائم مختلفي مانند گرگرفتگي، نوسانات خلقي، افسردگي، انگيزه پايين، انرژي كم، خشكي واژن، ناراحتي فيزيكي و اختلال در خواب شود. (با اين حال، برخي افراد خوش شانس، علائم كمي خواهند داشت يا هيچ علائمي را تجربه نمي كنند.)

ساير نگراني‌هاي سلامت نيز در دهه‌هاي ۴۰ و ۵۰ زندگي بروز مي‌كنند، مواردي مانند سرطان سينه و تخمدان، ظهور ديابت نوع ۲، فشار خون بالا و ساير بيماري‌ها به نوبه خود مي تواند بر سلامت روان شما تأثير بگذارد.

تغيير در سلامتي ما مي‌تواند بر خلق و خو، اضطراب و بهزيستي تأثير بگذارد.

تاثير استرس بر بدن
تاثير استرس بر بدن | ۱۳ آسيب استرس و فكر زياد
استرس هاي رواني و اجتماعي
عوامل استرس‌زاي اجتماعي متفاوت هستند، اما مي‌تواند شامل مراقبت از كودكان، مراقبت از والدين سالخورده، مرگ عزيزان، مشكلات روابط يا زناشويي، طلاق، تغيير شغل و زير سوال بردن هويت باشد. مشكلات مالي و كمبود منابع ضروري مانند حمايت ديگران نيز مي تواند اين عوامل استرس زا را تشديد كند.

نشانه هاي تجربه بحران ميانسالي هستيد
استرس در طول زندگي رخ مي دهد، اما افزايش عوامل استرس زا در دهه ۴۰ و ۵۰ سالگي مي تواند به دشوار باشد.

ميانسالي به‌ويژه براي زنان مانند يك طوفان كامل است. نشانه‌هاي بحران‌هاي ميانسالي مي‌تواند متفاوت اما برخي از شاخص‌ها عبارتند از احساس افسردگي يا اضطراب، انگيزه پايين، مشكل در خوابيدن، سؤالات هويت يا هدف، احساس غرق شدن يا نارضايتي.

بحران ميانسالي

راههاي مقابله با بحران ميانسالي
بهترين راه براي مقابله با استرس ميانسالي بستگي به اين دارد كه چه چيزي باعث آن شده است، بنابراين گام اول شناسايي عامل اضطراب مي باشد.

مراقبت از خود، يك برنامه ورزشي، استفاده از دارو، مراجعه به مشاوره، صحبت با عزيزان و موارد ديگر همه واقعاً بايد در زندگي زنان وجود داشته باشد تا بتوانند اين بحران را به سلامت پشت سر بگذارند.

اگر نگران استرس يا بحران ميانسالي هستيد، به مشاورمراجعه كنيد. آن ها مي توانند سلامت روان شما را ارزيابي و سطح هورمون هاي شما را بررسي كنند و به شما در يائسگي كمك كنند، به ياد داشته باشيد كه كمك گرفتن از متخصص هميشه بهترين راه مي باشد.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-درمان تضميني استرس در ميانسالي

امتیاز:
بازدید: 0
برچسب:
:
[ 1402/1/4  ] [ ۱۳ ] [ moshaverrkhob ] [ ]

اصطلاح «بحران ميانسالي» توسط اليوت ژاك، روانكاو كانادايي در سال ۱۹۶۵ ابداع شد. از آن زمان، روزنامه‌نگاران، محققان و رسانه‌هاي جريان اصلي آن را رواج داده اند.

تحقيقات اخير بر روي عوامل استرس زا تمركز مي كند كه زنان، رنگين پوستان و افراد كم درآمد در سال هاي مياني زندگي با آن مواجه مي شوند.

اين مطالعات به چگونگي تأثير تغييرات بيولوژيكي، رواني و اجتماعي بر افراد ميانسال مي پردازند. به طور خلاصه مي توانيد بحران ميانسالي را به عنوان مشكلات سلامت رواني يا جسمي ناشي از عوامل استرس زا در دوران ميانسالي در نظر بگيريد.

بحران ميانسالي و علت استرس در آن دوران
افراد در طول ميانسالي بر اساس ژن ها، تجربيات، وضعيت اجتماعي-اقتصادي، نژاد و جنسيت خود با استرس هاي مختلفي مواجه هستند.

دشواري بسياري از زنان در ميانسالي ايجاد تعادل بين چالش‌هاي زندگي با امور مالي، سلامت، روابط، شغل و غيره، در حالي كه تغييرات بيولوژيكي و گذار يائسگي را نيز پشت سر مي‌گذارند، مي باشد.

وقتي افراد جوان‌تر هستند، آنقدر پرانرژي هستند كه احساس مي‌كنند مي‌توانند هر كاري را كه مي‌خواهند انجام دهند، اما كاهش نشاط باعث مي‌شود متوجه محدوديت‌هاي زندگي و فعاليت‌هايشان شوند.

عوامل استرس زاي بيولوژيكي و هورموني
تغييرات بيولوژيكي عمده بحران ميانسالي زماني كه در دوران پيش از يائسگي قرار مي گيريد رخ مي دهد.

براي زنان يائسه تأثير قوي هورمون‌ها بر رفتارها، كيفيت زندگي و رفاه كمي متفاوت مي باشد، اما تغييراتي را در بهزيستي عاطفي و سلامت جسماني مشاهده مي كند كه در زندگي روزمره منعكس مي شود.

در يائسگي، هورمون هاي استروژن، پروژسترون و تستوسترون در نوسان هستند. براي بسياري از افراد، اين مي تواند منجر به علائم مختلفي مانند گرگرفتگي، نوسانات خلقي، افسردگي، انگيزه پايين، انرژي كم، خشكي واژن، ناراحتي فيزيكي و اختلال خواب شود.

ساير نگراني‌هاي سلامتي نيز در دهه‌هاي ۴۰ و ۵۰ زندگي با نرخ‌هاي بالاتري بروز مي‌كنند، مشكلاتي مانند سرطان سينه و تخمدان، ظهور ديابت نوع ۲، فشار خون بالا و ساير بيماري‌ها به نوبه خود مي تواند بر سلامت روان شما تأثير بگذارد.

استرس هاي رواني و اجتماعي در بحران ميانسالي
وقتي صحبت از روابط و سلامت روان به ميان مي آيد، بسياري از افراد در دهه ۴۰ و ۵۰ زندگي خود با مشكلات زيادي دست و پنجه نرم مي كنند.

عوامل استرس‌زاي اجتماعي متفاوت هستند، اما مي‌توانند شامل مراقبت از كودكان، مراقبت از والدين سالخورده، مرگ عزيزان، مشكلات روابط، زناشويي و طلاق، تغيير شغل و زير سوال بردن هويت باشند. مشكلات مالي و كمبود منابع ضروري ديگر نيز مي تواند اين عوامل استرس زا را تشديد كند.

نشانه هاي بحران ميانسالي
استرس در طول زندگي رخ مي دهد، اما افزايش استرس در دهه ۴۰ و ۵۰ سالگي مي تواند به خصوص استرس زا باشد. ميانسالي به‌ويژه براي زنان يك بحران كامل است.

نشانه‌هاي بحران‌هاي ميانسالي مي‌تواند متفاوت باشد (مانند عوامل استرس‌زا)، اما برخي از شاخص‌هاي ديگر عبارتند از احساس افسردگي يا اضطراب، انگيزه پايين، مشكل در خوابيدن، مبارزه با مشكلات هويت يا هدف، و احساس غرق شدن يا نارضايتي در زندگي.

منبع:كانون مشاوران ايران-درمان تضميني بحران ميانسالي در زنان و مردان + نشانه ها

امتیاز:
بازدید: 0
برچسب:
:
[ 1401/7/30  ] [ ۱۷ ] [ moshaverrkhob ] [ ]

بچه ها در دومين دهه ي زندگيشان بلوغ را تجربه مي‌كنند.
بلوغ مرحله اي هست كه در آن كودك از نابالغي فيزيكي به توانايي توليد مثل دست پيدا مي‌ كند
يكي از نشانه هاي قابل رويت بلوغ رشد سريع و ناگهاني قد و قواره كودك است.
دختران رشد سينه و بزرگ شدن باسن را تجربه مي كنند. پسران لاغر و عضله دار شده و به خوبي قدرتمند مي‌شوند. غدد تغيير مي كنند و دختران اولين قاعدگي و دوران حيض خود را تجربه مي‌كنند.

براي مطالعه بيشتر:

نگاهي بر تغييرات دوران بلوغ

انواع بلوغ در نوجوانان
پاسخ هاي رواني نسبت به بلوغ:
اينكه بچه ها نسبت به تغييرات بدن و ذهن هايشان واكنش هايي نشان ميدهند به رفتار و عقايد اطرافيانشان بسيار وابسته است.
وقتي براي آمادگي در برابر اين تغييرات تلاشي صورت گرفته كودك رفتار مثبت در اين دوره نشان مي دهد.


رشد قسمت هاي چربي دار بدن براي دختران تجربه خوشايندي نيست.
به طور ميانگين دختران 10 كيلوگرم در دوران بلوغ چاق مي‌شوند و اين ذهنيت از طريق رسانه ها و ساير اركان اجتماعي وجود دارد كه لاغر بودن زيباست.
زماني كه دختران نوجوان متوجه مي شوند كه به دوران لاغري قبل از بلوغ بر نمي گردند ممكن است احساس پريشاني كنند. اين پريشاني مي تواند باعث نارضايتي آنها در مورد اندام جديد زنانگي باشد.
علاوه بر رسانه ها دوستان، خانواده ها و رفتار همكلاسي ها نسبت به تغيير بدن مي تواند روي رفتار آنها تاثير بگذارد.

نتيجه مثبت بلوغ زود رس:

در دختران بلوغ زود رس باعث افزايش محبوبيت آنها در جذابيت جنسي مي شود، همينطور پسراني كه بلوغ
جنسي زودرس دارند از لحاظ فيزيكي و عضلاني نيز وضعيت بالعانه تري را پيدا مي كنند.
نتيجه منفي بلوغ زود رس:

اين تغييرات زودهنگام نتيجه هاي منفي اي نيز در پي دارد:
دختران آشفته رفتار ميكنند و خميده راه مي روند تا بدنشان را پنهان كنند. اغلب ممكن است بدن فربه تري نسبت به همسالان داشته و از اندام خود در مقايسه با ديگر هم سالان ناراضي باشند. همچنين تغيرات زود هنگام در دختران خطر داشتن ميل رابطه ي جنسي زود هنگام را در آنها در بر خواهد داشت.
اين تغيرات زود هنگام ممكن است به افت تحصيلي.رفتارهاي بد، اعتياد داشتن به مواد و الكل و دزدي منجر شود. البته بايد توجه داشت كه اين مسئله در تمامي دختران و پسران با بلوغ زودرس يكسان نخواهد بود و بهر حال آموزش هاي والدين، ميزان اعتماد به نفس كودكان و خرده فرهنگ هاي حاكم هگي تاثير گذار خواهند بود.

منبع : كودك و نوجوان-نكاتي در مورد بلوغ زودرس و ديررس

امتیاز:
بازدید: 84
برچسب:
:
[ 1399/3/16  ] [ ۰۶ ] [ moshaverrkhob ] [ ]

پژوهشي در سال 1382 درباره بررسي نيازهاي نوجوانان دانش آموزان كشوردر خرده فرهنگ هاي مختلف ايران انجام شده است. يكي از سوال هاي پژوهشي اين بودكه نيازهاي اموزشي و تربيتي دانش آموزان كدامند؟ پاسخ هاي دانش اموزان در جدول شماره 1-1 تنظيم شده است.

در اينن جدول مشاهده مي شود، كه دانش آموزان نوجوان روابط گرم و رعايت حقوق متقابل در خانواده، نياز به داشن احساس اعتماد و امنيت در محيط خانواده و احترم گذاشتن به قانون، ضرورت اننجام دادن فرايض ديني، داشتن اطلاعات مربوط به دوره ي بلوغ و تغييرات جسمي و جنسي، آگاهي از اصول بهداشتي، ضرورت رفتن به مدرسه، اهميت توجه والدين به امر تغذيه و بهداشت نوجوانان و نيزز به سبب ضرورت ارتباط با جنس مخالف ومسئله ازدواج، اهميت آشنايي پيش ازازدواج دختران و پسران با يكديگر را مورد تاكيد قرار داده اند. همچنين اهميت دادن نوجوانان دبيرستاني به ضرورت اعتقادات مذهبي والدين با ميزان عمل كردن آن ها به اين اعتقادات، نشان دهنده ي حساسيت انان به صداقت والدين در زمينه هماهنگي قول و عمل آن هاست. ضرورت انجام دادن فعاليت هاي ورزشي براي حفظ سلامت نوجوانان نيز مورد توجه اين دانش آموزان قرار گرفته است.

جدول شماره 1-1 جدول نيازهاي آموزشي و تربيتي

شماره اولويت نيازها درصد فراواني
1 ارج نهادن به روابط گرم و صميمي، در ميانن اعضاي خانواده 32/95
2 ضررت رفتن به مدرسه 58/93
3 اعتماد والدين به نوجوان 64/92
4 اهميت آشنايي دختران و پسران با يكديگر پيش از ازدواج 10/90
5 ايجاد احساس امنيت و آرامش در نوجوان در كنار خانواده 36/89
6 توجه كردن والدين به تغذيه و بهداشت نوجوان 10/89
7 ضرورت انجام دادن فرائض مذهبي 10/89
8 آگاهي يافتن از اصول بهداشتي 36/88
9 لزوم هماهنگي اعتقادات مذهبي والدين با ميزان عمل كردن آن ها به اين اعتقادات 10/88
10 ضرورت انجام فعاليت هاي ورزشي براي حفظ سلامت نوجوان 06/88
11 ضرورت حمايت نوجوان از سوي والدين در مواقع بحراني و بروز مشكلات 92/87
12 اهميت احترام و رعايت حقوق متقابل در خانواده 54/87
13 نياز به تأييد و پذيرفته شدن در ميان اعضاي خانواده 40/87
14 داشتن اطلاعات لازم درباره بلوغ و تغييرات جسمي، جنسي و رواني 74/86
15 اهميت احترام گذاشتن به قوانين در بازي ها، ورزش ها و ديگر فعاليت هاي گروهي 64/86
نوجوانان دانش آموز همچنين نياز به حمايت شدن از سوي والدين در مواقع بحراني و بروز مشكلات را به عنوان نيازي جدي مورد تأكيد قرار داده اند.

همچنين بر اساس سؤالات باز پسرسشنامه، 4 مورد از مهم ترين نيازهاي دانش آموزان نوجوان درباره والدين عبارت بودند از: درك كردن نوجوانان (12 درصد)، اهميت دادن به خواسته هاي نوجوانان (11 درصد)، ايجاد محيطي آرام براي تحصيل (8درصد) و تبعيض قائل نشدن ميان فرزندان (7 درصد).

شرفي نيز (1374) مجموعه نيازهايي كه نوجوانان مدارس راهنمايي دارند را شامل نيازهاي زير مطرح كرده است:

* همه ي نوجوانان راهنمايي نياز دارند تا استعدادهاي خود را كشف كنند و تجارب اساسي و بنيادين را براي كفايت شغلي و حرفه اي كسب نمايند.

* همه ي نوجوانان راهنمايي نياز دارند تا رشد كنند و از حيث فيزيكي و ذهني سلامت لازم را به دست اورند.

* همه ي نوجوانان راهنمايي نياز دارند در فعاليت هاي اجتماعي مدرسه و امور شهروندي جامعه ي خود مشاركت جويند و موقعيت خود را به وضعيتي كه بزرگسالان از حيث شهروندي دارندف نزديك گردانند.

منبع : كودك و نوجوان-نيازهاي نوجوانان

امتیاز:
بازدید: 86
برچسب:
:
[ 1399/3/4  ] [ ۱۸ ] [ moshaverrkhob ] [ ]

افرادي كه با بحرانهاي ميانسالي مواجه هستند، به نظر مي رسد كه با چالش هاي مربوط به مرگ و مير خودشان مواجه هستند .

در اواسط دوران ميانسالي، برخي از مسوليت هاي خودشان را انجام نمي دهند و به سرگرمي خودشان مي پردازند.

به همين دليل است كه عبارت “بحران ميانسالي” در اغلب موارد باعث مي شود كه افراد تمايل بيشتري به ديدن عكس هاي خانم ها و ماشين هاي ورزشي داشته باشند.

فرض بر اين است كه مسن شدن منجر به احسال افسردگي، پشيماني و اضطراب مي شود.

همچنين بحران ميانسالي يك مرحله اي مي باشد كه به افراد اجازه مي دهد تا بار ديگر احساس جواني بكنند، چرا كه آنها با اين چالش كه نيمي از عمر آنها تمام شده است، مواجه مي شوند.

ولي ناراحتي هاي عاطفي كه برخي از افراد در دوران ميانسالي تجربه مي كنند، منجر به ايجاد تغييرات عمده اي در سبك زندگي نمي شود كه شامل تمايل به جوان شدن مجدد باشد.

در واقعيت، بحران ميانسالي مي تواند به يك مورد كاملا مثبتي تبديل مي شود.

آيا بحرانهاي ميانسالي در واقعيت وجود دارند؟
هيچ شخصي بحران ميانسالي را تجربه نمي كند. در واقع، مطالعات صورت گرفته نشانگر اين است كه براي اكثر افراد موجود در سرتاسر جهان، بحران ميانسالي به عنوان يك مسئله و مشكل مطرح نمي باشد.

در واقع برخي از محققين بر اين عقيده هستند كه مفهوم بحران ميانسالي يك ساختار اجتماعي است و اين عقيده وجود ندارد كه فرد حتما در دهه پنجم زندگي خودش با مشكلاتي مواجه شود و از كار افتادگي را تجربه كند.

در يك ارزيابي ملي صورت گرفته در مورد ميانسالي در ايالات متحده، يك راي گيري صورت گرفت تا مشخص كند كه چه تعدادي از افراد بحران ميانسالي را تجربه مي كنند.

در حدود ۲۶ درصد از شركت كنندگان گزارش كردند كه آنها با بحران ميانسالي مواجه هستند.

با اين وجود، بيشتر شركت كنندگان گزارش كردند كه بحران ميان سالي آنها قبل از سن ۴۰ سالگي يا بعد از سن ۵۰ سالگي صورت گرفته است.

به همين دليل اين سوال ايجاد شده است كه آيا بحران مورد نظر، به صورت واقعي مربوط به ميانسالي مي باشد، چرا كه در حالت معمولي سن ۴۵ سالگي به عنوان سن ميانسالي در نظر گرفته مي شود.

از هر چهار نفري كه گفته بودند يك بحران ميانسالي دارند، يك نفرشان بيان كردند كه ميزان گستردگي بحران نسبت به سن آنها زياد بوده است.

فاكتورهايي كه منجر به تقويت بحران مي شوند شامل تغييرات زندگي مي باشند كه مواردي از قبيل طلاق، از دست دادن شغل، از دست دادن شخص دوست داشتني يا جابجايي را شامل مي شود.

تست جنسي ، مركز مشاوره ايران ، مركز روانشناسي ايران، مشاوره شغلي آنلاين، مركز مشاوره خانواده ، نوروفيدبك چيست ، تست تفاهم زن و شوهر

علائم مربوط به بحران عاطفي
به دليل اينكه يك تشخيص معياري براي “بحران ميانسالي” وجود ندارد، مطالعه كردن اين مفهوم براي محققان سخت مي باشد.

معمولا محققان نسبت به مواردي كه بحران ميانسالي را تشكيل مي دهند، مخالفت دارند.

بيشتر تحقيقات صورت گرفته بر اساس پاسخهاي افراد نسبت به سوالات مربوط به تجربه كردن بحران ميانسالي مي باشد.

البته، موردي كه يك شخص به عنوان بحران ميانسالي در نظر مي گيرد، ممكن است كه با مورد بيان شده توسط فرد ديگر يكسان نباشد.

در حالي كه معمولا ترس از مرگ يا تمايل به دوباره جوان شدن به عنوان بحران ميانسالي تعريف مي شود.

ولي عواطفي كه در طول بحران ميانسالي تجربه مي شوند، نسبت به ناراحتي كه يك فرد مي تواند در طول يك بحران معمولي زندگي تجربه كند، تفاوت چنداني ندارد.

انجمن روانشناسان آمريكا بيان كرده است كه يك بحران عاطفي عبارت از “يك تغيير مشخص و ناگهاني در رفتار” مي باشد كه براي ساير افراد هم مشهود است.

مثال هاي مربوط به تغييرات رفتاري عبارتند از:

بي توجهي نسبت به بهداشت شخصي
تغييرات قابل توجه در عادات خوابي
افزايش يا كاهش وزن
تغييرات مربوط به حالت رواني، همانند افزايش عصبانيت، بي التهابي، ناراحتي يا اضطراب.
دوري از موارد روتين يا روابط عادي.
چگونه آسيب هاي بعد از طلاق را ترميم كنيم؟
روانشناسي اعتماد به نفس از دست رفته
روان شناسي حيرت آور، گزارشي از يك نمونه واقعي
هوش هيجاني و مدل چهارعاملي گلمن
آيا روان شناسان اينترنتي رايگان واقعي هستند؟
چرا احتمال بروز يك بحران ميانسالي وجود دارد
در مورد اكثريت افراد، دوره ميانسالي عبارت از زماني است كه روابط و نقش هاي فرد تغيير پيدا مي كنند.

برخي از افراد مجبور مي شوند كه در طول دوره ميانسالي از والدين مسن خودشان نگهداري كنند.

برخي از آنها به نگهدارنده خانه خالي تبديل مي شوند – يا ممكن است كه آنها اين احساس را داشته باشند كه نوجوانان آنها يك رشد بسيار سريعي دارند.

در مورد ساير افراد، سن ميانسالي مي تواند عبارت از زمان و دوره حسرت و پشيماني باشد.

برخي از افراد نسبت به عدم انتخاب يك مسير شغلي متفاوت يا ايجاد نكردن زندگي رويايي خودشان، دچار حسرت و پشيماني مي شوند.

علاوه بر اين، فرآيند مسن شدن در اين دوره زماني مشخص تر مي شود.

برخي از افراد در اين دوره دچار بيماري مي شوند، در حالي كه ساير افراد متوجه كاهش توانايي هاي فيزيكي خودشان مي شوند.

براي برخي از افراد، ميانسالي مي تواند يك سن مربوط به يك تفكر و تامل گسترده باشد.

آنها ممكن است كه سالهاي گذشته خودشان را بررسي كنند و اين سوال را بپرسد كه در صورتي كه آنها يك مسير متفاوتي براي زندگي شان انتخاب مي كردند، چه اتفاقي ممكن بود براي آنها صورت بگيرد.

ممكن است ساير افراد بيشتر در مورد روزهاي شاد زندگي خودشان تفكر كنند.

براي افرادي كه متمايل به هدف هستند، ميزان تفكر كم مي باشد و ميزان اقدام بيشتر است.

اين افراد به جاي بررسي كردن گذشته خودشان، تلاش مي كنند كه در مرحله دوم زندگي خودشان به اهداف بزرگتري دست پيدا كنند.

كاهش خوشحالي در دوره ميانسالي
بيشتر مطالعات صورت گرفته نشانگر اين هستند كه خوشحالي داراي يك منحني U شكل مي باشد.

ميزان خوشحالي در اوايل دوران نوجواني به صورت تدريجي كاهش پيدا مي كند و اين روند تا دهه پنجم زندگي فرد ادامه پيدا مي كند.

در افرادي كه در دهه ششم زندگي خودشان هستند، ميزان اين خوشحالي بار ديگر شروع به افزايش مي كند.

اطلاعات به دست آمده از نيم ميليون آمريكايي و اروپايي، وجود داشتن اين روند را تاييد كرده است.

افراد در دوران دهه هفتم زندگي خودشان، شادترين دوره زندگي شان را تجربه مي كنند، ولي افراد در دهه پنجم زندگي خودشان، پايين ترين سطح خوشحالي ممكن در طول زندگي شان را تجربه مي كنند.

با اين وجود، به نظر مي رسد كه منحني U شكل در سطح جهاني مصداق نداشته باشد. اين منحني بيشتر در كشورهاي داراي درآمد بالا مصداق دارد.

يك كاهش تدريجي در خوشحالي مي تواند دليل تنفر افراد از يك بحران ميانسالي را توضيح بدهد – كه مربوط به كاهش ميزان خوشحالي آنها مي باشد.

هرچند كه اطلاعات به دست آمده افزايش خوشحالي را در مراحل بعدي زندگي نشان مي دهند، ولي يك عقيده فراگير در بين افراد بيانگر اين است كه ميزان خوشحالي با افزايش سن كاهش مي يابد.

بنابراين برخي از افراد ممكن است اين تفكر را داشته باشند كه در اواسط دهه پنجم زندگي (۴۵ سالگي)، زندگي آنها به تدريج در شرايط وخيم تري قرار مي گيرد و اين امر منجر به تشديد بحران ميانسالي شود.

بحرانهاي ميانسالي در برابر افسردگي
ممكن است برخي از افراد افسردگي را در دوره ميانسالي خودشان تجربه كنند و اين افسردگي را به عنوان بحران ميانسالي خودشان در نظر بگيرند.

بر اساس گزارش مراكز كنترل و پيشگيري بيماري، زنان ۴۰ تا ۵۹ ساله در ايالات متحده، بالاترين نرخ افسردگي (۱۲٫۳) را در بين گروه هاي سني و جنسيتي دارند.

نرخ مرگ و مير در دوره ميانسالي در بالاترين سطح ممكن قرار دارد – به خصوص در بين مردان سفيد پوست.

براي افراد موجود در دوره ۴۵ تا ۵۴ سالگي، احتمال خودكشي بيشتر از ساير گروه هاي سني مي باشد.

آيا يك بحران ميانسالي منجر به افسردگي مي شود؟ آيا افسردگي منجر به يك بحران ميانسالي مي شود؟

يا اينكه افسردگي كه افراد در دوره ميانسالي تجربه مي كنند، به عنوان بحران ميانسالي مورد اشاره قرار مي گيرد؟

آيا يك بحران ميانسالي منجر به افزايش ريسك خودكشي مي شود؟ هيچ شخصي به طور قطع نمي تواند بگويد كه بحران ميانسالي، متفاوت از بحران سلامت رواني مي باشد كه در طول يك مرحله خاص از زندگي فرد صورت مي گيرد.


بحران ميانسالي و زوال عقل
ممكن است كه برخي از افراد مشكلات سلامتي را با بحران ميانسالي اشتباه بگيرند. يك تغيير در رفتار يا تغيير در شخصيت مي تواند علامتي از يك زوال عقل باشد.

همچنين در حاليكه ما تمايل داريم آلزايمر و زوال عقل را به عنوان مواردي در نظر بگيريم كه تحت تاثير مسن بودن فرد قرار دارند، ولي براساس گزارشات دريافت شده از جامعه، ۵ درصد از موارد آلزايمر قبل از سن ۶۵ سالگي بروز مي كنند.

منبع: مركز مشاوره و روانشناسي ايران-علائم بحران ميانسالي چه مواردي هستند؟

امتیاز:
بازدید: 99
برچسب:
:
[ 1398/10/13  ] [ ۱۸ ] [ moshaverrkhob ] [ ]
[ ]
.: Weblog Themes By sitearia :.

درباره وبلاگ

نويسندگان
لینک دوستان
قالب وبلاگ
نظرسنجی
لینک های تبادلی
فاقد لینک
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت لغو عضویت
پيوندهای روزانه
لينكي ثبت نشده است
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
آمار
امروز : 0
دیروز : 0
افراد آنلاین : 2
همه : 0
چت باکس
موضوعات وب
موضوعي ثبت نشده است
امکانات وب