moshaverrkhob moshaverrkhob
|
درمان استرس در ميانسالي، بسياري از مردم در دهه ۴۰ و ۵۰ زندگي خود بحران ميانسالي را به دلايل استرس و اضطراب را تجربه مي كنند، اما اين اضطراب ها هميشه منجر به رفتار كليشه اي مانند فرار از مسئوليت و رفتارهاي پرخطر نمي شود. بحران ميانسالي چيست؟ تحقيقات در مورد چالش هاي ميانسالي در گذشته بر روي زيرمجموعه كوچكي از جمعيت (مردان سفيدپوست تحصيل كرده دانشگاهي) انجام شده است. اما خوشبختانه تحقيقات اخير شروع به تمركز بر روي عوامل استرس زايي مي كند كه زنان،رنگين پوستان و افراد كم درآمد در سال هاي مياني زندگي با آن مواجه مي شوند. نتيجه تحقيقات نشان مي دهد كه انتقالهاي عظيمي براي بسياري از افراد ۴۰ و ۵۰ ساله اتفاق ميافتد كه تأثير عميقي بر زندگي و انتخابهاي زندگي آن ها ميگذارد. به عبارت ديگر بحران در دوران ميانسالي را به عنوان مشكلات سلامت رواني يا جسمي ناشي از عوامل استرس زا در دوران ميانسالي در نظر گرفت. علت استرس در ميانسالي چيست؟ نانسي وودز، رئيس دانشكده پرستاري UW، يك مطالعه در سياتل را در مورد چالشهايي كه زنان در ميانسالي با آن مواجه ميشوند انجام داد و دريافت كه اكثر زنان استرس را به دليل انتقالهاي بيولوژيكي، رواني و اجتماعي تجربه ميكنند. مطالعه وودز نشان داد كه مشكل بسياري از زنان در ميانسالي ايجاد تعادل بين چالشهاي زندگي با امور مالي، سلامت، روابط، شغل و غيره بوده و در عين حال تغييرات بيولوژيكي و گذار يائسگي را نيز پشت سر ميگذارند. عوامل استرس زاي بيولوژيكي و هورموني هر زن يائسگي را كمي متفاوت تجربه مي كند، اما همه آن ها تغييراتي را در بهزيستي عاطفي و سلامت جسماني مشاهده مي كنند كه در زندگي روزمره آن ها منعكس مي شود. در دوران يائسگي، هورمون هاي استروژن، پروژسترون و تستوسترون در نوسان هستند. براي بسياري از افراد، اين مي تواند منجر به علائم مختلفي مانند گرگرفتگي، نوسانات خلقي، افسردگي، انگيزه پايين، انرژي كم، خشكي واژن، ناراحتي فيزيكي و اختلال در خواب شود. (با اين حال، برخي افراد خوش شانس، علائم كمي خواهند داشت يا هيچ علائمي را تجربه نمي كنند.) ساير نگرانيهاي سلامت نيز در دهههاي ۴۰ و ۵۰ زندگي بروز ميكنند، مواردي مانند سرطان سينه و تخمدان، ظهور ديابت نوع ۲، فشار خون بالا و ساير بيماريها به نوبه خود مي تواند بر سلامت روان شما تأثير بگذارد. تغيير در سلامتي ما ميتواند بر خلق و خو، اضطراب و بهزيستي تأثير بگذارد. تاثير استرس بر بدن نشانه هاي تجربه بحران ميانسالي هستيد ميانسالي بهويژه براي زنان مانند يك طوفان كامل است. نشانههاي بحرانهاي ميانسالي ميتواند متفاوت اما برخي از شاخصها عبارتند از احساس افسردگي يا اضطراب، انگيزه پايين، مشكل در خوابيدن، سؤالات هويت يا هدف، احساس غرق شدن يا نارضايتي. بحران ميانسالي راههاي مقابله با بحران ميانسالي مراقبت از خود، يك برنامه ورزشي، استفاده از دارو، مراجعه به مشاوره، صحبت با عزيزان و موارد ديگر همه واقعاً بايد در زندگي زنان وجود داشته باشد تا بتوانند اين بحران را به سلامت پشت سر بگذارند. اگر نگران استرس يا بحران ميانسالي هستيد، به مشاورمراجعه كنيد. آن ها مي توانند سلامت روان شما را ارزيابي و سطح هورمون هاي شما را بررسي كنند و به شما در يائسگي كمك كنند، به ياد داشته باشيد كه كمك گرفتن از متخصص هميشه بهترين راه مي باشد. منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-درمان تضميني استرس در ميانسالي
امتیاز:
بازدید: 0
اصطلاح «بحران ميانسالي» توسط اليوت ژاك، روانكاو كانادايي در سال ۱۹۶۵ ابداع شد. از آن زمان، روزنامهنگاران، محققان و رسانههاي جريان اصلي آن را رواج داده اند. تحقيقات اخير بر روي عوامل استرس زا تمركز مي كند كه زنان، رنگين پوستان و افراد كم درآمد در سال هاي مياني زندگي با آن مواجه مي شوند. اين مطالعات به چگونگي تأثير تغييرات بيولوژيكي، رواني و اجتماعي بر افراد ميانسال مي پردازند. به طور خلاصه مي توانيد بحران ميانسالي را به عنوان مشكلات سلامت رواني يا جسمي ناشي از عوامل استرس زا در دوران ميانسالي در نظر بگيريد. بحران ميانسالي و علت استرس در آن دوران دشواري بسياري از زنان در ميانسالي ايجاد تعادل بين چالشهاي زندگي با امور مالي، سلامت، روابط، شغل و غيره، در حالي كه تغييرات بيولوژيكي و گذار يائسگي را نيز پشت سر ميگذارند، مي باشد. وقتي افراد جوانتر هستند، آنقدر پرانرژي هستند كه احساس ميكنند ميتوانند هر كاري را كه ميخواهند انجام دهند، اما كاهش نشاط باعث ميشود متوجه محدوديتهاي زندگي و فعاليتهايشان شوند. عوامل استرس زاي بيولوژيكي و هورموني براي زنان يائسه تأثير قوي هورمونها بر رفتارها، كيفيت زندگي و رفاه كمي متفاوت مي باشد، اما تغييراتي را در بهزيستي عاطفي و سلامت جسماني مشاهده مي كند كه در زندگي روزمره منعكس مي شود. در يائسگي، هورمون هاي استروژن، پروژسترون و تستوسترون در نوسان هستند. براي بسياري از افراد، اين مي تواند منجر به علائم مختلفي مانند گرگرفتگي، نوسانات خلقي، افسردگي، انگيزه پايين، انرژي كم، خشكي واژن، ناراحتي فيزيكي و اختلال خواب شود. ساير نگرانيهاي سلامتي نيز در دهههاي ۴۰ و ۵۰ زندگي با نرخهاي بالاتري بروز ميكنند، مشكلاتي مانند سرطان سينه و تخمدان، ظهور ديابت نوع ۲، فشار خون بالا و ساير بيماريها به نوبه خود مي تواند بر سلامت روان شما تأثير بگذارد. استرس هاي رواني و اجتماعي در بحران ميانسالي عوامل استرسزاي اجتماعي متفاوت هستند، اما ميتوانند شامل مراقبت از كودكان، مراقبت از والدين سالخورده، مرگ عزيزان، مشكلات روابط، زناشويي و طلاق، تغيير شغل و زير سوال بردن هويت باشند. مشكلات مالي و كمبود منابع ضروري ديگر نيز مي تواند اين عوامل استرس زا را تشديد كند. نشانه هاي بحران ميانسالي نشانههاي بحرانهاي ميانسالي ميتواند متفاوت باشد (مانند عوامل استرسزا)، اما برخي از شاخصهاي ديگر عبارتند از احساس افسردگي يا اضطراب، انگيزه پايين، مشكل در خوابيدن، مبارزه با مشكلات هويت يا هدف، و احساس غرق شدن يا نارضايتي در زندگي. منبع:كانون مشاوران ايران-درمان تضميني بحران ميانسالي در زنان و مردان + نشانه ها
امتیاز:
بازدید: 0
بچه ها در دومين دهه ي زندگيشان بلوغ را تجربه ميكنند. براي مطالعه بيشتر: نگاهي بر تغييرات دوران بلوغ انواع بلوغ در نوجوانان
نتيجه مثبت بلوغ زود رس: در دختران بلوغ زود رس باعث افزايش محبوبيت آنها در جذابيت جنسي مي شود، همينطور پسراني كه بلوغ اين تغييرات زودهنگام نتيجه هاي منفي اي نيز در پي دارد: منبع : كودك و نوجوان-نكاتي در مورد بلوغ زودرس و ديررس
امتیاز:
بازدید: 84
پژوهشي در سال 1382 درباره بررسي نيازهاي نوجوانان دانش آموزان كشوردر خرده فرهنگ هاي مختلف ايران انجام شده است. يكي از سوال هاي پژوهشي اين بودكه نيازهاي اموزشي و تربيتي دانش آموزان كدامند؟ پاسخ هاي دانش اموزان در جدول شماره 1-1 تنظيم شده است. در اينن جدول مشاهده مي شود، كه دانش آموزان نوجوان روابط گرم و رعايت حقوق متقابل در خانواده، نياز به داشن احساس اعتماد و امنيت در محيط خانواده و احترم گذاشتن به قانون، ضرورت اننجام دادن فرايض ديني، داشتن اطلاعات مربوط به دوره ي بلوغ و تغييرات جسمي و جنسي، آگاهي از اصول بهداشتي، ضرورت رفتن به مدرسه، اهميت توجه والدين به امر تغذيه و بهداشت نوجوانان و نيزز به سبب ضرورت ارتباط با جنس مخالف ومسئله ازدواج، اهميت آشنايي پيش ازازدواج دختران و پسران با يكديگر را مورد تاكيد قرار داده اند. همچنين اهميت دادن نوجوانان دبيرستاني به ضرورت اعتقادات مذهبي والدين با ميزان عمل كردن آن ها به اين اعتقادات، نشان دهنده ي حساسيت انان به صداقت والدين در زمينه هماهنگي قول و عمل آن هاست. ضرورت انجام دادن فعاليت هاي ورزشي براي حفظ سلامت نوجوانان نيز مورد توجه اين دانش آموزان قرار گرفته است. جدول شماره 1-1 جدول نيازهاي آموزشي و تربيتي شماره اولويت نيازها درصد فراواني همچنين بر اساس سؤالات باز پسرسشنامه، 4 مورد از مهم ترين نيازهاي دانش آموزان نوجوان درباره والدين عبارت بودند از: درك كردن نوجوانان (12 درصد)، اهميت دادن به خواسته هاي نوجوانان (11 درصد)، ايجاد محيطي آرام براي تحصيل (8درصد) و تبعيض قائل نشدن ميان فرزندان (7 درصد). شرفي نيز (1374) مجموعه نيازهايي كه نوجوانان مدارس راهنمايي دارند را شامل نيازهاي زير مطرح كرده است: * همه ي نوجوانان راهنمايي نياز دارند تا استعدادهاي خود را كشف كنند و تجارب اساسي و بنيادين را براي كفايت شغلي و حرفه اي كسب نمايند. * همه ي نوجوانان راهنمايي نياز دارند تا رشد كنند و از حيث فيزيكي و ذهني سلامت لازم را به دست اورند. * همه ي نوجوانان راهنمايي نياز دارند در فعاليت هاي اجتماعي مدرسه و امور شهروندي جامعه ي خود مشاركت جويند و موقعيت خود را به وضعيتي كه بزرگسالان از حيث شهروندي دارندف نزديك گردانند. منبع : كودك و نوجوان-نيازهاي نوجوانان
امتیاز:
بازدید: 86
افرادي كه با بحرانهاي ميانسالي مواجه هستند، به نظر مي رسد كه با چالش هاي مربوط به مرگ و مير خودشان مواجه هستند . در اواسط دوران ميانسالي، برخي از مسوليت هاي خودشان را انجام نمي دهند و به سرگرمي خودشان مي پردازند. به همين دليل است كه عبارت “بحران ميانسالي” در اغلب موارد باعث مي شود كه افراد تمايل بيشتري به ديدن عكس هاي خانم ها و ماشين هاي ورزشي داشته باشند. فرض بر اين است كه مسن شدن منجر به احسال افسردگي، پشيماني و اضطراب مي شود. همچنين بحران ميانسالي يك مرحله اي مي باشد كه به افراد اجازه مي دهد تا بار ديگر احساس جواني بكنند، چرا كه آنها با اين چالش كه نيمي از عمر آنها تمام شده است، مواجه مي شوند. ولي ناراحتي هاي عاطفي كه برخي از افراد در دوران ميانسالي تجربه مي كنند، منجر به ايجاد تغييرات عمده اي در سبك زندگي نمي شود كه شامل تمايل به جوان شدن مجدد باشد. در واقعيت، بحران ميانسالي مي تواند به يك مورد كاملا مثبتي تبديل مي شود. آيا بحرانهاي ميانسالي در واقعيت وجود دارند؟ در واقع برخي از محققين بر اين عقيده هستند كه مفهوم بحران ميانسالي يك ساختار اجتماعي است و اين عقيده وجود ندارد كه فرد حتما در دهه پنجم زندگي خودش با مشكلاتي مواجه شود و از كار افتادگي را تجربه كند. در يك ارزيابي ملي صورت گرفته در مورد ميانسالي در ايالات متحده، يك راي گيري صورت گرفت تا مشخص كند كه چه تعدادي از افراد بحران ميانسالي را تجربه مي كنند. در حدود ۲۶ درصد از شركت كنندگان گزارش كردند كه آنها با بحران ميانسالي مواجه هستند. با اين وجود، بيشتر شركت كنندگان گزارش كردند كه بحران ميان سالي آنها قبل از سن ۴۰ سالگي يا بعد از سن ۵۰ سالگي صورت گرفته است. به همين دليل اين سوال ايجاد شده است كه آيا بحران مورد نظر، به صورت واقعي مربوط به ميانسالي مي باشد، چرا كه در حالت معمولي سن ۴۵ سالگي به عنوان سن ميانسالي در نظر گرفته مي شود. از هر چهار نفري كه گفته بودند يك بحران ميانسالي دارند، يك نفرشان بيان كردند كه ميزان گستردگي بحران نسبت به سن آنها زياد بوده است. فاكتورهايي كه منجر به تقويت بحران مي شوند شامل تغييرات زندگي مي باشند كه مواردي از قبيل طلاق، از دست دادن شغل، از دست دادن شخص دوست داشتني يا جابجايي را شامل مي شود. تست جنسي ، مركز مشاوره ايران ، مركز روانشناسي ايران، مشاوره شغلي آنلاين، مركز مشاوره خانواده ، نوروفيدبك چيست ، تست تفاهم زن و شوهر علائم مربوط به بحران عاطفي معمولا محققان نسبت به مواردي كه بحران ميانسالي را تشكيل مي دهند، مخالفت دارند. بيشتر تحقيقات صورت گرفته بر اساس پاسخهاي افراد نسبت به سوالات مربوط به تجربه كردن بحران ميانسالي مي باشد. البته، موردي كه يك شخص به عنوان بحران ميانسالي در نظر مي گيرد، ممكن است كه با مورد بيان شده توسط فرد ديگر يكسان نباشد. در حالي كه معمولا ترس از مرگ يا تمايل به دوباره جوان شدن به عنوان بحران ميانسالي تعريف مي شود. ولي عواطفي كه در طول بحران ميانسالي تجربه مي شوند، نسبت به ناراحتي كه يك فرد مي تواند در طول يك بحران معمولي زندگي تجربه كند، تفاوت چنداني ندارد. انجمن روانشناسان آمريكا بيان كرده است كه يك بحران عاطفي عبارت از “يك تغيير مشخص و ناگهاني در رفتار” مي باشد كه براي ساير افراد هم مشهود است. مثال هاي مربوط به تغييرات رفتاري عبارتند از: بي توجهي نسبت به بهداشت شخصي برخي از افراد مجبور مي شوند كه در طول دوره ميانسالي از والدين مسن خودشان نگهداري كنند. برخي از آنها به نگهدارنده خانه خالي تبديل مي شوند – يا ممكن است كه آنها اين احساس را داشته باشند كه نوجوانان آنها يك رشد بسيار سريعي دارند. در مورد ساير افراد، سن ميانسالي مي تواند عبارت از زمان و دوره حسرت و پشيماني باشد. برخي از افراد نسبت به عدم انتخاب يك مسير شغلي متفاوت يا ايجاد نكردن زندگي رويايي خودشان، دچار حسرت و پشيماني مي شوند. علاوه بر اين، فرآيند مسن شدن در اين دوره زماني مشخص تر مي شود. برخي از افراد در اين دوره دچار بيماري مي شوند، در حالي كه ساير افراد متوجه كاهش توانايي هاي فيزيكي خودشان مي شوند. براي برخي از افراد، ميانسالي مي تواند يك سن مربوط به يك تفكر و تامل گسترده باشد. آنها ممكن است كه سالهاي گذشته خودشان را بررسي كنند و اين سوال را بپرسد كه در صورتي كه آنها يك مسير متفاوتي براي زندگي شان انتخاب مي كردند، چه اتفاقي ممكن بود براي آنها صورت بگيرد. ممكن است ساير افراد بيشتر در مورد روزهاي شاد زندگي خودشان تفكر كنند. براي افرادي كه متمايل به هدف هستند، ميزان تفكر كم مي باشد و ميزان اقدام بيشتر است. اين افراد به جاي بررسي كردن گذشته خودشان، تلاش مي كنند كه در مرحله دوم زندگي خودشان به اهداف بزرگتري دست پيدا كنند. كاهش خوشحالي در دوره ميانسالي ميزان خوشحالي در اوايل دوران نوجواني به صورت تدريجي كاهش پيدا مي كند و اين روند تا دهه پنجم زندگي فرد ادامه پيدا مي كند. در افرادي كه در دهه ششم زندگي خودشان هستند، ميزان اين خوشحالي بار ديگر شروع به افزايش مي كند. اطلاعات به دست آمده از نيم ميليون آمريكايي و اروپايي، وجود داشتن اين روند را تاييد كرده است. افراد در دوران دهه هفتم زندگي خودشان، شادترين دوره زندگي شان را تجربه مي كنند، ولي افراد در دهه پنجم زندگي خودشان، پايين ترين سطح خوشحالي ممكن در طول زندگي شان را تجربه مي كنند. با اين وجود، به نظر مي رسد كه منحني U شكل در سطح جهاني مصداق نداشته باشد. اين منحني بيشتر در كشورهاي داراي درآمد بالا مصداق دارد. يك كاهش تدريجي در خوشحالي مي تواند دليل تنفر افراد از يك بحران ميانسالي را توضيح بدهد – كه مربوط به كاهش ميزان خوشحالي آنها مي باشد. هرچند كه اطلاعات به دست آمده افزايش خوشحالي را در مراحل بعدي زندگي نشان مي دهند، ولي يك عقيده فراگير در بين افراد بيانگر اين است كه ميزان خوشحالي با افزايش سن كاهش مي يابد. بنابراين برخي از افراد ممكن است اين تفكر را داشته باشند كه در اواسط دهه پنجم زندگي (۴۵ سالگي)، زندگي آنها به تدريج در شرايط وخيم تري قرار مي گيرد و اين امر منجر به تشديد بحران ميانسالي شود. بحرانهاي ميانسالي در برابر افسردگي بر اساس گزارش مراكز كنترل و پيشگيري بيماري، زنان ۴۰ تا ۵۹ ساله در ايالات متحده، بالاترين نرخ افسردگي (۱۲٫۳) را در بين گروه هاي سني و جنسيتي دارند. نرخ مرگ و مير در دوره ميانسالي در بالاترين سطح ممكن قرار دارد – به خصوص در بين مردان سفيد پوست. براي افراد موجود در دوره ۴۵ تا ۵۴ سالگي، احتمال خودكشي بيشتر از ساير گروه هاي سني مي باشد. آيا يك بحران ميانسالي منجر به افسردگي مي شود؟ آيا افسردگي منجر به يك بحران ميانسالي مي شود؟ يا اينكه افسردگي كه افراد در دوره ميانسالي تجربه مي كنند، به عنوان بحران ميانسالي مورد اشاره قرار مي گيرد؟ آيا يك بحران ميانسالي منجر به افزايش ريسك خودكشي مي شود؟ هيچ شخصي به طور قطع نمي تواند بگويد كه بحران ميانسالي، متفاوت از بحران سلامت رواني مي باشد كه در طول يك مرحله خاص از زندگي فرد صورت مي گيرد.
همچنين در حاليكه ما تمايل داريم آلزايمر و زوال عقل را به عنوان مواردي در نظر بگيريم كه تحت تاثير مسن بودن فرد قرار دارند، ولي براساس گزارشات دريافت شده از جامعه، ۵ درصد از موارد آلزايمر قبل از سن ۶۵ سالگي بروز مي كنند. منبع: مركز مشاوره و روانشناسي ايران-علائم بحران ميانسالي چه مواردي هستند؟
امتیاز:
بازدید: 99
|
|
[قالب وبلاگ : سایت آریا] [Weblog Themes By : sitearia.ir] |