moshaverrkhob
moshaverrkhob

واژه ” عقب افتادگي ” پيشرفت آموزشي را به سن زماني كودك مربوط مي سازد و از اين رو سطح پيشرفت تحصيلي كودك را با اكثريت همسالان او مقايسه مي كند ؛ كم آموزي يا كم كاري ، به ظرفيت فردي دانش آموز مربوط مي شود. در مورد اول ؛ هنجار گروهي به عنوان معيار عمل مي كند ، و در مورد دوم ؛ توانايي يادگيري هر كودك خاص مورد بحث قرار مي گيرد .

در سال هاي اخير ؛ به نياز هاي كودكاني كه از نظر آموزشي عقب افتاده يا كند آموز بوده اند ، يا هر دوي اين مشكلات را داشته اند ، توجه قابل ملاحظه اي شده است . گرچه همچنان آنچه براي براورده ساختن نياز هاي اين كودكان لازم است ، نا كافي است ، دست كم اين نياز ها به خوبي شناخته شده اند . اما در مورد كم آموزي ؛ وضعيت اصلا اينگونه نيست . هنوز نيز پدر يا مادر يا حتي معلمان بيشتر مواقع چنين تصور مي كنند كه اگر كودكي در مدرسه بد عمل كند ، بايد يا كودن باشد يا تنبل ، يا آنكه احتمالا هر دو ويژگي را داشته باشد . آنها در اين سرزنش خود ، كلاسهاي بزرگ و معلمان بي تجربه را نيز ، دخيل مي شمارند.

براي مطالعه بيشتر:

ارتقاي مهارتهاي كلي و تحصيلي كودك

نكاتي براي كمك به كودكان با ناتواني هاي يادگيري

اينكه ممكن است كودكان باهوش يا بسيار هوشمند ، در كار مدرسه شان به حد توان بالقوه خود نرسند يا حتي در سطح اكثريت گروه سني خودشان نيز عمل نكنند ، علي رغم شواهد موجود ، كمتر مورد قبول واقع شده است . (پرينگل ، 1970 )

از كودكان تيز هوش استثنايي ، معمولا نمي توان انتظار داشت كه در سطحي متناسب با سن عقلي شان عمل كنند . نخست ، بخاطر اينكه ، بعيد است آن ها تا مرحله اي به اين حد پيشرفته آموزش ديده باشند . دليل ديگر اين است كه روشن است آموزش مناسب براي دانش آموزان متوسط پانزده ساله از نظر كيفي و كمي به هيچ وجه براي كودك ده ساله اي كه سن عقلي پانزده ساله را دارد ، مناسب نيست .

به علاوه ، براي اكثر كودكان داراي استعدادي استثنايي ، نظير كودكان نابغه در رياضي ، معيار هاي متداول پيشرفت ، اصولا قابل كاربرد نيستند . با اين حال ؛ در بريتانيا آموزش كودكان توانا به طور كلي ، و نياز هاي كودكان توانا و كم كار به خصوص تا كنون تنها توجه محدودي را به خود جلب كرده است .

علت هاي مشكلات آموزشي

به دليل رابطه ي تنگاتنگ ميان عاطفه و يادگيري ، عدم موفقيت تحصيلي ،اغلب با مشكلات رفتاري متفاوتي همراه است . چون اساس هر نوع يادگيري در خانواده و در اولين سال هاي زندگي كودك پي ريزي مي شود ، در بسياري از موارد ، احتمال زيادي وجود دارد كه ريشه ي مشكلات آموزشي را نيز بتوان در آن دوران پيدا كرد .

مطالعه ملي رشد كودكان بار ديگر نتايج حاصل را تاييد كرده است . براي نمونه ، در هفت سالگي ، در بين كودكاني كه ضعف خواندن داشتند ، ميزان ناسازگاري چهار برابر ساير كودكان در رسته ي هم دوره آن ها بود . تا سن هفت سالگي ، كودكان به قدر كافي در مدرسه بوده اند تا بتوان آن ها را براي عقب ماندگي در خواندن مورد سنجش دقيق قرار داد ؛ اما نه آن قدر زياد كه اين مشكلات آن ها ، به جز در مواردي اندك به ناسازگاري منجر شود ؛ به خصوص با توجه به اينكه اكثر مدارس آمادگي به كودكان كند آموز ” برچسب ” نمي زنند يا آن ها را به نحوي جريمه نمي كنند . اين مورد قويأ حاكي از آن است كه ناسازگاري در اكثر موارد ، علت يا حداقل دستاورد عقب ماندگي است نه اينكه حاصل آن باشد . ( ديوي و ديگران ، 1972 )

نگرش هاي پدر و مادر نسبت به كودك ، و به پيشرفت به طور كلي و به موفقيت تحصيلي به صورت ويژه ، و همين طور سطح آموزشي و ميزان انگيزش فرهنگي كه آن ها در سال هاي پيش از دبستان و پس از ان براي كودك فراهم كرده اند ، سهم بسزايي ايفا مي كند . شخصيت خود كودك و نحوه ي تعامل او با تمامي تأثيرات محيطي ، آمادگي ، انطباق پذيري و پاسخ دهي اش را نسبت به موقعيت مدرسه مشخص مي سازد .

اين موارد مي توانند به نوبه ي خود ، براي نياز هاي خاص كودك رضايت بخش يا زيان بار باشند . اگر او خوش اقبال باشد آنچه تا كنون خانواده به او ارزاني داشته ، پرورش و تكامل مي يابد و بدين تربيت دامنه ي روابط عاطفي و همين طور افق هاي فكريش گسترده مي شود . در بدترين شرايط ، به دليل روش تدريس كسل كننده روابط فردي ناموفق ، يا تلفيقي از اين دو ، امكان دارد كنجكاوي و لذت يادگيري كودك از بين برود .

معلمي كه نقش خود را ، از القاي مهارت ها و ارائه ي اطلاعات ، گسترده تر مي شمارد ، از جايگاه مؤثري برخوردار است . او مي تواند تا حدي پيامد هاي پيشينه ي نا مطلوب فرهنگي و عاطفي خانواده را از بين ببرد يا حداقل آن را جبران كند ؛ او مي تواند كنجكاوي كودك را دوباره برانگيزد ، انرژي هاي عاطفي اش را با تحسين و قدر داني به جنبش درآورد و محروميت عاطفي او را با محبت كردن جبران كند ، اگرچه محبت او ، نسبت به عشق پدر و مادر ، كمتر صميمي و ” منحصر به فرد ” باشد . البته ؛ هرچه كلاس بزرگتر و محروميت كودكان بيشتر باشد ، معلم كمتر مي تواند وقت و توجه لازم را به هر فرد دانش آموز عرضه كند . در بيشتر موارد ، به مداخله واداشتن پدر و مادر تأثير گذاري برنگرش هاي آن ها تيز ضروري خواهد .

منبع : كودك و نوجوان-مفهوم كم آموزي در كودكان

امتیاز:
بازدید:
[ ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ ] [ ۰۵:۲۰:۲۷ ] [ dr mona ] [ نظرات (0) ]
[ ]
.: Weblog Themes By sitearia :.

درباره وبلاگ

نويسندگان
لینک دوستان
قالب وبلاگ
نظرسنجی
لینک های تبادلی
فاقد لینک
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت لغو عضویت
پيوندهای روزانه
لينكي ثبت نشده است
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
آمار
امروز : ---
دیروز : ---
افراد آنلاین : 1
همه : ---
چت باکس
موضوعات وب
موضوعي ثبت نشده است
امکانات وب

سئو کار حرفه ای / خرید پیج اینستاگرام / باربری / دانلود نرم افزار اندروید  / شرکت خدمات نظافتی در مشهد / شرکت نظافت منزل و راه پله در مشهد / شرکت نظافت راه پله در مشهد / شرکت نظافت منزل در مشهد  /سایت ایرونی  / بازی اندروید  /  خدمات گرافیک آریا گستر  / فروش پیج آماده آریا گستر / نیازمندی های نظافتی / وکیل در مشهد / ارز دیجیتال / نیازمندی های قالیشویی / مبل شویی / املاک شمال  / آرد واحد تهران / فیزیوتراپی سیناطب / sell Instagram account safely / نیازمندی های گردشگری / نیازمندی های سالن زیبایی